گزارش جهانی شکاف جنسیتی اولین بار در سال 2006 توسط مجمع جهانی اقتصادی به عنوان چارچوبی برای ارزیابی معضلات مبتنی بر جنسیت و دستاوردهای حاصله انتشار یافت. این برنامه پیشرفت کشورها یا چالش های مطرح در رابطه با شکاف های جنسیتی را در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی مورد ارزیابی قرار می دهد.
شفا آنلاین:بررسی
ها نشان می دهد تفاوت مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مختلف بیش از آنکه
ناشی از عوامل اقتصادی باشد، از عوامل مربوط به نظام های ارزشی و سنتی و
نهادهای فرهنگی و اجتماعی آن کشور ناشی می شود.
به گزارش
شفا آنلاین:گزارش جهانی شکاف جنسیتی <Gender gap>اولین بار در سال
2006 توسط مجمع جهانی اقتصادی به عنوان چارچوبی برای ارزیابی معضلات مبتنی
بر جنسیت و دستاوردهای حاصله انتشار یافت. این برنامه پیشرفت کشورها یا
چالش های مطرح در رابطه با شکاف های جنسیتی را در سطوح ملی، منطقه ای و
جهانی مورد ارزیابی قرار می دهد.
گزارش جهانی
سالانه شکاف جنسیتی نیز به منزله چارچوبی برای تمرکز و اعلام نابرابری های
جنسیتی در سطح جهانی مطرح است که در حوزه های اقتصاد، آموزش، سلامت و
سیاست وضعیت شکاف جنسیتی را بررسی می کند.
گفتنی
است شاخص شکاف جنسیتی عددی بین صفر و یک می باشد. هر چه این رقم بالاتر
باشد به برابری نزدیک تر است و هرچه پایین تر باشد، دلالت بر شکاف بیشتر
جنسیتی دارد. به عبارت دیگر عدد 0.5 بیان کننده شکاف عمیق بین زن و مرد است
و عدد 0.85 رقم قابل قبولی است زیرا نشان دهنده نزدیک شدن جایگاه زنان و
مردان در ابعاد مورد بررسی است.
در
طی سال های 2014 تا 2016 هشتمین، نهمین و دهمین گزارش مجمع جهانی اقصتاد
منتشر شده است. این گزارش ها با ارائه تحلیل هایی در رابطه با تغییر
الگوهای برابری جنسیتی در سراسر جهان، امکان مقایسه میان کشورهای مختلف را
فراهم می آورد.
گزارش جهانی شکاف جنسیتی در
چهار زمینه اقتصاد، سیاست، آموزش و سلامت، شکاف های جنسیتی را در سطح ملی
مورد توجه قرار داده و ترتیب بندی دولت ها و منطقه ای را در هر یک از موارد
مذکور ارائه کرده است که این امر مقایسه منطقه ای و ملی را موجب خواهدشد.
مشارکت و فرصت اقتصادی زنان یکی از شکاف های عمده جنسیتی را در این گزارش
تشکیل می دهد.
مشارکت و فرصت اقتصادی
این
معیار متضمن سه مفهوم شکاف مشارکت، شکاف درآمد و شکاف پیشرفت است. شکاف
مشارکت، ناظر بر تفاوت میان زنان و مردان در میزان نیروی کار است. شکاف
درآمد، تفاوت درآمد زنان و مردان را مورد توجه دارد و از جمله متضمن درآمد
یکسان در مقابل کار برابر است. شکاف پیشرفت زنان و مردان، آمار حضور
زنان در میان قانون گذاران، مناصب مدیریتی و مشاغل حرفه ای و فنی را در
مقایسه با مردان نشان می دهد.
شکاف جنسیتی در
زمینه فرصت و مشارکت اقتصادی، به عنوان بیشترین شکاف جنسیتی در منطقه
خاورمیانه مطرح است. میزان مشارکت اقتصادی زنان در دو کشور قطر و کویت
بالاتر از حد میانگین در این منطقه اعلام شده است.
نگرش
متفاوت به زنان و مردان در حوزه هایی مانند فرصت های شغلی، مشارکت در
بازار کار و میزان دستمزد همواره وجود داشته است. البته در طول سال های
اخیر پیشرفت هایی صورت گرفته است ولی همچنان زنان کمتر از مردان حقوق می
گیرند و کمتر احتمال دارد، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از مزایا و
فرصت های شغلی برابر بهره مند شوند.
ایجاد
برابری جنسیتی در حوزه اقتصاد جدا از این که بخشی از حقوق فرد به شمار می
رود، برای توسعه و ارتقا بهره وری اقتصاد کشورها نیز دارای اهمیت است. مجمع
جهانی اقتصاد نیز با تاکید بر این امر شاخص ها را انتخاب کرده است.
شاخص مشارکت و فرصت های اقتصادی خود دارای زیرشاخه های زیر است:
1. مشارکت نیروی کار زن در مقایسه با نیروی کار مرد.
2. برابری حقوق میان زنان و مردان برای کار برابر.
3. میزان درآمد دریافتی زنان در مقایسه با مردان.
4. تعداد قانون گذاران، صاحبان مناصب عالی رتبه و مدیران زن در مقایسه با مردان.
5. تعداد کارگران زن حرفه ای و فنی در مقایسه با مردان. (جدول 1 و 2)
بنابر
تازه ترین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، از شکاف جنسیتی و تحقق برابر حقوقی
زنان و مردان در سال 2016 در عرصه اقتصادی کاسته شده و تحقق این اهداف و
رفع این شکاف ها شاید 170 سال زمان ببرد. تهیه کنندگان گزارش شکاف جنسیتی
2016 مجمع جهانی اقتصادی معتقدند تا آنجا که به برابری عمومی زن و مرد
مربوط می شود، یعنی با در نظر داشتن کل چهار شاخص، ایسلند بهترین موقعیت را
در میان سایر کشورهای جهان دارد و در هشت سال گذشته مقام اول در اختیار
این کشور بوده است. اختلاف میان زن و مرد در ایلسند در حال حاضر به 13 درصد
کاهش یافته است.
فنلاند، نروژ و سوئد در
سکوهای بعدی ایستاده اند. کشور آفریقایی رواندا مقام پنجم را دارد. فیلیپین
در سکوی هفتم ایستاده و نیکاراگوئه دهم است. آلمان با اختلاف 24 درصدی در
شاخص های چهارگانه، مقام سیزدهم جدول را دارد.
ایران
در میان 144 کشور در مجموعه 4 شاخص در سکوی 139 قرار دارد. در شاخص مربوط
به فرصت های شغلی و اقتصادی ایران مقام 140 را دارد. در مشارکت سیاسی رتبه
136 را از آن خود کرده و در شاخص های مربوط به سلامتی و آموزشی به ترتیب در
مقام های 94 و 98 قرار گرفته است. درواقع ایران به لحاظ رتبه در ته جدول
شکاف جنسیتی قرار دارد.
براساس گزارش «مجمع
جهانی اقتصاد»، شکاف جنسیتی میان مردان و زنان طی سال های اخیر در بسیاری
از کشورهای کمتر شده است اما این وضعیت در ایران، تغییر چندانی را نشان نمی
دهد.
دز گزارش اخیر این نهاد، ایران تنها
بالاتر از پنج کشور قرار دارد که این جایگاه در شأن زنان ایرانی نیست.
بیشترین نابرابری در ابعاد اقتصادی و سیاسی دیده می شود که جایگاه ایران را
نسبت به ترکیه و عربستان به مراتب پایین تر نشان می دهد. به نظر می رسد
میزان مشارکت زنان در این عرصه ها به دلایل ساختاری و گاه فرهنگی به مراتب
کمتر از مردان است؛ در حالی که شکاف در زیربخش های بهداشتی و آموزشی بسیار
کمتر است.
در هر حال باید توجه داشت زنان
نیمی از سرمایه انسانی هر کشور و فعالیت هر سازمان تجاری را تشکیل می دهند و
هر جامعه ای از استفاده نکردن از توانمندی های زنان، زیان خواهددید.
نرخ
مشارکت اقتصادی زنان در ایران در شرایطی کمتر از کشورهای خاورمیانه است که
زنان ایران از نظر میزان سواد و تحصیلات با سطح کشورهای پیشرفته قابل
مقایسه اند.
با
اقبال گروه سنی زیر 25 سال به آموزش و تحصیلات و همچنین با توجه به این
نکته که در سال های اخیر بیش از 60 درصد کل ثبت نام کنندگان دانشگاهی را
زنان به خود اختصاص داده اند، به نظر می رسد در سال های آتی شاهد ورود
چشمگیر زنان (و همچنین مردان) تحصیل کرده به جمعیت فعال اقتصادی باشیم که
در صورت نبود تدابیر لازم برای ایجاد اشتغال برای این گروه سنی شاهد افزایش
نرخ بیکاری خواهیم بود.
بررسی ها نشان می
دهد تفاوت مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مختلف بیش از آنکه ناشی از عوامل
اقتصادی باشد، از عوامل مربوط به نظام های ارزشی و سنتی و نهادهای فرهنگی و
اجتماعی آن کشور ناشی می شود. نهادهای چارچوبی هستند که روابط متقابل
انسان ها با یکدیگر را شکل می دهند. وضعیت بازار کار زنان در خاورمیانه
نشان می دهد یکی از علل اصلی پایین بودن نرخ مشارکت زنان، نهادها و سنت های
حاکمی در این کشورها است؛ به این ترتیب که نقش های سنتی رایج در فرهنگ،
مسئولیت خانه داری را برای زنان تصویر می کند که این تقسیم جنسیتی خود سبب
شکاف جنسیتی نیروی کار می شود.