به گزارش شفاآنلاین،درد معیشت، همراه همیشگی خیل عظیمی از سالمندان است که تا پایان عمر، دست از سر آنها برنمی دارد. اگر با آمارهای رسمی جلو برویم، خیلی از بازنشستگان در کشور ما حداقلی بگیر هستند، یعنی کمترین حقوق تعیین شده برای بازنشستگان را دریافت میکنند.
حدود 2 میلیون و 800 هزار نفر بازنشسته تامین اجتماعی و حدود یک میلیون و 350 هزار بازنشسته کشوری در کشور ما زندگی میکنند که حداقل 2 میلیون نفر آنها در زمره بازنشستگان حداقلی بگیر هستند، یعنی حقوق ماهانه شان به زحمت به 900 هزار تومان میرسد.
تصور کنید، برای بازنشستهای که بعد از 30 سال کار کردن، حقوق ماهانهاش 900 هزار تومان است، تفریح و اوقات فراغت معنا ندارد. این فرد بازنشسته در بهترین حالت فقط میتواند روزگار را بسختی بگذراند و توان مالی برای استراحت و تفریح و مسافرت ندارد.
در حالی که دوران بازنشستگی میتواند دوران شیرینی برای لذتبردن از زندگی باشد، اما این لذت بردن فقط در گرو داشتن حداقل امکانات رفاهی است که با حال و روز بسیاری از بازنشستگان ما سازگار نیست.
آنها روی کاغذ بازنشسته شدهاند
طبق آمارهای رسمی، حداقل یک میلیون و 600 هزار بازنشسته داریم که هنوز در بازار کار فعال هستند و مفهومی به نام بازنشستگی برای آنها تعریف نشده است. این آمار جدای از صدها هزار سالمندی است که حقوق بازنشستگی ندارند و همچنان در بازار کار فعال هستند.
وقتی حداقل یک میلیون و 600 هزار بازنشسته داریم که امکان واقعی بازنشستگی را ندارند و مجبورند برای تامین هزینههای زندگی، دوباره به بازار کار برگردند، نمیتوان انتظار داشت، تعریف بازنشستگی برای آنها به معنی داشتن اوقات فراغت باشد.
این وضعیت هم با مرور زمان، بدتر میشود. یعنی این طور نیست که چرخه اشتغال مجدد پس از دوران بازنشستگی و نداشتن حداقل رفاهی و معیشتی برای بازنشستههای جدید تمام شود. عبدالرضا آهویی، رئیس کانون صندوق بازنشستگی کشوری در گفتوگو با جامجم تاکید دارد، از سال 87 تا 93، هزینه زندگی بازنشستگان نسبت به مستمری دریافتی آنان، حدود 63 درصد افزایش پیدا کرده است.
حقوق کم و افزایش هزینهها مانع میشود که صدها هزار بازنشسته از محیط کار خارج شوند و اوقات فراغتی برای خودشان فراهم کنند.
جیب بازنشستهها از تورم جا مانده است
متناسب نبودن افزایش حقوق سالانه با تورم واقعی در جامعه، باعث شده حقوق خیلی از بازنشستگان، به گرد پای تورم هم نرسد، طوری که مجموع افزایش سالانه حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در مقایسه با افزایش تورم سالانه، 67 درصد جا مانده است.
فرزاد اشرف، رئیس هیاتمدیره کانون بازنشستگان سازمان مدیریت و برنامهریزی در گفتوگو با جامجم، یادآوری میکند، حقوق حدود 53 درصد بازنشستگان کشوری، بین 750 هزار تومان تا یک میلیون و 250 هزار تومان و حقوق حدود 45 درصد این گروه از بازنشستگان بین یک میلیون و 250 هزار تومان تا دو میلیون و 250 هزار تومان تعیین شده است که به هیچ وجه کفاف زندگی بازنشستهها را نمیدهد.
حقوق ماهانه فرد بازنشسته در مقابل تورم واقعی جامعه، بیشتر شبیه یک شوخی است و برای چنین فرد سالمندی، امکان مسافرت و تفریح در حد آرزویی میشود که در بهترین حالت، فقط سالی یکبار محقق خواهد شد. این گروه از بازنشستگان حداقلی بگیر در سایر ایام سال باید مثل 30 سال گذشتهای که کار کردهاند، در بازار کار حضور داشته باشند تا بتوانند در نبرد با تورم، زنده بمانند.
بازنشستگان؛ غایبان بزرگ شورای عالی سالمندان
چند سالی میشود، سازمان تامین اجتماعی به اعزام برخی بازنشستهها به سفرهای زیارتی اقدام کرده است. علیاصغر بیات، رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور در گفتوگو با جامجم یادآوری میکند، سال گذشته حدود 25 هزار بازنشسته و امسال هم حدود 26 هزار بازنشسته از سوی تامیناجتماعی به سفرهای زیارتی اعزام شدهاند که این اعزامها اردیبهشت سال آینده هم تکرار خواهد شد. همچنین در قالب طرح بصیرت علوی وام دو میلیون تومانی به بازنشستهها پرداخت میشود تا فرد بازنشسته همراه با همسرش بتواند به عتبات عالیات برود.
اما بیات تاکید دارد، جدا از این تسهیلات، باید نهادهایی مثل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین وزارت ورزش به میدان بیایند و تسهیلاتی برای بازنشستگان قائل شوند تا آنها بتوانند از خدمات تفریحی و مسافرتی ارزان بهرهمند شوند.
این که حتی پارکها، اماکن تفریحی و معابر عمومی برای رفت و آمد بسیاری از بازنشستهها مناسبسازی نشده، اتفاقی است که به گفته بیات، نشان میدهد هنوز ساختار فراغت، تفریح و گردش برای بازنشستهها در کشور ما تعریف نشده است.
در شورای عالی سالمندان به عنوان یکی از مهمترین نهادهای تصمیمگیر در حوزه سالمندی و بازنشستگی هم قوانین جامع و کاملی برای تفریح و فراغت بازنشستهها تعریف نشده است.
به گفته رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور، همیشه این سوال مطرح است که چطور در شورای عالی سالمندان، نمایندههای جامعه سالمندان و بازنشستگان حضور ندارند، در حالی که عقل و منطق حکم میکند در تصمیم گیریهای کلان برای بازنشستگان، خود آنها هم نقش داشته باشند و رای و نظر آنها هم دیده شود.
مجموع این شرایط باعث شده که به اعتقاد بیات، بازنشستههای ما در تصمیمگیریهای کلانی که برای آنها اتخاذ میشود، نقش پررنگی نداشته باشند: آنها 30 سال کار کردهاند، حتی خیلی هایشان بیشتر از 30 سال کار کردهاند. در روزهای سخت و در برهههای تاریخی، به عنوان نیروهای فعال و اثرگذار برای پیشرفت جامعه زحمت کشیدهاند و دینشان را به این جامعه ادا کردهاند. حالا جای دوری نمیرود اگر به پاس سالها زحمت و تلاش، تسهیلاتی برای آسایش بازنشستگان در نظر بگیریم و برای یک عمر زحمت آنها، ارزش معنوی قائل شویم. یک قدم زدن ساده در پارک، رفتن به یک موزه، سفر یکروزه با نوهها و استراحت در جنگل و ساحل، تاثیر جدی در افزایش امید به زندگی در میان گروه سالمندان و بازنشستگان دارد و کیفیت زندگی آنها را دگرگون میکند و اگر همین دلخوشیهای ساده را از بازنشستگان دریغ کنیم، با دست خودمان با سلامت جسمی و روانی سالمندانمان بازی کردهایم.
حداقل بگیری برای این بازنشستهها رویاست
حدود 65 درصد بازنشستگان تامین اجتماعی با حداقل حقوق 900 هزار تومانی، چرخ زندگی را بسختی میچرخانند. برای این بازنشستهها همین که بتوانند حقوقشان را تا پایان ماه برسانند، معجزه بزرگی اتفاق افتاده است.
خیلی از بازنشستهها هم هستند که حتی همان حداقل حقوق را هم دریافت نمیکنند. شمار زیادی از بازنشستگان، به این دلیل که به مدت 30 سال تمام حق بیمه را واریز نکردهاند، حقوقی کمتر از 900 هزار تومان در ماه دریافت میکنند.
حسین طالبی، یکی از همان بازنشسته هاست که به قول خودش با حقوق 400 هزار تومان در ماه فقط میتواند به فکر سیر کردن شکم خودش و خانوادهاش باشد. حسین 68 ساله در گفتوگو با جامجم گلایه میکند که این 400 هزار تومان در ماه، فقط کفاف چند روز زندگی او را میدهد و اگر مسافرکشی نکند، نمیتواند زندگیاش را اداره کند.
بدون تفریح، افسردگی در کمین بازنشسته هاست
دوران سالمندی، دوران ویژهای است که اگر با نشاط و جنب و جوش همراه نباشد، میتواند فرد بازنشسته را در کنج خانه، بیمار کند. محمد اشرفی، رئیس کانون کارکنان بازنشسته سازمان تامیناجتماعی در گفتوگو با جامجم به همین مساله اشاره میکند و میگوید: وقتی فردی بازنشسته میشود، افسردگی و ناامیدی در کمین اوست، چون اگر قرار باشد در خانه بماند و در تنهایی و بی پولی، اوقاتش را بگذراند، قطعا به بیماریهای جسمی و افسردگی مبتلا میشود.
اهمیت مسافرت رفتن و تفریح برای بازنشستهها، به عقیده اشرفی، دستکمی از تامین معیشت آنها ندارد و حتی گاهی پربار کردن اوقات فراغت بازنشستهها، از نان شب برای آنها واجبتر است.
به عقیده او، باید دولت و سایر نهادهای حمایتی، راهکاری را برای حمایت معنوی از بازنشستهها در نظر بگیرند و با ارائه تسهیلات به بازنشستهها، کاری کنند که آنها در این دوران به مسافرت و گشتوگذار بروند.
ارائه این تسهیلات به بازنشستگان، به باور اشرفی، نباید به عنوان یک مساله غیرضروری و تشریفاتی تعریف شود، زیرا سلامت جسمی و روانی بازنشستهها به ارائه همین تسهیلات مرتبط است.
در کشورهای توسعهیافته به گفته این فعال حقوق بازنشستگان، شرایطی فراهم میشود که از سفر و تفریح بازنشستهها با ارائه تسهیلات متعدد، حمایت میشود، اما در کشور ما بسیاری از بازنشستگان در همان خوان اول هزینههای تامین معیشت ماندهاند و غنی کردن اوقات فراغت برای آنها اولویتی دست چندم شده است.
به اعتقاد او دولت و بیمهها میتوانند بخشی از منابع تخصیص یافته به بازنشستگان را برای تفریح و مسافرت بازنشستهها در نظر بگیرند تا فرد بازنشسته بتواند با کمک این تسهیلات، روی آرامش به خود ببیند. جام جم آنلاین