اعتماد عمومی مقوله ای است که در برخی جوامع به خاطر عواملی نظیر از خودبیگانگی، نبود سرمایه اجتماعی و پاسخگو نبودن نهادها و سازمان های عمومی، نسبت به کشورهای توسعه یافته کمرنگ تر است.
شفا آنلاین>اجتماعی>اعتماد عمومی قانونی نانوشته است که با
فراگیر شدن در جامعه نقشی پیشگیرانه در بروز آسیب های اجتماعی خواهد داشت و
قادر است مبنای بسیاری از تعاملات و کنش های روزمره گروه های مختلف مردم
باشد.
به گزارش شفا آنلاین، اعتماد عمومی
مقوله ای است که در برخی جوامع به خاطر عواملی نظیر از خودبیگانگی، نبود
سرمایه اجتماعی و پاسخگو نبودن نهادها و سازمان های عمومی، نسبت به کشورهای
توسعه یافته کمرنگ تر است.در تعریف اعتماد عمومی بسیاری کارشناسان
براین اعتقادند که اعتماد عمومی مجموعه فرایندهایی است که در گذر تاریخ و
فرهنگ عمومی یک جامعه شکل گرفته و تغییر آن در کوتاه مدت امری ناممکن است
زیرا اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی است که در گذر زمان و در طول
نسل های مختلف زمینه ساز مشارکت و همکاری یا واگرایی و اختلاف بین اعضای
جامعه بوده است. جامعه شناختیِ اعتماد عمومی از نخستین سال های تاسیس رشته جامعه شناسی موضوع اعتماد عمومی و چرایی میزان کاهش یا افزایش آن همواره مورد بحث و بررسی بوده است. برخی جامعه شناسان مکتب تضاد(دوگانگی)، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را عاملی در جهت کاهش یا افزایش اعتماد اجتماعی می دانند. اما تنها مکتب تضاد نبود که به بررسی اعتماد عمومی
در جامعه پرداخت در کنار این مکتب گروهی دیگر از جامعه شناسان که معتقد به
رویکرد کارکردگرایی بودند موضوع اعتماد عمومی در جامعه را بر پایه مقوله ای
مانند دین بررسی کردند.
به
اعتقاد آنان تا زمانی که نابرابریهای اجتماعی (توزیع نابرابر ثروت و
فرصتهای اجتماعی) در جامعه وجود دارد نمیتوان شاهد شکلگیری و توسعه
اعتماد عمومی بود. بر اساس دیدگاه این گروه هر پدیده اجتماعی در
جامعه دارای کارکرد های متفاوتی است دین نیز به عنوان یکی از نمودهای زندگی
اجتماعی می تواند نقش بارزی در ایجاد اعتماد عمومی در جامعه داشته باشد. افزون
بر رویکردهای مختلف جامعه شناسی بسیاری از جامعه شناسان کلاسیک و معاصر بر
روی سطح تحلیل جامعه شناختی به تبیین اعتماد عمومی می پردازند. نظریه
پردازانی مانند هربرت اسپنسر، فردیناند تونیس، امیل دورکیم، کارل مارکس و
ماکس وبر بر بررسی نهادها و سازمان های اجتماعی به عنوان مصداق های سطح
کلان جامعه تاکید می کنند و در مقابل جامعه شناسانی مانند پیتر بلاو،
جانسون و کریستفور مور بر روی سطح خرد اعتماد عمومی تاکید دارند این دو سطح
بررسی در حالی است که جامعه شناسی مانند آنتونی گیدنز هر گونه تقلیل گرایی
در بررسی اعتماد عمومی را رد کرده و به دنبال رویگری بینابینی است تا
بتواند به وسیله آن مفهوم اعتماد عمومی در جامعه را مورد بررسی قرار دهد. «امان
الله قرایی مقدم» جامعه شناس در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیلی خبری با
بیان اینکه اعتماد می تواند ریشه رفتار های جامعه باشد گفت: به گفته
«فرانسیس فوکویاما» اعتماد عمومی اصل جامعه است که کارکردی پیوند دهنده
دارد. بدون وجود اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی هیچ کدام از شیوه های توسعه
در جامعه رخ نخواهد داد. وی گفت: اگر تمامی نمودهای سرمایه در جامعه
وجود داشته باشد اما سرمایه اجتماعی که زاییده اعتماد عمومی است نباشد، هی
چگاه توسعه رخ نخواهد داد. قرایی مقدم در ادامه گفت وگو ، اعتماد عمومی
را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: اعتماد عمومی را می توان به دو دسته
اعتماد افقی و اعتماد عمودی تقسیم کرد. اعتماد افقی اعتماد بین مردم با
مردم و عمودی یعنی ارتباط بین مردم و حکومت می باشد یکی دیگر از دیدگاه
های اجتماعی که به صورت ویژه به یحث اعتماد عمومی پرداخته ، دیدگاه تکاملی
می باشد. براساس این دیدگاه اعتماد در مسیر زندگی اجتماعی به سازگاری و
انطباق بشر کمک کرده است زیرا بدون وجود اعتماد بشر نمی توانست دوره های
گذار زیستی، اجتماعی و تاریخی خودرا سپری کند. بررسی اعتماد عمومی در
قالب مباحث جامعه شناختی، یک سویه نگری به موضوع است زیرا این مقوله باید
در حوزه فردی و روانشناختی نیز باید به صورت خاص مورد بررسی قرار گیرد.
تعریف اعتماد در علم روانشناسی، یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن چه
از او انتظار می رود عمل می کند. به نظر «اریک اریکسون» اعتماد نخستین
مرحله رشد روانی – اجتماعی است که دردو سال اول زندگی رخ می دهد و چگونگی
شکل گیری یا عدم شکل گیری آن نخستین بحران موجود در رشد انسانی است. از نظر
او در تقابل میان اعتماد و بی اعتمادی ( mistrust) است که دنیای بعدی
نوزاد ساخته می شود. درصورتی که نیازهای نوزاد در این سنین تأمین شود
محیط و دنیا برای او امن و قابل اعتماد خواهد بود و احساس ایمنی، اعتماد
وخوش بینی در او تثبیت می شود. اما اگر نوزاد درگذار از این مرحله شکست
بخورد و نیازهای او تأمین نشوند نا ایمنی و بی اعتمادی در او شکل می گیرد و
برای همیشه نامطمئن و بیم ناک باقی خواهد ماند وحتی اصل بقای او نیز مورد
تهدید قرار می گیرد. چرایی کاهش سرمایه اجتماعی یکی از
مهمترین دلایل کاهش یا افزایش اعتماد عمومی در جامعه، مسئله تصور افراد
جامعه از یکدیگر است. شهروندان جامعه معمولا خود را با گذشت، امانتدار،
خیرخواه و دیندار تصور می کنند اما در قضاوت نسبت به همنوع خود این دیدگاه و
ذهنیت به طور کامل تغییر میکند این شیوه از قضاوت پیرامون دیگران موجب
شکل گیری بدبینی اجتماعی می شود که اعتماد عمومی را در جامعه کاهش می دهد. اما
برای تحلیل دلایل شکل گیری اعتماد عمومی جامعه نمی توان تنها به دیدگاه
های فردی و سطح خرد تکیه کرد.در سطح کلان جامعه زمانی که اختلاف و دودستگی
جای خود را به همگرایی دهد و نابرابری های اجتماعی از شرایط هنجاری خود
خارج نشود به یقین اعتماد عمومی جامعه روندی افزایشی به خود می گیرد.اما در
جوامعی که اختلاف و چند دستگی، پارتیبازی، ظلم و تبعیض، بیبند و باری،
بیکاری و ناامنی باشد نمی توان انتظار داشت که اعتماد عمومی روند نزولی
نداشته باشد. در این زمینه قرایی مقدم با بیان اینکه اعتماد افقی از
اعتماد عمودی مهمتر است، گفت: اگر ریشه اعتماد در جامعه را به شرایط تاریخی
پیوند دهیم مشاهده می شود اعتماد عمودی در طول تاریخ ایران کمرنگ بوده
است. هر چند که این اعتماد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پررنگ تر از گذشته
بود اما هنوز فاصله زیادی با شرایط آرمانی دارد. وی در زمینه چرایی شکل
گیری یا کاستی در اعتماد افقی گفت: اینکه در شرایط کنونی فرد خود را برتر
می داند و به دیگران با دید خاص نگاه می کند باز می تواند از اعتماد عمودی
سرچشمه بگیرد زیرا آرمان های جامعه در قالب حکومت ها برای مردم تعریف می
شوند. تا زمانی که مردم نسبت به حکومت بدبین باشند به نوعی این بدبینی در
بین افراد و در سطح پایین تر می تواند در خانواده ها می تواند نفوذ پیدا
کند. اعتماد عمومی و آسیب های اجتماعی اعتماد عمومی هم
چنانکه از عنوان مشخص است می تواند به عنوان قانون نانوشته برای کنترل
مسایل اجتماعی به کار گرفته شود.اعتماد عمومی زمانی که در جامعه نهادینه
شود به یقین می توان شاهد کاهش چشمگیر آسیب های اجتماعی بود زیرا اعتماد
سهم مهمی در بسیاری از فرایندهای سازمانی نظیر عقد قراردادها، انجام
مذاکرات و نظارت مستمر بر عملکرد واحدها دارد. به سخن دیگر اگر اعتماد
عمومی در جامعه تقویت ضعیف شود شمار آسیب های اجتماعی گسترش می یابد. به
عبارتی حالت سوءاستفاده از اعتماد عمومی، تضعیف اعتماد اجتماعی را به همراه
دارد. تضعیف اعتماد اجتماعی در جامعه به نحوی کارایی هنجارهای اجتماعی
را نیز کاهش می یابد زیرا برخی از هنجارهای اجتماعی نانوشته هستند و این
هنجارها، ناشی از اعتمادی است که افراد نسبت به هم دارند. کارشناسان
رفتار اجتماعی بر این نظرند که اگر در جامعه اعتماد عمومی کاهش پیدا کند
شاهد افزایش آسیب های روانی مانند استرس در زندگی خواهیم بود. همچنین بی
اعتمادی ، سطح بالایی از آسیب های روانی رقم می زند که ظهور اختلالات
پارانوئیدی نمونه ای از آنها است. در پایان باید گفت که اعتماد عمومی
یکی از ضرورت هایی است که در دنیای کنونی باید مورد توجه قرار گیرد زیرا
سبک زندگی چند دهه اخیر موجب شده تا فرد گرایی و منفعت طلبی بر حس جمع
گرایی و همنوع دوستی غلبه کند. اگر قرار است راهکارهایی برای کاهش آسیب های
اجتماعی و افزایش سلامت روانی و اجتماعی در جامعه در نظر گرفته شود به
یقین نهادینه کردن اعتماد عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی می تواند بهترین
راهکار ممکن باشد.