پروفسور فریدون دواچی، فوقتخصص روماتولوژی و استاد ممتاز دانشگاه از بنیانگذاران رشته روماتولوژی در ایران است که خدمات بسیار ارزندهای را در کشور و جهان توسعه داده است
شفا آنلاین: اولین درمانگاه روماتولوژی فوقتخصصی در سال 49، توسط او
در بیمارستان امام(ره) تاسیس شد و پس از انتقال ایشان به بیمارستان شریعتی
(داریوش کبیر سابق) بخش و درمانگاه روماتولوژی در سال 1353 نیز در این
بیمارستان راهاندازی شد. بهاینترتیب وی اولین درمانگاه فوق تخصصی
روماتولوژی را در ایران و دانشگاه تهران تاسیس کرد. هنوز هم که 45 سال از
آن زمان میگذرد، مردم عادی با این رشته آشنا نیستند. زمانی که دکتر دواچی
به ایران بازگشت روماتولوژی بهعنوان رشته شناخته نمیشد.
به گزارش ش
فا آنلاین،به نقل از سپید دواچی
روماتولوژی را از صفر شروع کرد. او از اولین کسانی است که توانست
روماتولوژی را در همه جنبهها پرورش دهد. در بعد درمانی اولین درمانگاه را
در دانشگاه ساخت. آموزش روماتولوژی را پایهریزی کرد و از سطح پزشکان
عمومی تا فوقتخصص را سروسامان داد. در پژوهش هم از برجستهترین محققان
دانشگاه علوم پزشکی تهران است و نخستین مرکز تحقیقاتی در دانشگاه را تاسیس
کرده است.
او
همچنین واحد کلاژنوز را در سال 54 و واحد بهجت را در سال 56 در بیمارستان
شریعتی راهاندازی و در سال 1360 این واحدها را ترکیب کرده و بهعنوان مرکز
تحقیقات روماتولوژی اعلام کرد. این در حالی بود که وزارت بهداشت در سال
1372 یعنی حدود 12 سال بعد قانون مراکز تحقیقاتی را تصویب کرد.
در
یک جمله، روماتولوژی ایران را به نام دکتر دواچی و با بیماری بهجت
میشناسند. این سه یعنی روماتولوژی ایران، بهجت و دکتر دواچی در تمام دنیا
شناختهشدهاند. او به قول خوددر تمام سالهای جوانی رمان خوان حرفه ای
بوده و بعدها عکاسی وخلبانی ازتفریحاتش بوده است. مردی که اصلا دوست ندارد
درباره خودش حرف بزندو مصاحبه با او کار ساده ای نبود. در سال 1318 در
تهران متولد شدم. دوره دبستان را در مدرسه فردوسی و دبیرستان را هم در
البرز گذراندم. سپس برای تحصیلات پزشکی به فرانسه و شهر پاریس رفتم و
پزشکی و روماتولوژی را آنجا خواندم و در دیماه 1347 به تهران برگشتم.
پس بچه درسخوانی بودید که رفتید البرز؟
من اشتباهی رفتم البرز بچه خیلی درسخوانی نبودم .
البرز تاکید پدرتان بود؟
نه
خیلی، البرز نزدیکترین مدرسه به خانه ما بود. پدرم سالها رییس دانشکده
کشاورزی دانشکده تهران بود و مادرم کارمند بود و من تکفرزند خانواده بودم.
شاگرد زرنگی بودید؟
همیشه متوسط رو به پایین بودم . خیلی اهل درس خواندن نبودم. جزو باهوشهای کلاس نبودم.
اهل شیطنت یا ورزش بودید؟
من
بچه کاملاً معمولی بودم. فقط علاقه خیلی خاصی به رمان داشتم و خیلی زود
شروع کردم به رمان خواندن
اولین رمانی که خواندید را به یاد دارید؟
نه
اصلاً. ولی بعدها که رمان خوان حرفهای شدم رمانهای علمی تخیلی را
حرفهای دنبال میکردم و میخواندم.
رمانی که خیلی دوست داشتید را یادتان میآید؟
فکر
کنم رمان دیون بود که بعدها اسپیلبرگ فیلمی از روی آن ساخت. رمانهای
فضایی را خیلی دوست داشتم.
تا الآن هم این علاقه ادامه دارد؟
تا
20 سال گذشته خیلی حرفهای رمان میخواندم ولی بعدها آنقدر مشغله کاریام
زیاد شد که کمتر فرصت میکنم.
هنوز هم به ادبیات و هنر علاقه دارید؟
بیشتر فیلم میبینم تقریباً هر شب یک فیلم میبینم.
این علاقه چطور وارد حوزه هنر نشدید و سر از پزشکی درآوردید؟
نمیدانم.
یعنی با شناخت و علاقه پزشک نشدید؟
من
اول دوست داشتم علوم هستهای بخوانم خیلی علاقه داشتم. حتی یکجا در
دانشگاه کالیفرنیا برایم پیدا کردند و نمیدانم دقیقه آخر چه شد که تصمیم
گرفتم به فرانسه بروم و پزشکی بخوانم.
درتان تشویق نکرد؟
نه
اصلاً. یادم نیست که دلیل انتخابم چه بود ولی رفتم درسم را خواندم و بعد
تخصص روماتولوژی را انتخاب کردم.
فرانسه که رفتید با حمایت خانواده بود؟
بله و در آن زمان در فرانسه امکان نداشت یک بچه 17 ساله بتواند مستقل باشد.
دوران کودکیتان زندگی مرفه ای داشتید؟
یک
زندگی معمولی داشتیم پدرم حقوق استاد دانشگاهی داشت و مادرم حقوق کارمندی.
شما چه کسی را میشناسید که با حقوق استادی زندگی مرفه و امکانات خاصی
داشته باشد؟
تکفرزندی شرایط خاصی برایتان به وجود نیاورده بود؟
هیچوقت.
هیچوقت با سختی زندگی نکردم و یک زندگی معمولی داشتیم. یکخانه کوچک
اجارهای و یک زندگی ساده.
الآن چطور؟ جز پزشکان ثروتمند هستید؟
من یک پژوی 207 کهنه دارم.
شرایط
زندگیتان باوجوداینکه همسرتان هم پزشک سرشناسی هستند طوری بوده که
بهراحتی میتوانستید ثروتمند شوید، حالا با هر تعریفی.
پول ازنظر شما ارزشی دارد؟ بهجزو اینکه جلوی دیگران ژست بگیری چه فایدهای دارد؟
خیلیها معتقدند ثروت رفاه و آرامش میآورد؟
شما یک ثروتمند برای من پیدا کن که آرامش داشته باشد و خوشبخت باشد.
شما خوشبختید؟
صد درصد
احساس آرامش میکنید؟
صد درصد
این آرامش را از چه چیزی میگیرید؟
از
حرفهام، شغلم. اگر دنبال پول بودم دانشگاه نمیآمدم. مطب خصوصی و
بیمارستان خصوصی دهها برابر پول بیشتری برایم داشت.
یعنی هیچوقت مطب و بیمارستان خصوصی نداشتید؟
اوایلی
که برگشته بودم سال 50 بود یک اشتباهی کردم بیمارستان خصوصی میرفتم و بعد
از دو سه سال فهمیدم که اشتباه کردم و به دانشگاه آمدم. ببینید خدماتی که
در یک بیمارستان دانشگاهی میتوان به بیمار داد در هیچ کجای دیگر ممکن
نیست. در همه جای دنیا همین است. من همیشه حس میکردم یک دانشگاهیام و در
بیمارستان دولتی میتوانم خدمت بهتری ارایه کنم و این برایم از پول ارزش
بیشتری داشته.
هیچوقت از چیزی نترسیدید؟
من
آدم عاقلی نیستم و هیچوقت از چیزی نترسیدم از اینکه یک منصبی داشته باشم.
بعد نداشته باشم پول داشته باشم یا نداشته باشم. هیچوقت برایم مهم نبوده.
چرا روماتولوژی را انتخاب کردید؟
سال
آخری که انترن بودم یک استادی داشتم که خیلی به او و تخصصش علاقهمند شدم و
رفتم رشتهای که او کار میکرد.
اگر به گذشته برگردید بازهم پزشکی را انتخاب میکنید؟
صد درصد
و بازهم روماتولوژی؟
بدون کوچکترین تردیدی.
از چیزی درگذشتهتان پشیمان نیستید؟
در حوزه علمی و حرفهایام از هیچچیزی پشیمان نیستم.
تاثیرگذارترین فرد زندگیتان چه کسی بود؟
پدرم
استاد دانشگاه تهران در رشته دفع آفات کشاورزی بود. جدا از پدر و مادرم که
در زندگیام بسیار تاثیرگذار بودند؛ اساتیدم شخصیت مرا ساختند که مهمترین
و تاثیرگذارترین آنها پروفسور بلوک میشل بود.
چرا تا این حد تاثیرگذار بودند؟
نمیدانم چرا پروفسور بلوک میشل من را دوست داشت؛ واقعاً این را هیچوقت
نفهمیدم. حتی در ژورنال کلابهایی که ماهی یکبار تشکیل میداد من را هم
دعوت میکرد. جالب است ژورنال کلاب در خانه خودش بود و در کنار آن میهمانی و
ضیافت شام برپا بود و تنها دانشجوی پزشکی که دعوت میشد، من بودم. اتفاقاً
معاونانش از این قضیه راضی نبودند. شاید چون در آن کشور غریب بودم اینهمه
به من محبت داشت. همه اینها را او در من ساخت. البته همکاران و معاونانش
که در کارهای تحقیقاتی مشارکت داشتند نیز در پیشرفتم تاثیرگذار بودند.
چه خصوصیاتی داشتند که شمارا اینقدر جذب کرده بود؟
آنچه
ایشان به من یاد داد، مطالعه زیاد بود. در آن زمان فقط مجلات پزشکی وجود
داشت. او مقالههای این مجلات را به منشیاش میداد که در نوارهای ضبطصوت
پرکند. در مسیر خانهاش تا مریضخانه و برعکس حدود نیم ساعت تا سهربع
رانندگی میکرد و در این فاصله نوارها را در ماشینش گوش میداد که حتی 5
دقیقه از وقتش هم تلف نشود. وقتی در دفترش یا در خانهاش بود خود مجله را
میخواند. بنابراین اولین چیزی که به من یاد داد این بود که خواندن بسیار
مهم است.
نکته
دیگری که تاثیر زیادی در من داشت اینکه زمانی که ایشان هنوز بازنشسته نشده
بود، خانهاش دریکی از اعیاننشینترین محلههای پاریس بود. خانه بسیار
بزرگی که ژورنال کلاب ها در آن برگزار میشد ولی وقتی بازنشسته شد در یک
محله کارمند نشین متوسط پاریس خانهای اجاره کرد که من تازه فهمیدم آن خانه
برای خودش نبوده است. او در تمام طول عمرش پول جمع نکرده بود و هیچ
پساندازی نداشت. درنتیجه با حقوق بازنشستگیاش فقط و فقط میتوانست به یک
آپارتمان کوچک برود که من هم در آن آپارتمان برای دیدنش میرفتم. این را به
من یاد داد که اگر وارد این حرفه میشوم فقط به دنبال علم باشم و برای علم
کارکنم و نه برای پول. در حقیقت این نکته در آینده من تاثیر بسزایی داشت.
چرا پاریس نماندید؟
پدرم
همیشه میگفت افراد عادی اجازه دارند محل زندگی خود را تعیین کنند و
بهجایی که دوست دارند، مهاجرت کنند. ولی کسانی که تحصیلات بالاتری دارند و
بخصوص کسانی که با پول مملکت به خارج رفتند وظیفهشان این است که برگردند و
به کشورشان خدمت کنند. به همین دلیل و به خواسته پدرم به ایران
برگشتم.
چرا پاریس را انتخاب کردید؟
پدرم
در فرانسه تحصیلکرده بود و درنتیجه من هم به پاریس رفتم و از همه مهمتر
اینکه آن زمان قدرت پزشکی فرانسه ده برابر قویتر از آمریکا بود. ولی جدا
از این مسئله، در آن زمان متقاضیان برای تحصیل به اروپا میرفتند و بیشتر
فرانسه را انتخاب میکردند به همین دلیل اکثر اصطلاحات به زبان فرانسه بود.
کمکم اصطلاحات انگلیسی رایج شد چون افرادی که برای تحصیل به خارج
میرفتند بیشتر ممالک انگلیسیزبان را انتخاب میکردند.
وقتی به ایران بازگشتید وضعیت رشته شما به چه صورت بود؟
در
همان سال 1347 به استخدام دانشگاه درآمدم. اولین روزی که به بیمارستان
پهلوی که امروز نامش بیمارستان امام است رفتم؛ فکر میکنم 15 یا 16 اسفند
بود. خودم را معرفی کردم و راهنمایی را در اختیارم گذاشتند که مرا به بخشی
که باید کارکنم ببرد. درراه یکی از اساتید بزرگ بیمارستان ما را دید و
راهنما، من را به ایشان معرفی کرد. ایشان پرسید «تو چه خواندهای؟» گفتم
«روماتولوژی خواندهام.» گفت «روماتولوژی مگر تخصصی است؟ کلاً دو نوع
روماتیسم داریم یکی روماتیسم حاد و دیگری روماتیسم مزمن که برای روماتیسم
حاد کورتون میدهند و برای روماتیسم مزمن هم آسپرین تجویز میکنند. این
دیگر تخصص لازم ندارد.» بهاینترتیب کارم را در دانشگاه تهران شروع
کردم.
و بعد چه شد؟
وقتی
وارد بخش شدم، رئیس بخش بسیار بامحبت با من رفتار کرد. دکتر پیرنیا ،رئیس
بخش داخلی بود .به من گفت «یک بیمار در اختیارت میگذارم آن را ببین و بعد
به ما معرفی کن». این اولین تجربهام بود که بهصورت رسمی در ایران بیمار
میدیدم. یکساعتی با بیمار بودم و بعد آن را معرفی کردم که دچار سندرم
رایتر بود. پسازآن، به من اجازه دادند بیمار داخلی که مرتبط با رشتهام
بود را در بخش بستری کنم. ولی تعداد آنان نباید بیشتر از 2 یا 3 بیمار بود.
بهاینترتیب کارم ازآنجا آغاز شد.
اکنون این رشته تا چه حدی شناختهشده و پیشرفت کرده است؟
آن
زمان اصلاً روماتولوژی را در ایران نمیشناختند و بیماران روماتولوژی را
یا جراحان مفصل و استخوان، یا جراحان مغز و اعصاب و یا پزشکان داخلی معاینه
ودرمان می کردند. از سال بعد که قرار شد به دانشجویان پزشکی تدریس کنم
کمکم روماتولوژی راه افتاد. اول هفتهای دو روز به درمانگاه داخلی
میرفتم. بعد از گذشت دو سه سال برای اولین بار درمانگاه روماتولوژی تاسیس
شد که من در آنجا فقط بیماران روماتولوژی را میدیدم. فکر کنم سال 1351
بود.
پس با این اوصاف معرفی این رشته کار سادهای نبوده؟
با
سختی بسیار زیاد روماتولوژی شناخته شد. یکی از راهکارهایی که به شناخت
روماتولوژی بسیار کمک کرد کنفرانسهای چهارشنبه صبح بیمارستان امام بود.
این کنفرانس عمومی برگزار میشد و در آنهمه پزشکان حاضر بودند و بیماران
مختلف را معرفی میکردند. من هم شانس این را داشتم که در آن کنفرانس دو سه
بیمار را معرفی کنم که این باعث شد کمکم این رشته شناخته شود. بااینوجود
خیلی طول کشید تا پزشکانی که این رشته را نمیشناختند با آن آشنا شوند این
در حالی بود که دانشجویان پزشکی بسیار زودتر به شناخت این رشته دست پیدا
کردند چون از همان پایه به آنها تدریس میشد و میدیدند که این رشته بسیار
وسیع است. این نکته حائز اهمیت است که در حال حاضر طبق آمارهای مختلف
از هر 9 انسانی که به هر دلیلی به پزشک مراجعه میکند، از
سرماخوردگی گرفته تا آپاندیست، کمردرد و عمل زیبایی بینی و... یک نفر به
خاطر روماتولوژی مراجعه میکند. بهاینترتیب در مجموعه بیماریها یکی از
شایعترین آنها روماتولوژی است.
در یک نگاه
استاد
فریدون دواچی متولد 1318 در تهران است. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان
فردوسـی تهران و دوره متوسطه را در دبیرستان البرز گذرانده و در سال 1336
از این دبیرستان فارغ التحصیل شدند. پس از آن وارد دوره پزشکی شده و این
دوره را در دانشکده پزشکی پاریس، گذراندند. پس از اتمام این دوره در سال
1344 موفق به اخذ دیپلم دتای روماتولوژی از دانشکده پزشکی پاریس، در سال
1347 شدند. استاد فریدون دواچی در سال 1348 به سمت استادیار دانشکده پزشکی
دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب و در سال 1355 موفق به اخذ درجه دانشیاری
از دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران شدند ایشان همچنین در سال 1365
به عنوان استاد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول فعالیت شدند.
ایشان همچنین برای سالهای متمادی به عنوان ریس مرکز تحقیقات روماتولوژی
دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول فعالیت بودند.
از
جمله علائق پژوهشی استاد فریدون دواچی کار و تحقیق در خصوص بیماری بهجت،
بیماری روماتوئید، استئوپوروز و اپیدمیولوژی روماتولوژی است. از جمله برخی
سوابق و خدمات دانشگاهی استاد می توان به راه اندازی درمانگاه های تخصصی و
فوق تخصصی بیمارستان امام خمینی و درمانگاه روماتولوژی در سال 1349، راه
اندازی کلینیک های فوق تخصصی بیمارستان دکتر شریعتی و درمانگاه روماتولوژی
آن در سال 1353، راه اندازی آزمایشگاه تحقیقاتی روماتولوژی در سال 1355،
راه اندازی واحد تحقیقاتی بیماری بهجت در سال 1355 ، راه اندازی واحد
تحقیقاتی بیماریهای کولاژنوز در سال 1357 و راه اندازی مرکز تحقیقات
روماتولوژی در سال 1360 اشاره کرد.
عضویت مجامع علمــی
• عضو هیئت موسس و رئیس انجمن روماتولوژی ایران
• عضو هیئت مدیره جامعه روماتولوژی قاره آسیا و اوقیانوسیه (APLAR)
(Asia and Pacific area League of Associations for Rheumatology)
• رئیس کمیته تحقیقاتی بیماری بهجت جامعه روماتولوژی قاره آسیا و اوقیانوسیه
• عضو گروه بین المللی تحقیقاتی بیماری بهجت
• عضو هیئت موسس جامعه جهانی بیماری بهجت
• عضو شورای جامعه جهانی بیماری بهجت
• عضو رســمی کالج روماتولوژی آمریکا (ACR)
با سپاس از توجهي كه ميفرماييد
دختری ۷ ساله دارم که با تشخیص وسکولیت رتین احتمال بهجت براش دادند. تو رو خدا التماس می کنم یه وقت به من بدید. خیلی سپاسگزارم من رو ناامید نکنید.
رامین هستم ۳۰ساله از تبریز
رامین حدود ۱۲سال پیش به مشکل aps دچار شده
انتی فسفولیپید سندروم که به خاطر این مشکل و لخته شدن خون در کلیه اش یکی از کلیه هاش رو از دست داده، و امبولی ریه کرده یعنی لخته تو ریه اون زمان تو شکمش فیلتر جاگذاری کردن که دیگه لخته تو ریه تشکیل نشه
۱۲سال بود که وارفارین مصرف میکرد که بعد مدتی متوجه شدیم پلاکتش افت کرده
یعنی ۴ ماه پیش
به خاطر همین بستری شد و بهش آمپولهای ivig و ریتوکسیماب تزریق کردن که اثر هردوشون موقتی بود جواب مغز استخوانش هم منفی اومده یعنی بدن پلاکت تولید میکنه ولی توسط انتی بادی ها سرکوب میشه
تو این ۴ماه به دلیل مصرف کورتن اثرات قند ظاهر شد که بعد ازمایش معلوم شد تداخل دارویی باعث شده قند بگیره و اینکه وارفارین باعث میشد پلاکتش افت کنه وارفارین رو قطع کرده بودن براش که این خودش دوباره سبب شده امبولی ۱۲سال پیشش دوباره تشدید پیدا کنه
الان دکترها تنها راه رو براش برداشتن طحال میدونن که شاید پلاکت نرمال بشه با این کار که بشه مشکل لخته رو حل کرد
اما چون فشار شریان ریه ۶۰ هستش بیهوشی عمل رو برابر مرگ میدونن و عمل نمیکنن
برای همین مرحله اول امبولاریزاسیون رو انجام دادن که ۴روز اول خوب جواب داد اما بعد اینکه دارو ها ی وارفارین رو شروع کردن روز پنجم از ۱۴۰هزار به ۸۵ هزار افت کرد پلاکتها
الان هم میگن که اطراف طحال و ریه آب جمع شده و تنگی نفس شدیدی گرفته
راهنمایی میخوام که چه باید بکنیم و چه بیمارستانی ببریم که حالش بهتر بشه
لطفا راهنمایی کنین
آقای پروفسور 10 روزی هست که نمیتونم رو پاهام بایستم زانو هام توان ندارن ، آرنج دستهام باز و بسته نمیشه درد اصلی از عصر شروع میشه تا صبح ، وقتی که دیگه صبح می خوام بلند بشم از سر جام، امام ها رو صدا می زنم.انقدر که بی توان شدم و درد دارم .من 28 سالمه دو تا بچه کوچیک دارم از کارهام افتادم لطفا به دادم برسید.
یه نوبت بدید که مزاحمتون بشم
من 2 سال روماتیسم دارم و به چند دکتر مراجعه کردم اما بهبودی حاصل نشده.درد زیادی در قسمت مفاصل دارم در حدی اینکه بعضی اوقات قادر به حرکت نیستم.لطفا راهنمایی فرمایید.با مطب شما هم تماس گرفتم اما نتوانستم نوبت بگیرم.
الان حدود 7 ساله که مادرمو پیش همکارنتو توتهران میارم مشکل مادرم روماتیسم الان در طی این مدت هیچ بهبودی حاصل نشده دستور شما چیه
باتشکر
مادرم حدود ده سال هست که به بیماری روماتیسم مفصلی مبتلا شدن و هر از چند گاهی دست و پای چپشون خیلی ورم میکنه در مشهد پیش دکترای زیادی بردیم اما هیچ فایده ای نداشت اگر ممکن هست راهنمایی کنین و دستور بفرمائین چه کنیم
استاد معظم
جناب پرفوسور عزیز
پسر ۴ ساله ای دارم که مدت ۲ ساله از بیناری رماتویید ارتریتذدر زانوی چپ دچار مشکل است.داروهاش تریامیلیسیون هکزال تزریق در زانو
متوترکسات
پردنیزولون
ایبویروفن
فولیک اسید است.
فکر میکنم راه درمان ما داروهای بالا نیست و واقعا نمیدونیم تکلیفمون چیه با این طفل معصوم
اگه راه حل و چاره ای میدونید ما را راهنمایی بفرمایید لطفا
۰۹۱۲۴۴۳۲۰۴۵
حدود ٢٠ سال پيش به بيمارى رماتيسم مبتلا شدم مفاصلم به شدت دردناكه و بسيار ملتهب با مراجعه براى درمان هيچ بهبودى حاصل نشد و به مدت ٣ ماه است كه هرروز تب شديد دارم خواهش ميكنم كه كمك كنيد
با تشکر از زحمات شما دکتر عالیقدر در زمینه کنترل بیماری آرتریت روماتوئید بنده . خدا بهتون ارج بده و بسیار سپاسگذارم از زحمات فراوان شما برای بنیانگذاری روماتولوژی در ایران
الان دوسال از تشخیص آنها میگذره و هر روز شرایط من بدتر میشه نمیدونم چرا اگه نمیتونن کاری واسه من انجام بدن نمیگن چون من بهبودی نمیبینم طوری شده که حتی خوابیدن هم برام سخت شده تمام بدنم تاول میزنه حتی سرم هم تاول میزنه اگه میشه به من کمک کنید در ضمن دکترای اهواز همش به من پردونیزولون میدن آیا فقط همین یه قرص برای درمان این بیماری نیاره؟
تورابخدامنو پذیرش کنید
۰۹۱۲۵۰۷۹۸۱۹
انشاالله زنده باشیدپیام منوبخونید
بنده از استان سیستان وبلوچستان
خانومم مدتی هست روماتیسم مفصلی داره به چندین دکتر درشهرستانهای متفاوت مراجعه کردم متاسفانه اثربخش نبوده .
امکان داره که ازمایشات رو خدمت شما ارسال کنم باز بینی بفرمایید و دارویی تجویز کنید ؟
منتظر جواب شما هستم
از هر كس كه اين بيمارى رو داره دعوت ميكنم بهم پيام بده تا يه گروه تشكيل بديم و اعضا زياد بشه و هر كس تجربش و بگه تا به بهتر شدن حال هم كمكى كنيم 09194627994
سوالی راجب تشخیص بیماری روماتولوژی توسط داشتم؟من ساکن استان کرمانشاه هستم
به نظر شما من تحت درمان دکتر جویباری متخصص عمومی باشم یا دکتر همایون الهی؟؟
ممنونم میشم
اگر لطف کنید ومرا راهنمایی نمایید
با سلام و احترام
بنده خانمی 36 ساله مجرد و کارمند هستم. از اسفند 95 تا کنون درگیر درد مفاصل هستم چند ماه اول به دلیل تمرکز درد در انگشت جنب شست پای راستم گفتند نقرس است چند ماه دوم گفتند آرتریت روماتوئید است و چند ماه سوم گفتند فیبرومیالوژی است اکنون می گویند از تشخیص و درمانت عاجزیم. چون هیچ آزمایشی چیزی تایید نمی کند و هیچ داروئی در در بهبودم موثر واقع نمی شود.
شرایط بد کنونیم بسیار رو به رشد است. به طوریکه تخریب مفاصلم را گویی با چشمان مجهز به اسکن هسته ای به وضوح می بینم و گاهی لنگان و خمیده راه میروم. گویی به تکیه گاه نیاز داشته باشم و نتوانم قامت قائم نمایم. خیلی نزدیک می بینم زمین گیر شدنم را...
مشتاقم امکان حضور و ویزیت خدمت شما را بیابم. خواهشمندم ارائه طریق بفرمایید.
با تجدید احترام
من زن 35ساله از سنندج.
بعد از سومین زایمان دی وی تی پای چپ شدم.بعد از 5روز بستری شدن در بیمارستان تشخیص لوپوس رو دادن.الان دارم دوران بهبودی پای دی وی تی شده رو طی میکنم.
به اختیار خودم شیر دهی به دخترم رو قطع کردم چون از 10دکتر و داروساز درباره شیر دهی بعد از مصرف پردنیزول و ریوارکسابان و هیدروکسی کلرومین سولفات سوال پرسیدم و.جوابهای متناقض میشنیدم.
لطفا نظرتون رو درباره مصرف این قرصا و شیردهی بگویید.
شماره مطب و نحوه نوبت دهی رو هم اگر لطف کنید ممنون میشم.
از بدو تولد تا 30 سالگی دوچار روماتیسم هستم لطفا به من نوبت بدید
30 سال دارم درد می کشم 09902962885
۰۹۱۲۵۱۹۲۹۳۷
دختر 16ساله ام مشکوک به بیماری شلی مفصل است و مداوم از درد مچ دست شکایت و در انجام کارهای مدرسه مشکل دارد. خواهش میکنم لطف کنید یک وقت ویزیت به او بدهید.
با سپاس فراوان
خدمت پرفوسور دواچی ،
مادرم بیست سال است که روماتیسم مفصلی دارد و الان خیلی بیماریش از ناحیه پاهاش و دستانش شدید شده انگشتان پاهاش و دستانش کج شدن بنحوی که پوشیدن کفش براش امکان پذیر نیست و انگشتان دستش آنقدر کج شدن که نمیتونه کارهای شخصی خودش هم انجام بده اگه براتون امکان داره نوبتی به ما بدید ،ممنون
من چهار ساله بیماری بهجت دارم سه ساله میرم یزد پیش دکتر و هیچ نتیجه ای نگرفتم نگران حالم هستم خواهشا یه وقت به ما بدین ۲۷ سال سن دارم از بلوچستان
خواهرم ٣٥ سالشه هفت ساله روماتيزم داره .polymyocytis.اين داروهارو خورده .بس خوب نشده
Imuran
Prednisolon
Cellcept
Methotriaxat
Neurrobin
Cacicare
Rituximab vial
Cycliphosphamid
She have a sensetive to rituximab
سلام
۳۴ساله هستم ۸سال بیماری رماتیسم دارم و ... .
برای درمان راهنمایی بفرمایید
آرزوی طول عمر برای پرفسور محترم و سلامتی برای بیماران
من ۲۲ ساله بیماری بهجت دارم
وبیمار یم درگیرهای زیادی داشته
وبابنیادعلمی که شما بینیان نهادید
وزحمات شاگردان شما الان تحت کنترل
میباشد وسلامتی خوبی دارم شکر
فقط نمیدان برای شما وکادرتان چکنم
آمادگی اهدا چشم قلبم را دارم
وازخدا میخواهم ازعمرمن کم کنه
وبرعمر شما بیفزایدتا بشریت بیشتر
درسلامتی وآرامش قرارگیرد
فدائی ودوستارشمابدون شرط
همسر من مدتى هست كه دچار بيمارى بهجت شدن، يعنى به تازگى تشخيص دادن
درد زيادى در مفاصل انگشت دو دست و چشم احساس ميكنه
محبت ميفرماييد آدرس و شماره تلفن مطب رو بدين ما خدمت شما برسيم
تشكر فراوان
من 22ساله لوپوس دارم واین بیماری خیلی عذابم میده اگر ممکنه یه وقت به من بدید 09335501773
امام باز هم از داروها جواب نگرفتم درد عضله و استخوان و مفصل و ستون فقرات و لگن دارم خواهش می کنم نوبت به من بدید و خودتان من ببینید
به خدا انقدر در کشیدم از زندگی خسته شدم لطفا ادرس تلفن بدید و منو ببینید خواهش می کنم تورو خدا کاری برام انجام بدید
من دو ساله جوراب میپوشم تابستون زمستون جای که برای نماز مسح پا میکشم درد میکنه امانمو بریده حالا کل پامو داره میکیره احساس میکنم استخوانهام هستن چند دکتر رفتم چیزی نگفتن ؟ ممنون میشم جوابمو بدین
همسر من چندسالی است که از درد واریس شب و روز نداره تو را بخدا یک وقت به بدهید
مادرم ۶ ساله از بیماری روماتیسم مفصلی رنج میبره تحت نظر دکتر گوهری فر بودن یه مدت بهتر شده بودن ولی این اواخر esr بالا رفته و پلاکت کمی بالا رفته و کم خونی پیدا کردن ، مچ پای سمت چپ متورم شده و از درد نمیتونه راه بره ، دکتر ارجاع به آنکولوژی دادن ، ازش بیوپسی مغز استخوان گرفتن و گفتن این مشکلی نداره ، توروخدا بهم بگین چجوری میتونم دکتر دواچی را ببینم که حتی یه بار هم شده مادرمو ویزیت کنن واقعا ممنون میشم
جناب آقای دکتر دواچی همسر من چند سال است که دچار درد پا شده است درد ابتدا از پنجه و مچ پا شروع میشود قسمت هایی که درد دارد التهاب پیدا میکند آنقدر درد زیاد میشود که دیگر قادر به راه رفتن نیست و خانه نشین میشود ابتدا دکتر تشخیص نقرس داد و بعد از مدتها پزشک دیگری تشخیص رماتیسم و نقرس دادن از شما خواهشمندم به ما یک وقت ویزیت بدهید همسر من درد زیادی را تحمل میکند سپاسگزارم
منم بیماری بهجت
دارم این مریضی خیلی اذیتم
میکنه
کلا ناامیدشدم
آقای دکتر خواهشا بهم نوبت بدید
الان ٤١ سالمه حدود ٥ ساله كه مشخص شده كه فيبروميالژيا دارم و ميخوام با دكتر دواچى كه دكتر خودم بوده ويزيت بشم يا هر كى كه ايشون صلاح بدونه
خيلى حالم بده كمكم كنيد
از دکتر رازیان متخصص مغز واعصاب معرفی نامه دارم زنگ زدم برای نوبت گفتن بیمار جدید قبول نمیکنید خواهش میکنم لطفا لطفا به من وقت بدید
بنده خانومی ۴۴ساله هستم که ازسال ۸۳مبتلا به آرتریت رماتوئیدشدم.متاسفانه سالهای پردردورنجی روسپری کردم اوایل بیماری من خاموش شد وتوانستم بعد۸سال حتی بارداربشم .ولی متاسفانه ازسال۹۰ مجدد روشن شد حدود دوسال آلتبرل تزریق کردم جواب نگرفتم.بعدش مبترا تزریق کردم بی نتیجه بود بعداون سینورا،رفانیب،ریتوپسی مپ،ای وی ای جی،تزریق کردم امامتاسفانه به همه ی داروها ری اکشن دارم وبدنم قبول نمیکنه ومن ماندم بادنیای پراز درد وافسردگی خانم دکتر رضایی یزدی عزیزهم واقعا تلاش میکنن ولی به قول خودشون ماندند چه دارویی به من بدهند که جواب بگیرم درضن ۴سال هستش که دونوع دیگر روماتیسم هم گرفتارم پسوریازیس،اچ ال ۲۷،
حال ازشما به عنوان پدر علم روماتولوژی استمداد کمک ویاری دارم
ومن الله توفیق
درآفتاب اذیت میشوم .چند دکتر گفتند دارو پرنیزالون نخور وچون فشار جشم دارم آغ ب سیاه میشود .ومن دارویی نمیخورم چکار کنم ؟
من از یزد مزاحم میشم
مادم نزدیک به ۱۰ سال است که روماتیسم داره
نزدیک ۵ ساله که خیلی حاد شد با یک سفر به مشهد رفتن بیشتر شد که تو پاهاش لخته شد وحدود ۱۵ روز در بیمارستان بود وبا توکل به خدا وامام رضا مادرم برگشت به شهر که بعد از اون دیگه کم کم بدتر شد که تا اب ریه هم کشیدیم الان هم خیلی نفس تنگی و مسل آدمهایی که معده شون رو عمل کردن شده غذا که به هیچ عنوان نمیخوره وخیلی هم درد داره که اصلا اگه کسی نیاید کنارش نمیتونه بلند بشه خیل بالاخره حالش بد است تو یزد هم بهترین دکتر ها رو بردیم ولی کسی کاری براش نمیکنه اگه امید هست راهنما ییم کنین زره زره داره اب میشه جلوی چشما مون ممنون