مشکلات اجرای برنامه پزشک خانواده خیلی متعدد است. مشکلاتی که انتظار میرفت تا سال دوم یا حداکثر سوم اجرای طرح، برطرف میشد.
شفا آنلاین:مدتی
است که موضوعات مربوط به نظام سلامت در شهر شیراز و استان فارس تیتر
بسیاری از رسانهها شده است. چندی قبل شاهد تعیین ضربالاجل درمانگاههای
خصوصی شیراز برای بیمهها به دلیل عدم پرداخت مطالباتشان بودیم.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید از سوی
دیگر طولانیشدن زمان اجرای طرح پزشک خانواده به صورت پایلوت و نارضایتی
عمومی مردم و همچنین نارضایتی پزشکان خانواده به دلیل عدم دریافت سرانه و
اختلافاتی که درنتیجه آن با بیمهها بهوجود آمده، موجب شده که در یکی از
قطبهای مهم پزشکی کشور، گاهی حواشی، پررنگتر از متن به چشم بیایند.
بهرام
پارسایی نماینده مردم شیراز و عضو کمیسیون اصل 90 مجلس، ضمن اینکه سهم
قابل توجهی از این مشکلات را به عملکرد دانشگاه علوم پزشکی شیراز منتسب
میکند، معتقد است که گزارشهای صحیحی از واقعیات موجود در شیراز به مدیران
شهرک غرب مخابره نمیشود و از طرفی مسئولین وزارتخانه چشمشان را بر آنچه
میدانند هم بستهاند و حاضر به قبول اشتباهات گذشته، نمیشوند.
ارزیابی شما به عنوان نماینده مردم شیراز از اتفاقات اخیر حوزه سلامت
استان فارس چیست؟ مشخصا دلیل این حجم از مخالفت با اجرای برنامه پزشک
خانواده چیست؟
واقعیت
این است که مشکلات اجرای برنامه پزشک خانواده خیلی متعدد است. مشکلاتی که
انتظار میرفت تا سال دوم یا حداکثر سوم اجرای طرح، برطرف میشد. برای
اینکه در جریان ریز این مشکلات قرار بگیرید، بهتر است گزارش دیوان محاسبات
را مطالعه کنید. درواقع درپی مکاتبهای که ما با دیوان محاسبات انجام
دادیم، این دیوان که یکی از بازوان مشورتی مهم کشور است، تحقیقات جامعی
انجام داد و درنهایت ایرادهای طرح پزشک خانواده را در شانزده یا هفده بند
برشمرده است.
لطفا به تعدادی از این موارد اشاره کنید.
یکی
از مواردی که در گزارش دیوان محاسبات آمده، «ایجاد نارضایتی عمومی» است.
چیزی که مجریان این طرح، هرگز آن را نمیپذیرفتند و الان هم با اکراه
میپذیرند و بهناچار دست به یکسری تغییرات دیرهنگام زدهاند.
یکی دیگر از
مواردی که دیوان محاسبات در گزارش خود روی آن تاکید داشته این است که نحوه
اجرای طرح پزشک خانواده، «سیاسی و تبلیغاتی» بوده است. مورد دیگری که
دیوان محاسبات به عنوان یکی از اشکالات اساسی این طرح به آن اشاره کرده این
است که بعضی از پزشکان خانواده اصلا برای ویزیت بیماران در مطب حضور
ندارند و این فقط یک فیلتری شده که مردم از آن باید رد شوند. بدون اینکه
توسط یک پزشک خانواده معاینه شوند و آزمایشات دقیقی روی آنها انجام شود و
درنهایت اگر لازم بود به سطوح بالاتر ارجاع داده شوند ولی درحال حاضر
بیماران فقط برای زدن مُهر ارجاع به دفترچه به آنها مراجعه میکنند. حتی در
بین مسئولین استان کسانی هستند که به ما گفتند ما چون نمیرسیدیم دائم
برای مهر دفترچه به مطب پزشکان عمومی مراجعه کنیم، دفترچه بیمهمان را
دادیم کلا مُهر ارجاع زدند. بنابراین پزشک خانواده فقط یک طرح شعاری و
فرمالیته شده است. البته موارد دیگری هم هست که درگزارش دیوان محاسبات
میتوان به آنها رجوع کرد.
چرا این مشکلات بهوجود آمد؟
شما
مستحضر هستید که از 5 سال پیش که طرح پزشک خانواده در استان فارس به اجرا
درآمد، قرار بر این بود که این طرح درابتدا 2 سال به صورت آزمایشی به اجرا
درآید و بعد از این 2 سال اگر مشخص شد که این طرح، نتایج خوبی در بر داشته،
در سراسر کشور به اجرا درآید و درغیراینصورت، اجرای آن متوقف شود. اما
متاسفانه در طول این 5 سال نه پزشک خانواده در کل کشور اجرا شد، نه اجرای
آن در فارس متوقف شد و نه ایرادات وارد بر طرح، مرتفع گردید. ضمن اینکه
شروع چنین طرح بزرگی به الزامات و زیرساختهایی نیاز داشت که یکی از آنها
آموزش کامل پزشکان شاغل در طرح پزشک خانواده بود. در همه کشورهایی که طرح
پزشک خانواده را اجرا میکنند، کسی که میخواهد به عنوان پزشک خانواده
فعالیت کند، حداقل باید 3 سال و نیم دورههای ویژه بگذراند ولی در کشور ما
بدون هیچ زیرساختی و با یک تصمیم ناگهانی شروع شد و سماجت مسئولین بر ادامه
اجرای طرح، خسرانها و زیانهایی به مردم وارد کرد.
چرا زودتر این مشکلات منعکس نشد تا به این وضعیت نرسد؟
دقیقا
عامل مشکلات امروز همین است. عدم انعکاس واقعیات و مشکلات طرح پزشک
خانواده از طرف دانشگاه علوم پزشکی شیراز به وزارت بهداشت و همینطور
کمیسیون بهداشت و درمان مجلس باعث شد که متاسفانه این برنامه به عنوان یک
طرح ملی وارد برنامه ششم توسعه شود. من با اطمینان به شما عرض میکنم که
اگر اطلاعاتی که دیوان محاسبات در اختیار ما قرار داد، توسط دانشگاه علوم
پزشکی شیراز که خودش مجری طرح است، در اختیار وزارتخانه و کمیسیون بهداشت و
درمان مجلس میگذاشت، حتما در تصویب برنامه ششم توسعه، با اجرای این
برنامه به شکلی که در استان فارس درحال اجرا است، مخالفت میشد.
از طرفی
پیرو شکایات عدیدهای که از دانشگاه علوم پزشکی شیراز طرحشده بود، کمیسیون
اصل 90 مجلس هم بازدیدی از این دانشگاه و زیرمجموعههای آن داشت و دوستان
یک تحقیقات و بازدیدهای میدانی به عمل آوردند. به ضرس قاطع میگویم که
اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس از هر کسی که درباره طرح پزشک خانواده نظرخواهی
کردند، همه به غیر از دانشگاه عوم پزشکی شیراز ابراز نارضایتی میکردند و
حتی در جلسهای که ما با رئیس محترم دادگستری استان فارس داشتیم، ایشان
باتوجه به آشنایی خوبی که از معضلات جامعه دارند، اعلام کردند که من آمادگی
دارم درباره اینکه اجرای برنامه پزشک خانواده در استان فارس باعث ایجاد
مشکلات و نارضایتی شده، در هرجایی که لازم باشد، توضیحات لازم را ارائه
دهم. اما یکی از مشکلات اساسی ما این است که مسئولین اجرایی، به هردلیل
نمیخواهند ایرادات این طرح را بپذیرند و سماجت در اجرای این طرح، مردم
استان فارس را با مشکل مواجه کرده و درنهایت هم تحت فشار مردم و پیگیری
نمایندگان یکی از این مشکلات که سیستم اجباری نظام ارجاع بود، به تازگی حذف
شد و به حالت اختیاری درآمد. آن هم البته به این علت بود که با بیمهها به
مشکل خوردهاند.
خیلی از کارشناسان معتقدند که همین بحث حذف اجبار از نظام ارجاع، خودش یک
حالت کاریکاتوری به برنامه پزشک خانواده داده است. وقتی که اجباری برای
درمان بیماران صرفا از طریق نظام ارجاع وجود نداشته باشد، کدام استدلال
میتواند یک بیمار را متقاعد کند که به جای مراجعه مستقیم به پزشک متخصص
دلخواه، خود را اسیر یک نظام بوروکراتیک ارجاع کند؟
ببینید.
از همان ابتدا وقتی قرار بود این طرح به صورت آزمایشی در استان فارس اجرا
شود، نباید شکل اجبار به خود میگرفت. درصورتیکه در این طرح، هم برای مردم
اجبار وجود داشت هم برای پزشکان. یعنی حتی در بعضی شهرستانها پزشکانی که
تمایل به همکاری با برنامه پزشک خانواده نداشتند، تهدید به تعطیلی مطب
شدند. درواقع این طرح به صورت زور و با اجبار و تحکم در استان فارس به اجرا
درآمد و طبیعی بود که این اجبار باید برداشته میشد.
فرض کنیم برداشتن اجبار، کار درستی باشد. منِ بیمار چرا و براساس چه منطق
یا مشوقی باید از آزادی و حق انتخاب خودم صرفنظر کنم و برای درمان، از
طریق این سیستم ارجاع ناقص اقدام کنم و وقت و هزینه بیشتری صرف کنم؟
بله.
این را باید کسانی جواب دهند که مدافع طرح پزشک خانواده با این شیوه اجرا
هستند. من فکر میکنم کار به جایی رسیده که آقایان نمیخواهند بپذیرند که
طرح پزشک خانواده اشکالات عدیدهای داشته و دارد؛ از این رو میخواهند از
این راهها استفاده کنند و به نوعی جوابگوی مردم باشند ولی درعینحال هنوز
هم میخواهند بر ادامه اجرای طرح پزشک خانواده سماجت کنند.
چه باید کرد؟
به
نظر من وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نباید به گزارش
کسانیکه در این طرح ذینفع هستند اکتفا میکردند و از این پس هم نباید
اکتفا کنند. لازم است که از دیدگاههای درست، نظرات کارشناسی و گزارشهای
نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات استفاده کنند و بعد تصمیم بگیرند که
آیا این طرح قابلیت اجرا در کل کشور را دارد یا نه. وقتی دوستان و همکاران
من در کمیسیون اصل 90 مجلس به استان فارس آمدند و از نزدیک با نحوه اجرای
طرح پزشک خانواده و مشکلات آن آشنا شدند، میگفتند که اگر ما از این وضعیت
اطلاع داشتیم، در تصویب برنامه ششم توسعه هرگز به اجرای طرح پزشک خانواده
در کل کشور رای نمیدادیم. به نظر من راهحل این است که واقعیات گفته شود و
مسئولین وزارت بهداشت، مسئولیت آن را بپذیرند.
بههرحال چندین هزار
میلیارد تومان برای اجرای یک طرح آزمایشی هزینه شده ولی نتوانسته رضایت
مردم را در پی داشته باشد. بنابراین باز هم تکرار میکنم که در وهله اول
وزارت بهداشت باید واقعیات را بپذیرد ولی درشرایطی که همه از مشکلات این
طرح میگویند، سماجت و اصرار این دوستان در ادامه طرح حقیقتا برای ما
سوالبرانگیز شده است. در یکی از جلساتی که ما نمایندگان شیراز با وزیر
بهداشت داشتیم، دکتر هاشمی طرح پزشک خانواده را به نوزادی تشبیه کرد که
بیمار متولد شده است ولی سوال و تعجب ما این است که چرا در راستای درمان
این نوزاد بیمار هیچ اقدامی انجام نمیشود و احساس من این است که شاید وزیر
بهداشت هم به همان گزارشهایی اکتفا میکند که از سوی مجریان طرح که
ذینفع هستند و میخواهند آن را به عنوان نقطه قوت خودشان تبلیغ کنند، به
دستش میرسد و گزارشهای درست را دریافت نمیکند.