کد خبر: ۱۴۳۰۲۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - 2017February 21
بیشتر زوج‌هایی که ازدواج کرده‌اند یا تصمیم به ازدواج دارند، برای داشتن فرزند برنامه‌ریزی می‌کنند. چندین سال قبل داشتن خانواده‌ای بزرگ رایج بود و این یک فایده محسوب می‌شد، اما با گذشت زمان و با بالا رفتن هزینه‌های زندگی، داشتن خانواده‌ای بزرگ دیگر عملی نبود.
شفا آنلاین: خانواده یکی از مهم‌ترین نهادها در کشور ماست که می‌توان از آن به عنوان مهم‌ترین حامی فرد نیز نام برد. چندی است که خانواده‌ها روند تک‌فرزندی را برگزیده‌ و این نهاد را کوچک‌تر از قبل کرده‌اند. در گذشته هر فرد چندین برادر و خواهر داشت که می‌توانست روی آنها حساب کند یا از تجارب آنها در زندگی خود بهره ببرد، اما امروز که تک‌فرزندی رواج پیدا کرده است، افراد از این موارد محروم شده‌اند. در این گزارش به مشکلاتی که تک‌فرزندی برای فرد به وجود می‌آورد، می‌پردازیم.

به گزارش شفا آنلاین:بیشتر زوج‌هایی که ازدواج کرده‌اند یا تصمیم به ازدواج دارند، برای داشتن فرزند برنامه‌ریزی می‌کنند. چندین سال قبل داشتن خانواده‌ای بزرگ رایج بود و این یک فایده محسوب می‌شد، اما با گذشت زمان و با بالا رفتن هزینه‌های زندگی، داشتن خانواده‌ای بزرگ دیگر عملی نبود. در واقع اکنون بیشتر خانواده‌ها تنها به داشتن یک فرزند قانعند و بعضی از آنها حتی فرزندی نمی‌خواهند. زندگی ماشینی باعث شده تا زوج‌ها به داشتن تنها یك فرزند در زندگی خود بسنده كنند. این در حالی است كه والدین تك فرزند همواره احساس گناه می‌كنند چون بر این باورند كه تنها فرزند آنها در طول زندگی خود احساس تنهایی خواهد كرد و به اصطلاح لوس خواهد شد. درباره تک‌فرزندی دو باور وجود دارد. باور نخست اینکه چند فرزندی بسیار دشوارتر از تک‌فرزندی است. حال آنکه تک‌فرزندی مشکل‌تر است چون والدین فقط یک فرصت تکرار نشدنی برای تربیت فرزند خود دارند و باور دوم اینکه تک‌فرزندی بسیار ساده‌تر از چندفرزندی است؛ به دلیل کمتر بودن هزینه‌ها، نبود اختلاف بین خواهر و برادرها و...، حال آنکه تک‌فرزندی مشکلات روانی خاص خود را پدید می‌آورد. به هر حال تک‌فرزندی شمشیری دو لبه است که نقاط ضعف و قوت گوناگون دارد. یکی از مهم‌ترین معایب تک‌فرزندی این است که بر روابط اجتماعی کودک اثر منفی دارد، اما این، همه ماجرا نیست.

کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعه‌پذیری

فضای زندگی خانوادگی توام با فرصت‌های کافی برای روابط متقابل متنوع بوده، برای فرزندان الگوهای رفتاری و زمینه‌های تبادل تجارب و تمایلات و عواطف را به وجود آورده و از عوامل موثر در بهبود مهارت در روابط اجتماعی است، اما در خانواده‌های هسته‌ای و محدود، با فرزندان کم و به ویژه تک‌فرزند، برخورداری از فضای زندگی خانوادگی ممکن نیست. گرایش به انزوا، افسردگی، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازی‌های رایانه‌ای و انفرادی، ترس یا تنفر از حضور در گروه‌های اجتماعی از جمله خصوصیات تک‌فرزندهاست. زندگی در کنار برادر یا خواهر روحیه جامعه گرایانه کودک را تقویت کرده و مدیریت در روابط اجتماعی را به او می‌آموزد. همدلی و همسویی با افراد خانواده، عشق ورزی و سهولت در برقراری ارتباط با افراد همسن در جامعه و مدرسه از اصلی‌ترین ویژگی‌های فرزندان خانواده‌های دارای بیش از یک فرزند است. محدودیت روابط اجتماعی در خانواده‌های تک‌فرزند می‌تواند دنیای روانی و اجتماعی افراد را محدود جلوه دهد و در این شرایط اگر مشکلی برای فرد به وجود آید، ممکن است پیامدهای تهدید کننده‌ای پدید آورد، چون فرد می‌ترسد با از دست دادن یک نقطه‌ امید و اتکا نتواند به کانون دیگری چشم امید داشته باشد. همچنین وقتی روابط محدود است، جزئیات آن می‌تواند اشتغال ذهنی زیادی برای افراد ایجاد کند. برای مثال دیده می‌شود که مادر با مشاهده کوچک‌ترین احتمال آسیب یا بیماری فرزندش سرآسیمه و آشفته می‌شود یا هر رفتار ظاهرا غیرعادی کودک را نشانه‌ای از مشکل رفتاری و اخلاقی او می‌داند یا اینکه پدر با بروز کوچک‌ترین مشکل در زندگی خانواده دچار حالت اضطراب و دستپاچگی می‌شود و البته توجه به جزئیات رفتاری در این گونه خانواده‌ها سبب درگیری‌های کم اهمیت در خانواده نیز می‌شود.

مشاهده دنیا از پشت عینک بزرگسالی

از آنجا که کودکان تک‌فرزند در خانواده‌هایی رشد می‌کنند که در آنها فقط افراد بالغ وجود دارد آنها نیز از والدین خود تقلید و همچون بزرگسالان رفتار می‌کنند و زودتر از همسالان غیر تک‌فرزند، وارد دنیای بزرگ‌ترها می‌شوند. برخی کودکان تک‌فرزند، به دلیل زندگی در یک محیط بزرگسال از لحاظ روحی و روانی بسیار سریع‌تر رشد می‌کنند و دنیا را از دید بزرگسالان می‌بینند. به گفته روان‌شناسان، راهکار موثر برای کاهش این پدیده، فراهم آوردن شرایطی است که کودک در محیط همسالان خود قرار گیرد تا تجربه رفتارهای خاص گروه سنی‌اش را به دست آورد.

کاهش انسجام خانواده

یکی از مولفه‌های خانواده منسجم، پیوندهای عاطفی و میزان وابستگی فرزندان به والدین و برعکس است. به همان میزان که وابستگی متعادل ضروری و دارای مزایای فراوان است افراط و تفریط در آن دارای آسیب بوده و مشکل زاست. در خانواده‌های تک‌فرزند میزان وابستگی دارای افراط و تفریط است، به این معنا که گاهی اوقات فرزند به سبب اشتغال والدین مورد بی مهری و بی‌توجهی قرار می‌گیرد و گاهی نیز در کانون توجه بیش از حد والدین هست. تعدد فرزندان می‌تواند سبب ایجاد هماهنگی لازم و شکل گیری وابستگی متعادل باشد. کاهش وابستگی فرزندان به خانه و خانواده در خانواده‌های تک‌فرزند سبب احساس تنهایی عمیق، ترویج فرهنگ استقلال طلبی، افزایش میل به فرار، کم شدن قبح تک زیستی و تجرد، کاهش قداست و اهمیت تشکیل خانواده و افزایش سن ازدواج می‌شود. در حاشیه شهرها که اصولا خانواده‌ها جدا شده از شبکه خویشاوندی هستند شاهد افزایش کودک‌آزاری کودکان رها شده و افزایش بزه هستیم.

جایگزینی رسانه

رسانه‌ها مانند دریچه‌ای به جهان خارج در دیدگاه‌ها و رفتارهای افراد موثر هستند. کم شدن ارتباطات کلامی در خانواده‌های کم جمعیت، سبب حاکمیت رسانه‌های تصویری می‌شود؛ این امر تغیر الگوی ارتباطی در خانواده را به همراه دارد. کودک یا نوجوانی که از تنهایی رنج می‌برد به دنبال جایگزینی برای اوقات فراغت خود است، در نتیجه به تلویزیون، جاذبه‌های گرافیکی و هیجان‌های کاذب در بازی‌های رایانه ای و دنیای مجازی روی می‌آورد که همه از آسیب‌های این مساله آگاه هستیم و پرداختن به مشکلات این جنبه از تک‌فرزندی در مجال این نوشتار نیست.

تک‌فرزند‌های باسواد!

اگر یک تنه به قاضی نرویم، تک‌فرزندی مزایایی نیز دارد. برای مثال گرفتن نمرات بهتر و دستيابي به مدارج بالاتر علمي، شانسي است كه معمولا در خانه تك‌فرزندها را مي‌زند. معلوم نيست توجه بيشتر خانواده‌ها، دسترسي به امكانات بهتر يا چه عوامل ديگري در اين مورد تاثيرگذار است اما آنچه در مطالعات جامعه‌شناسان آمريكايي اثبات شده، اين است كه تك‌‌فرزندها بيشتر به دانشگاه وارد مي‌شوند و در مدرسه و دانشگاه هم نمرات بهتري مي‌گيرند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه بچه‌هاي تك‌فرزند هميشه در كلاس درس يك سر و گردن از همكلاسي‌هاي ديگرشان بالاترند.

با تنهایی تک‌فرزندها چه باید کرد؟

مهدکودک و آمادگی مکانی است که در آن کودک می‌تواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان همسن و سال خود تجربه کند. کودکان در سنین مهدکودک دوست دارند بیشتر اوقات را با والدین خود سپری کنند به همین دلیل گاه مهدکودک برای آنان ناراحت کننده است اما آنها نیاز دارند در برخورد و صمیمیت با کودکان هم سن و سال خود تجربه کسب کنند. مساله دوم داشتن یک همبازی است؛ هنگامی که کودکان مشغول بازی با دوستان همسن خود هستند ممکن است به رفتارهایی چون مشارکت و ناتوانی در صحبت یا بحث کردن با دیگران برای دفاع از حقوق خود و... تمایل داشته باشند، والدین باید در این باره با تک‌فرزند خود صحبت کنند.آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: