در زمانی که از انواع رنگ موها و سایر ابزارهای متنوع آرایشی خبری نبود، چه مردان و چه زنان از «حنا» برای زیبا جلوه دادن خود بهره میبردند و حنابستن عمدتاً در حمامها انجام میشد. رسم حنابستن به طبقه، قشر و حتی سن و سال خاصی از مردم اختصاص نداشت و همگان به انجام آن مقید بودند.
شفا آنلاین:نیاز
مردم به آراستن و پیراستن خود که امروزه در فضاهایی مثل آرایشگاهها صورت
میگیرد، در آن دوره، در حمامها انجام میشد.
به گزارش
شفا آنلاین:در زمانی که از انواع رنگ
موها و سایر ابزارهای متنوع آرایشی خبری نبود، چه مردان و چه زنان از «حنا»
برای زیبا جلوه دادن خود بهره میبردند و حنابستن عمدتاً در حمامها انجام
میشد. رسم حنابستن به طبقه، قشر و حتی سن و سال خاصی از مردم اختصاص
نداشت و همگان به انجام آن مقید بودند. جان ویشارد با اشاره به اینکه در
ایران هیچ زینتی به زیبایی و حرمت مو و ریش قرمز رنگ نبود، مینویسد:
«بسیاری از مردان سالمند صرفا برای رنگ کردن موی سر و ریش خود به حمام
میرفتند.
اهمیت
حنا بستن ریش مردان ایرانی در عهد قاجار در این نکته نهفته بود که تقریبا
همه مردان ایرانی ریش داشتند. ریش آنقدر حرمت داشت که به تارهای آن قسم
میخوردند و زمانی که میخواستند مردی را مورد تنبیه قرار دهند، ریش او را
میتراشیدند.
ابزار
زیباسازی ریش هم حنا بود که معمولا در حمامها مورد استفاده قرار میگرفت؛
زیرا حمام داغ، موجب میشد که ریش و مو رنگ را بهتر بپذیرند و این امر در
جذب و دوام آن موثر بود.
کارکرد
حنا، چنان که پیشتر اشاره شد، تنها در جنبه زیبایی خلاصه نمیشد؛ بلکه به
اعتقاد رایج آن عهد، تقویتکننده موها و موجب پرپشت شدن و رشد سریع موها
نیز بود. استفاده از حنا، تنها به ریش مردان و موی زنان و مردان محدود
نمیشد؛ بلکه به انگشتان دست و پا و کف دست و پا نیز حنا میبستند. این
شیوه زیباسازی با حنا، در عروسیها و آرایش نوعروسان کاربرد داشت و دوستان و
نزدیکان عروس پیش از ازدواج در حمام با حنا موها و دست و پای او را آرایش
میکردن د. البته زنان در حمام برای آرایش تنها به حنا اکتفا نمیکردند.
آنها بسته به طبقه اجتماعی خود، از سایر وسایل آرایشی نیز بهره میبردند.
طبق گزارشهای مربوط به حمام اختصاصی زنان درباری دوره ناصری، «هر قسم
اسباب آرایش» در طاقچه حمام موجود و کار آرایش «بسیار دقیق و طولانی» بود و
شامل مواردی چون رنگ ناخنهای دست و پا با حنا، سرمه و وسمه کشیدن و بافتن
گیسوان میشد. به خاطر چنین کارکردی بود که زنان برای رفتن به حمام،
زینتآلات ضروری را نیز با خود همراه میبردند. همچنین در حمام زنان خاندان
سلطنتی دوره ناصری، وسایل آرایشی متنوعی چون شیشههای عطر، چند آینه،
جعبههای توالت پر از سرخاب و سفیداب و... آن هم «از همه نوع و هر قدر که
دلتان بخواهد» موجود بود.
بسیاری
از کارهای آرایشی و پیرایشی که به آنه ا اشاره شد در حمامهای عمومی یا
توسط خود افراد و یا توسط دلاکها و در حمامهای خصوصی، توسط کلفتها انجام
میشد.
در
نهایت اینکه زیباسازی صورت، پوست، مو و بدن که امروزه به یک صنعت پردرآمد و
گسترده تبدیل شده، در آن دوره، تنها در حمامها با ابزارهای سادهای مثل
حنا صورت میگرفت و بخشی از آداب و فرهنگ استحمام به شمار میرفت. در واقع،
حمام قجری به تنهایی ایفاگر نقشی بود که در حال حاضر انواع آرایشگاهها و
سالنها و کلینیکهای زیبایی برعهده دارند.
بعد اجتماعی فرهنگ استحمام:
حمامهای
دوره قاجار در کنار مکانهایی مانند مساجد، بازارها و قهوه خانهها جزء
فضاهای عمومی به شمار میآمدند؛ در چنین فضاهایی امکان معاشرت مردم با
یکدیگر فراهم بود. حمام فرصتی برای دیدار با دوستان و خبرگیری از آنها بود.
یکی از بهانههایی که زنان میتوانستند برای خروج از خانه بیابند، حمام
بود. آنها بسیاری از اوقات با هم به صورت دسته جمعی، برای رفتن به حمام
قرار میگذاشتند. در واقع زنان آن عهد، به بهانههایی چون حمام، دید و
بازدید دوستان و آشنایان، شرکت در عروسی و تولد، زیارت امامزادهها و...
میتوانستند از خانه خارج شوند. زنان حتی فراتر از گفت وگوهای متعارف، شرح
اختلافات با همسرانشان را نیز به حمام میبردند و در این زمان، حمام به صورت
دادگاهی زنانه درمیآمد که ریاست آن، و وظیفه حل اختلافات، برعهده گیس
سفیدان بود. حمامهای عمومی در شکلگیری پیوند میان خانوادهها نیز نقشی
موثر داشتند. به خصوص، آنجا فرصت مناسبی بود تا با دختران دم بخت بیشتر
آشنا شوند و آنها را با دقت بیشتری زیر نظر بگیرند.
به
جز چنین مواردی، حمامها برای بازرگانها مکانی برای آشنایی با هم صنفها و
خبرگیریشان از یکدیگر و مذاکره درباره معاملات شان بود. خبرگیری افراد در
حمامها البته تنها محدود به مسائل روزمره نمیشد و گاهی مطالب مهم و حتی
سرنوشت ساز کشور نیز میان مردم به بحث گذاشته میشد. چنانکه به گفته یکی از
ناظران خارجی، هنگام جنگهای ایران و روسیه، چند روزی در بازار و حمامهای
عمومی ایران صحبت از جهاد علیه روسها در میان بود. به این ترتیب، حمامها
فرصتی برای کسب آگاهی از اخبار روز و همین طور اطلاع رسانی بود؛ به
عبارتی، هم امکان خبرگیری و هم خبرپراکنی در حمامها وجود داشت. به دلیل
همین بعد اجتماعی استحمام بود که در دوره قاجار، عدهای از سوی نظمیه یا
مقامهای سیاسی به طور ناشناس و محرمانه در حمامها و دیگر فضاهای عمومی
استراق سمع میکردند و شنیدههایشان را تحت عناوینی مثل گفت وگو در حمام به
بالادستیهای خود گزارش میدادند. چنین اهتمامی از سوی حکومت، تائیدی بر
کارکرد اجتماعی حمامها و البته آگاهی حکومت از چنین کارکرد مهمی است.
حتی
در معماری حمامها نیز فضایی در بخش سربی نه در نظر گرفته میشد که
پاسخگوی نیاز مراجعان به معاشرت و روابط اجتماعی پس از استحمام بود. در این
مکان، بسته به تمکن مالی افراد و نوع حمام، لوازم مختلفی برای استراحت و
پذیرایی و آرایش وجود داشت. استحمامکنندگان نیز وسایل لازم برای یک دورهم
نشینی پس از استحمام را با خود همراه میبردند. از رسوم پس از حمام، به
موارد مختلفی چون قلیان کشیدن، نوشیدن چای، قهوه و شربت، گوش دادن به ساز و
آواز و حتی در برخی موارد، صرف ناهار و میوه و شیرینی و گاه عبادت کردن
اشاره شده است.
بعد
اجتماعی استحمام در زمان قاجار از جوانب دیگری نیز قابل تامل است؛ به
عنوان نمونه: در روابط اجتماعی ایرانیان در آن عصر، زمانی که میزبانی قصد
داشت تا رسم میهماننوازی را به نحواحسن به جای آورد، میهمان خود را دعوت
به حمام میکرد. آماده کردن حمام و دعوت میهمان به آن، نشانگر احترام ویژه
میزبان به میهمان خود بود. در این گونه موارد، معمولا میهمانان جواب نه به
این دعوت نمیدادند و با آغوش باز از آن استقبال میکردند.
در واقع، حمام
بهانهای برای ابراز صمیمیت و تحکیم روابط بود. به این ترتیب حمام در کنش
اجتماعی برای مرد و زن ایرانی آن روزگار که در کمتر فضای عمومی دیگری مثل
حمامها میتوانستند آزادانه و با آرامش خاطر به معاشرت با هم بپردازند
فرصت مناسبی برای دورهم نشینی، احوال پرسی و خبرگیری از یکدیگر فراهم
میآورد و نقش یک پاتوق را در جامعه عصر قاجار ایفا میکرد. در واقع در
غیاب وسایل ارتباط جمعی جدید، حمامها با کارکردی شبیه به این وسایل، هم
امکان ارتباطگیری افراد با یکدیگر را فراهم میکردند و هم فضایی برای
خبرپراکنی به شمار میآمدند.سپید