کد خبر: ۱۲۷۴۳۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 18
شفاآنلاین>اجتماعی>هر چند در سال‌های اخیر کوشش فراوانی برای بهبود وضعیت کودکان بی سرپرست انجام گرفته است، اما محرومیت از نعمت پدر و مادر مشکلی است که به سادگی رفع شدنی نیست.

به گزارش شفاآنلاین:  به نظر می‌رسد برای رفع مشکلات موجود در این حوزه هم کودکان بی سرپرست و هم سایر شهروندان باید با این شرایط کنار بیایند. این گزارش از طرفی حرف‌های تلخ شهروند ۲۷ ساله و گلایه او از نگاه اشتباه برخی افراد را بازتاب داده است و از طرف دیگر، به نگاه درست به موضوع بی سرپرستی پرداخته است.
«من اصلا با کسی دوست نمی‌شوم. تنهایی بهتر است. از وقتی که خودم را شناختم پر از عقده بودم. از دوران مدرسه بگیر تا الان که ۲۷ ساله هستم و دارم با کار کردن در خانه‌های مردم خرج زندگی ام را در می‌آورم.» این حرف‌های دختری است که دوست دارد آیسان صدایش کنیم. از او شرح حالش را می‌خواهیم که می‌گوید: می‌دانید تنهایی و بی‌کسی یعنی چه؟ به خدا اگر بدانید که من چه می‌گویم تا جا پای من نگذارید، نمی‌فهمید که درد من چیست. اصلا بگذار اصل مطلب را برایتان بگویم. در شناسنامه من نام پدر و مادر خالی است. سر همین قضیه همیشه یک مهر وسط پیشانی من خورده که بچه سرراهیم. اوبا بغض به حرف‌هایش ادامه می‌دهد و می‌گوید: من و امثال من سختی‌های خاص خودمان را داریم که در دوران مدرسه سر به فلک می‌کشد و همه در یک کلمه خلاصه می‌شود: تبعیض. چون طی این سال‌ها تا والدین همکلاسی‌هایم می‌فهمیدند که خانواده نداشتم نمی‌گذاشتند که بچه‌هایشان با من در ارتباط باشند. همیشه مرا به اجبار روی صندلی تکی در کلاس می‌نشاندند تا از بچه‌ها فاصله بگیرم، حتی والدین دانش‌آموزان به مدیر مدرسه می‌گفتند دوست نداریم که او با فرزندان ما سر یک کلاس بنشیند و من معمولا کل ساعت‌های آموزشی را در حیاط بودم و زنگ‌های تفریح معلممان به من جداگانه درس می‌داد. آیسان آه بلندی می‌کشد و با خشم می‌گوید: سینه من پر از درد است. قلبم از یادآوری خاطراتم تیر می‌کشد. برخی از مردم ما در مواردی ملاحظه دیگران را نمی‌کنند، چون تا می‌فهمند که حامی نداری و در یک عبارت بی کس و کاری، به تو بی احترامی می‌کنند، اما تا کارشان گره می‌خورد یاد تو می‌افتند و از تو می‌خواهند که برای گرفتن حاجت‌هایشان دعایشان کنی. آیسان با ذکر مثالی می‌افزاید: یادم می‌آید که کلاس پنجم بودم و معلممان به قصد تنبیه کردن من سر صف اعلام کرد که من بچه بهزیستی هستم و آخر سال از من خواست که برای رفع گرفتاری اش دعایش کنم. او بیان می‌کند: باید با ما زندگی کنی تا برخورد مردم را از نزدیک لمس کنی. برخی دائما عقده‌های خود را سر ما خالی می‌کنند و ما هم از ابتدا پدر و مادری نداشته ایم که از ما دفاع کنند. آیسان با اشاره به اینکه هر چه بزرگ‌تر می‌شویم مشکلاتمان بیشتر می‌شود، بیان می‌کند: بزرگ‌ترین دغدغه بچه‌های بهزیستی ازدواج است. برای ازدواج انتخاب می‌شویم، اما تا متوجه می‌شوند که بی کس و کاریم پا پس می‌کشند و دیگر پشت سر خودشان را هم نگاه نمی‌کنند.‌ ای کاش نوع نگاه مردم درست شود و بدون شناخت ما را قضاوت نکنند. آیسان دوباره بغض می‌کند و می‌گوید: من و دوستانم مدت‌هاست که به بی خیالی زده ایم. او در بنیاد خیریه زینب کبری بزرگ شده است و می‌گوید: خانواده بسیار خوب است، چون مراکز خلأ عاطفی را پر نمی‌کنند. او بیان می‌کند: پس از اتمام ۱۸ سالگی باید مراکز نگهداری را ترک کنی که من بعد از آن به پانسیون رفتم، تا جایی که پس از چند سال کارگری در خانه مردم توانسته ام مبلغی را برای پول پیش خانه فراهم کنم. آیسان دلزده از تفکر برخی می‌گوید: بچه‌های بهزیستی هم می‌توانند موفق باشند. حرف‌های تلخ این دختر که حالا دیگر از مراکز نگهداری بیرون آمده و با هر سختی که بوده مستقل شده است، هر چند در بسیاری موارد سختی زندگی این افراد را نشان می‌دهد، اما قابل تعمیم به همه کودکان بی‌سرپرست نیست. در سال‌های اخیر اصلاحات گسترده‌ای در حوزه فرزندخواندگی به وجود آمده و در کنار تصویب قوانین حمایت کننده روی فرهنگ عمومی مردم نیز کار شده است، تا جایی که نگاه‌ها نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است.

پشتیبان محکم برای فرزندخوانده

مهتاب اکنون ۲۸ سال دارد و صاحب یک فرزند است. دختری را می‌گویم که فرزندخوانده زوجی است که بعد از کلی دوا و دکتر متوجه شده اند که بچه دار نمی‌شوند. مادرخوانده او  عنوان می‌کند: من و همسرم به توصیه یکی از دوستان در سال ۶۸ با بنیاد خیریه زینب کبری آشنا شدیم و دختر دو سال و سه ماهه ای را به فرزندخواندگی قبول کردیم. از او می‌پرسم که آیا اطرافیانتان در جریان این موضوع هستند که می‌گوید: همه می‌دانند که ما دخترمان را به فرزندی قبول کرده ایم. او بیان می‌کند: اگر پدر و مادر قاطعانه پشت فرزندخوانده باشند هیچ کس به خود جرات نمی‌دهد که از این مساله سوءاستفاده کند. بارها شده که بین ما و فرزندمان مثل سایر خانواده‌ها اختلاف نظر ایجاد شده است، اما بین خودمان حلش کردیم. از او می‌پرسیم چه زمانی دخترتان متوجه شد که فرزندخوانده است که می‌گوید: حدود پنج سال است که او متوجه این قضیه شده است. در ابتدا از نظر روحی به هم ریخت، اما با کمک مددکاران بنیاد خیریه زینب کبری این مساله را پذیرفت و زندگی اش به روال عادی برگشت. او درباره این بنیاد اظهار می‌کند: بنیاد خیریه زینب کبری پشتیبان و راهنمای خوبی برای بچه‌های بی سرپرست و بدسرپرست و خانواده‌های متقاضی فرزند است. به شرط اینکه خانواده‌ها هم بخواهند ارتباطشان را حفظ کنند، حتی گاهی اوقات من احساس می‌کنم که بنیاد از من بیشتر برای فرزندم وقت می‌گذارد. این بانو درباره ازدواج دخترش بیان می‌کند: دختر من خواستگاران بسیار داشت، اما شانسی که آوردیم خداوند دامادی را نصیب ما کرد که شرایطش همچون دختر ما بود. به همین دلیل درکشان نسبت به هم بیشتر است. او با اشاره به اینکه تحصیلات دخترش کارشناسی ارشد معماری است، می‌افزاید: این بچه‌ها مثل فرزند خود آدم هستند. هیچ فرقی با آنها ندارند فقط باید بهشان عشق بورزیم. مادر مهتاب توضیح می‌دهد: اگر زوجی قصد دارند که کودکی را به فرزندخواندگی قبول کنند نباید به حرف مردم کاری نداشته باشند. آنها فقط باید از این مطمئن شوند که می‌توانند پشتیبان محکمی برای آن کودک باشند یا نه؟ او اضافه می‌کند: زوج‌های متقاضی فرزند باید به مرحله ای برسند که بتوانند بدون دخالت دیگران تصمیم مهمی برای زندگیشان بگیرند.

برای فرزندخواندگی با ما تماس بگیرید

مدیرعامل بنیاد خیریه زینب کبری درباره هدف این مرکز می‌گوید: بنیاد زینب کبری از سال ۱۳۵۸ با هدف نگهداری از کودکان بی سرپرست و ایتام فعالیت خود را آغاز کرد. فاطمه برزگر می‌افزاید: این موسسه خیریه فرزندان را در گروه‌های کوچک پنج و شش نفره با یک مربی ثابت روز و یک مربی ثابت شب، در گروه‌های سنی سه تا ۱۳ سال بر اساس سیستم شبه خانواده نگهداری می‌کند. مددکار این مجموعه با اشاره به اینکه فرایند واگذاری کودکان به خانواده‌های متقاضی حدودا شش ماه است،  ادامه می‌دهد: این مرکز محل گذر موقت است، هر چند هم مربی دلسوز باشد نمی‌تواند جای پدر و مادر را برای کودک پر کند. بنا بر این اعتقاد با توجه به صلاحیت افراد کودکان را به خانواده‌های زیستی می‌سپاریم. از صدیقه نعمت الهی در مورد انتقال یک سوم اموال به فرزندخوانده می‌پرسیم که می‌گوید: واگذاری فرزندخوانده مشروط به این مساله نیست. هر زمان که خانواده بخواهد می‌تواند نظر خود را تغییر داده و مهر این سند را باطل کند. برزگر در مورد واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد ۳۰ ساله می‌گوید: ما در این بنیاد به دختران مجرد ۴۰ ساله با صلاحیت فرزند واگذار می‌کنیم، چرا که ممکن است دختر ۳۰ ساله ازدواج کند. نعمت‌اللهی درباره تمایل خانواده‌های متقاضی به نوزادان می‌گوید: باید این طرز فکر عوض شود، چون کودک هشت ساله هم به خانواده نیاز دارد، پس بهتر است خانواده‌ها به نفع این کودکان کوتاه بیایند. در ادامه مدیرعامل بنیاد خیریه زینب کبری تاکید می‌کند: برخی‌ بر این تصور هستند که نمی‌توان شخصیت کودکان شش تا ۱۰ ساله را تغییر داد، در حالی که تجربه ثابت کرده است این کودکان چون تربیت ویژه و خاصی در مراکز ندارند به راحتی در خانواده‌ها شکل می‌گیرند، چون در خانه محبت، توجه، امنیت و احساس تعلق وجود دارد.آرمان امروز

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: