میلیاردها دلار در سال برای داروهایی که خطر بیماری قلبی را کاهش میدهند، صرف میشود؛ اما برخی از افراد احساس میکنند که در پیشگیری از این بیماریها ناتوان هستند: به نظر میرسد بسیاری از عوامل خطرساز از هنگام تولد در فرد وجود داشتهاند.
شفا آنلاین:عوامل ژنتیکی میتوانند تاثیر زیادی بر احتمال
مردن افراد به علت بیماری قلبی داشته باشند و مدتها است که تصور بر این
بوده است که این عوامل تقریبا همیشه خارج از کنترل فرد هستند.
به گزارش
شفا آنلاین: یافتههای
پژوهشهای اخیر با این تصور در تضاد است و این امر به همه ما امید
دوبارهای میدهد. از دهه ۱۹۳۰ دریافتهایم که بیماری قلبی در برخی از
خانوادهها شایعتر است. ما در دهه گذشته توانستهایم ژنهای اختصاصی را
شناسایی کنیم که به بیماری شریان کرونری – رگهای تغذیهکننده ماهیچه قلب-
مربوط هستند.
در واقع، به نظر میرسد که این ژنها اثری تجمعی داشته باشند.
افرادی که شمار بیشتری از آنها را دارند، بیشتر در معرض خطر هستند. تاثیر
عوامل خانوادگی از جمله قویترین استدلالها برای مصرف گسترده داروهای
استاتینی- کاهنده کلسترول- هستند. جدا از این که شما از طریق تغییرات رژیم
غذایی و ورزش میتوانید تاثیر زیادی بر میزان کلسترولتان بگذارید؛ اما در
برخی از افراد کاهش در میزان کلسترول فقط از طریق مداخله دارویی قابل ایجاد
است. با این وجود، گرایش پزشکان این است که افراد با میزان خطر پایین
ژنتیکی را با تغییرات سبک زندگی و افراد با میزان خطر بالای ژنتیکی را با
تجویز دارو درمان کنند؛ اما یک بررسی جدید که در ژورنال پزشکی نیوانگلند
منتشر شده است، این بحث را به میان میکشد که این تفکر ممکن است نادرست
باشد.
پژوهشی درباره تاثیر عوامل سبک زندگی
پژوهشگران
دادههای چهار بررسی کوهورت آیندهنگر بزرگ را گردآوری کردند که هزاران
نفر را برای سالها پیگیری کرده و به رابطه میان عوامل خطرساز گوناگون و
بیماری قلبی توجه کردند. نخستین بررسی از ۱۹۸۷ و آخرین بررسی از ۲۰۰۸ شروع
شده بود. گرچه هنگامی که این بررسیها آغاز شدند، ژنهای اختصاصی مربوط
شناسایی نشده بودند، اما دادههای در دسترس به دانشمندان امکان دادند تا
دههها بعد خطر ژنتیکی را ارزیابی کنند. این پژوهشگران با استفاده از ۵۰
واریاسیون متفاوت ژنی – اصطلاحا چندشکلیهای تک- تکنوکلئوتیدی (SNPs) یک
مقیاس خطر ایجاد کردند.
این
پژوهشگران به بررسی چگونگی همراهی میان عوامل سبک زندگی و پیامدهای
بهداشتی در این بیماران پرداختند. این عوامل شامل نکشیدن سیگار، چاق نبودن
(شاخص توده بدنی کمتر از ۳۰). انجام فعالیت جسمی دستکم یکبار در هفته و
داشتن الگوی غذایی سالم بودند.
آخرین
معیار سبک زندگی هم به صورت انجام دستکم نیمی از توصیههای بعدی بود:
خوردن میوهها، مغزهای خوراکی، غلات کامل، ماهی و لبنیات بیشتر و خوردن
کمتر غلات تصفیهشده، گوشتهای فرآوریشده، گوشت قرمز فرآورینشده،
نوشابههای شیرینشده با قند، چربیهای ترانس و سدیم یا نمک بود. هر یک از
این چهار عامل سبک زندگی با کاهش خطر دچار شدن به بیماریهای عروق کورونر –
عروق تغذیهکننده ماهیچه قلب- همراهی داشتند. این یافته تاحدی خبر خوبی به
حساب میآید. رعایت هر یک از این عوامل سبک زندگی میتوانست تفاوتی در
آینده فرد ایجاد کند.
اما
این اثر تجمعی بود. پژوهشگران این افراد را بر اساس این عوامل سبک زندگی
به سه گروه تقسیم کردند. گروه «مطلوب» که دستکم سه تا از این چهار عامل را
داشتند، گروه «متوسط» که دو تا از این عوامل را داشتند و «نامطلوب» که
هیچکدام از این عوامل را نداشتند. در همه این بررسیها، افرادی که سبک
زندگی نامطلوب داشتند، نسبت به گروه با سبک زندگی مطلوب بین ۷۱ تا ۱۲۱ درصد
بیشتر در معرض خطر مشکلات قلبی بودند.
یافته
جالبتوجهتر کاهش در رویدادهای مربوط به شریانها کرونری قلب- یعنی
حملههای قلبی، اعمال جراحی بایپس عروق کرونری و مرگ ناشی از علل
قلبی-عروقی- در هر سطح خطر ژنتیکی بود. افرادی که سبک زندگی مطلوب داشتند،
در مقایسه با افراد با سبک زندگی نامطلوب، ۴۵ درصد کاهش در این رویدادها را
در سطح خطر پایین ژنتیکی، ۴۷ درصد کاهش در میان افراد در سطح خطر متوسط
ژنتیکی و ۴۶ درصد کاهش در میان افراد در سطح خطر بالای ژنتیکی را نشان
دادند.
چه درسهایی میتوان گرفت
در
قدیمیترین بررسی کوهورت در میان افراد در معرض خطر بالای ژنتیکی، 7/10
درصد افراد در صورت داشتن سبک زندگی نامطلوب در طول یک دوره ۱۰ ساله دچار
مشکلات قلبی میشدند. درصورتیکه سبک زندگی این افراد مطلوب بود، این رقم
تا 1/5 درصد کاهش مییافت. در میان افراد با سطح پایین خطر ژنتیکی، میزان
بروز مشکلات قلبی در طول یک دوره ۱۰ ساله در صورت داشتن سبک زندگی نامطلوب
8/5 درصد و در صورت داشتن سبک زندگی مطلوب 1/3 درصد بود. در سایر بررسیهای
کوهورت، کاهش نسبی مشابهی دیده شد.
خطر
رویدادهای کرونری در طول ۱۰ سال نصف شده بود. کاهش مطلق، بیش از ۵ درصد در
گروه با خطر بالای ژنتیکی به این معناست که تغییرات سبک زندگی به همان
اندازه- اگرنه بیشتر از - بسیاری از داروهای تجویزشده که میلیاردها دلار
صرف آنها میشود، موثر هستند. البته باید ملاحظاتی را هم در نظر داشت و
ممکن است عوامل دیگری دخیل باشند که اندازهگیری نشده باشند. نتایج این
پژوهش به ما یادآوری میکند که ژنتیک همه چیز را درباره سلامت ما تعیین
نمیکند. تغییرات سبک زندگی میتوانند بر خطراتی که ژنهایمان بر ما تحمیل
میکنند، غلبه کنند.
تغییرات
سبک زندگی نهفقط در افراد در معرض خطر ژنتیکی کم مشکلات قلبی، بلکه برای
افراد در معرض خطر بالا هم بسیار مهم هستند. میزان کاهش بروز مشکلات قلبی
در همه میزانهای خطر ژنتیکی مشابه بود. بهعلاوه با توجه به اینکه تغییرات
سبک زندگی خطر سایر بیماریها مانند سرطان (قاتل شماره ۲) را هم کاهش
میدهند، آشکار است که سبک زندگی سالمتر میتواند برای افراد بسیار بیشتری
پیامدهای مطلوب داشته باشد.سپید
منبع: NewYork Times