کد خبر: ۱۲۸۱۸۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ - ۰۳ آبان ۱۳۹۵ - 2016October 24
شفاآنلاین>اجتماعی>یک بچه مدرسه‌ای که روی دفتر و کتابش ولو شده و درحالی که پاهای خم شده‌اش را تکان می‌دهد، مداد را بین انگشتانش تاب می‌دهد و صفحه‌های دفتر را پر می‌کند.
به گزارش شفاآنلاین : تصویر نوستالژیکی است. دانش‌آموزی در حال مشق نوشتن. مشق شب. عباس کیارستمی از آن فیلم ساخت؛ «مشق شب»، محصول 1367. فیلمی که در یک مدرسه ابتدایی ساخته شده و روایتی است از زندگی یک نسل که حالا خودشان فرزندانی دارند در همان سن و سال. فیلم، تحقیقی است مصور درباره تکالیف شب بچه‌ها که از زبان خود آنها به طرح این موضوع می‌پردازد. بی‌اطلاعی آنها از روش‌های جدید تدریس و سیاست‌های آموزشی در مدارس، مهم‌ترین مسائل در این زمینه هستند که در فیلم مطرح می‌شوند.

قصد ما اینجا نقد فیلم کارگردان فقید نیست اما نکته‌ای جالب توجه در این فیلم وجود دارد که بی‌ربط به این گزارش نیست. دروغ‌گویی آشکار دانش‌آموزان در پاسخ به یک پرسش تکراری، توجه بیننده را جلب می‌کند. وقتی کارگردان می‌پرسد: «کارتون را دوست‌داری یا مشق شب را؟» کودکان پاسخ می‌دهند: «مشق شب را» اما در برابر پرسش بعدی که بی‌هوا و ناگهانی مطرح می‌شود، به گونه‌ای دیگر پاسخ می‌دهند: «دیشب دیدنی‌ها خوب بود؟» کودک خود را بی‌درنگ لو می‌دهد و در جواب می‌گوید: «بله!» و این درحالی است که این کودکان از آن دسته‌ای هستند که مشق شب‌شان را انجام نداده‌‌اند.
آن زمان شاید این مسأله که دانش‌آموز بهتر است تکالیفش را در مدرسه انجام دهد و در منزل به اموری دیگر همچون بازی بپردازد، کمی عجیب به نظر می‌رسید. این سیستم جدید آموزشی اما سال‌هاست در بسیاری کشورهای توسعه یافته همچون آلمان اجرا می‌شود. «مدرسه بدون کیف» یا «کیف در مدرسه». نظامی که بر اساس آن دانش‌آموزان تکالیف خود را در مدرسه و زیر نظر معلم خود انجام می‌دهند و بعد به خانه می‌روند.
برخی کشورها با این تجربه به نتایج قابل توجهی در رشد و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رسیده‌اند. در ایران نیز این طرح حدود 4 سال است که تحت نظارت و بررسی وزارت آموزش و پرورش در برخی مدارس به اجرا درآمده است. گرچه این طرح در ابتدا با مخالفت‌هایی بخصوص از سوی برخی خانواده‌ها روبه‌رو بود، اما گذشت زمان نشان داد که می‌توان از تجربه کشورهای پیشرفته در این زمینه استفاده کرد و به نتایج درخشانی رسید.
«به‌عنوان ولی دانش‌آموز دوره ابتدایی با اجرای طرح مدرسه بدون کیف کاملاً موافقم. به شرط آنکه این طرح فقط با این هدف نباشد که دانش‌آموزان کیف سنگین حمل نکنند بلکه باید هدفمند باشد و به طور کامل اجرا شود یعنی دانش‌آموز هیچ تکلیفی را به خانه نیاورد.» این را محمد حسینی، کارشناس علوم اجتماعی و پدر دانش‌آموز پایه دوم ابتدایی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «مهم‌ترین مسأله‌ای که در مورد سیستم آموزشی ما وجود دارد این است که آموزش و پرورش بخشی از وظایف خود را به خانواده‌ها محول می‌کند. دانش‌آموز وقتی به منزل می‌آید، به جای اینکه در نقش فرزند کنار والدین باشد، دوباره در همان نقش دانش‌آموز قرار می‌گیرد و پدر و مادر هم به جای پدری و مادری باید نقش معلمی را برعهده بگیرند. به این ترتیب خانه تبدیل به مدرسه می‌شود. اینجاست که تداخل نقش‌ها به وجود می‌آید. در واقع پدر، نقش معلم، راننده آژانس و تأمین‌کننده نیاز مالی فرزند را ایفا می‌کند و در این میان نقش پدری فراموش می‌شود.
مسأله دیگر این است که با روش فعلی، یعنی انجام دادن بخش زیادی از تکالیف دانش‌آموزان در منزل، یکدستی آموزش هم از بین می‌رود. برای مثال من به‌عنوان پدر، ریاضی را با یک روش به فرزندم آموزش می‌دهم و پدر دانش‌آموز دیگر، با روشی دیگر. در این میان ممکن است دانش‌آموزی هم باشد که پدر و مادرش اصلاً زمانی برای آموزش به او نداشته یا از تحصیلات کافی برخوردار نباشند. در این صورت تکلیف چیست؟! بنابراین ضروری است که نظام آموزش، رویه‌ای یکدست را پیش بگیرد که این کار با انجام تکالیف در مدرسه و زیر نظر معلمان امکانپذیر می‌شود.»
کیف دانش‌آموزان ایرانی سنگین است. کافی است هنگام تعطیل شدن یک مدرسه ابتدایی، کمی تأمل کنید و بچه‌ها را خوب زیر نظر بگیرید. فهمیدن‌اش زیاد هم سخت نیست. کوله باری از دفتر و کتاب که روی دوش دانش‌آموزان سنگینی می‌کند؛ دانش‌آموزانی که بعد از رسیدن به خانه، دوباره زنگ مدرسه برای‌شان نواخته می‌شود. گاهی طولانی‌تر از ساعاتی که در مدرسه می‌گذرانند.
محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش و پرورش در این باره می‌گوید: «در کشورهای پیشرفته دنیا، زمانی را که دانش‌آموزان در مدرسه می‌گذرانند طولانی‌تر است. حتی غذای خود را در مدرسه می‌خورند و هرکدام کمدی دارند که وسایل خود را در آن قرار می‌دهند و لازم نیست کیف بزرگ و سنگینی را هر روز با خود به مدرسه ببرند و به خانه برگردانند. در مجموع، شرایط برای تحصیل تمام و کمال آنها در مدرسه فراهم است. در حال حاضر هم با توجه به ابزارهای آموزشی نوینی که وجود دارد، بچه‌ها به دفتر و کتاب نیاز چندانی ندارند. در این کشورها بخصوص در پایه دبستان، آموزش‌ها آنقدر رسمی نیستند در حالی که آموزش ما بر اجبار متکی است. بچه‌ها کیف‌های سنگین حمل می‌کنند و خانواده‌ها هم از این مسأله راضی نیستند. هر سال نزدیک تعطیلات عید، بحث پیک نوروزی یا همان مشق عید بچه‌ها پیش می‌آید و خانواده‌ها از این مسأله ناراضی هستند چراکه بخش عمده‌ای از زمان‌شان در تعطیلات نوروز صرف انجام تکالیف می‌شود.»
نیک‌نژاد ادامه می‌دهد: «فنلاند یکی از مطرح‌ترین کشورها در بحث آموزش است و سالهاست که در این زمینه پیشرو است. در این کشور دانش‌آموزان تنها نیم ساعت در روز تکلیف مدرسه انجام می‌دهند که آن هم در خود مدرسه انجام می‌شود و دانش‌آموز در خانه زمان خود را کاملاً در اختیار دارد. این درحالی است که در کشور ما ساختار زورمدار، نمره‌محور و معدل‌گرا حاکم است و سیستم آموزشی متکی بر اعمال فشار بر معلم و دانش‌آموز است. معلم باید کتاب درسی را به اتمام برساند و در کنار آن اگر فرصت شد، کتاب‌های کمک آموزشی هم تدریس کند. بچه‌ها هم تکالیف سنگین انجام می‌دهند و اگر کم کاری کنند، به جای ریشه یابی، تکالیف‌شان را بیشتر و سنگین‌تر می‌کنیم. گاهی تکالیف دانش‌آموزان ما در منزل 3 تا 4 ساعت طول می‌کشد. این مسأله اشکالات زیادی دارد از آن جمله اینکه ما دانش‌آموزان را می‌توانیم در پایه ابتدایی با گوشمالی یا تشویق بیرونی کنترل کنیم اما در مقاطع بعدی کنترل دانش‌آموزان سخت می‌شود و تشویق، کارکرد خود را از دست می‌دهد. این گونه فشارها باعث گریز یا بی‌انگیزه شدن و بی‌تفاوتی دانش‌آموزان می‌شود. بخشی از دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل هم به دلیل همین فشارها از تحصیل بازمانده‌اند.»
تعداد مدارسی که طرح مدرسه بدون کیف در آنها اجرا می‌شود، زیاد نیست اما از همین تعداد کم هم نتایج قابل توجهی به دست آمده که می‌توان در آینده از آنها استفاده کرد.
محمد احمدی، مدیر نخستین مدرسه بدون کیف ایران واقع در اصفهان می‌گوید: «ما سالهاست تجربه اجرای این طرح را داریم و خوشبختانه بازخورد خوبی هم گرفته‌ایم. البته تصوری که خیلی‌ها از مدرسه بدون کیف دارند، صحیح نیست و اساساً مدرسه بدون کیف به معنای مدرسه بدون تکلیف نیست. دانش‌آموزان ما تکالیف‌شان را در مدرسه و زیر نظر معلم انجام می‌دهند و برای منزل هم یک صفحه تکلیف مفهومی دارند که متفاوت از مشق مرسوم است. به عنوان مثال برای دانش‌آموز پایه اول دبستان که حرف «پ» را یاد گرفته، می‌گوییم دور و بر خود را بگردد و هرچه را با حرف «پ» شروع می‌شود، پیدا کند که طبیعتاً وقت زیادی نمی‌گیرد و دانش‌آموز را خسته و دلزده نمی‌کند.»
مشق‌های خط زده شده، کاغذهای سیاه، دستخطی که مال بعضی‌ها خرچنگ قورباغه بود و مال بعضی دیگر، به قول خودمان، مثل خط معلم‌ها؛ حالا که به این چیزها فکر می‌کنیم، خاطرات خوشی برای‌مان تداعی می‌شود اما شاید زمان آن رسیده که دیگر تصویر نوستالژیک ما از مشق شب، تنها در خاطره‌ها باقی بماند.ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: