شفاآنلاین>اجتماعی> علیرضا عبدالهینژاد، استادیار ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. وی در زمینه ارتباطات دیجیتال و فناوریهای نوین رسانهای تحقیقات زیادی داشته است و نگاه متفاوتتری نسبت به رسانههای جدید دارد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید بسیاری افراد در دفاع از تکنولوژیهای جدید معتقد هستند چیزی به نام
وابستگی تلفن همراه وجود ندارد و همگی ترس از بروز اختراعات نوین است. این
حرف تا چه حدی میتواند درست باشد؟
برای
پاسخ به این سوال ابتدا باید کارکردهای تلفن همراه را در نظر بگیریم. از
دهه 70 که انقلاب دیجیتال و اینترنت به وجود آمد، هیچ چیزی مانند تلفن
همراه نتوانست بر سبک زندگی و فرهنگ و اجتماع و روان مردم تاثیرگذار باشد.
البته این تاثیر زمانی به اوج خود رسید و همهگیر شد که تلفنهای هوشمند
وارد بازار شدند. این تلفنها اینترنت را با خود به دستگاه تلفن آوردند و
با همراهی اینترنت، شبکههای اجتماعی موبایلی هم به وجود آمدند. این
شبکهها تاکنون بخش زیادی از وقت و انرژی کاربران را به خود اختصاص
میدهند. به همین دلیل است که میتوان گفت بله، تلفن همراه وارد زندگی
روزمره انسان شده است و انسان هم به آن وابسته است. آمارهای جهانی نشان
میدهد نزدیک به 80 درصد مردم دنیا تلفن همراه هوشمند دارند. این آمار در
ایران هم متفاوت است. به گزارش سازمان مخابرات، در سال 92 تنها دو میلیون
کاربر تلفن هوشمند در کشور داشتیم. در حالی که یک سال بعد، یعنی سال 93 این
آمار ده برابر شد و به 20 میلیون کاربر رسید. سال 94، رشد دو برابری 40
میلیونی داشتیم و تخمین زده میشود که تا پایان سال 95 این تعداد به بیش از
50 میلیون کاربر تلفن هوشمند برسد.
علت رشد سریع بین سالهای 92 و 93 چه بود؟
ورود
یک دستگاه جدید به کشور همیشه با استقبال زیاد مواجه میشود. اکثریت مردم
میخواستند تلفنهای خود را به هوشمند تبدیل کنند.
حالا وجود این تعداد بالای تلفنهای هوشمند که مجهز به شبکههای اجتماعی و
اینترنت هستند چه نقشی میتواند در زندگی مردم داشته باشد؟
کارکردهای
تلفنهای هوشمند در زندگی مردم متفاوت است. نخستین کارکرد اطلاعرسانی
است. دیگر افراد به دنبال استفاده از رسانههای جمعی نیستند و ترجیح
میدهند اخبار مورد نظر خود را یا از طریق شبکههای اجتماعی و مطالب به
اشتراک گذاشته شده دریافت کنند یا برنامههای دانلود کنند که اخبار موردنظر
آنها را در ساعاتی که خودشان میخواهند به آنها اطلاع دهند. کارکرد دوم
آموزشی و پژوهشی است. مردم برای هرچه در لحظه در جستوجوی آن هستند
میتوانند به گوگل مراجعه کنند یا به راحتی مقاله دانلود کنند. البته این
موضوع صرفا به معنای خوانش مطالب است و تعداد دانلود یک مطلب به معنای فهم
آن نیست. کارکرد بعدی سرگرمی است. مردم میتوانند اوقات فراغت خود را صرف
بازیهای تلفن همراه کنند یا مطالب سرگرمکننده شبکههای اجتماعی را
بخوانند. اما یکی از کارکردهای منفی تلفن همراه جایگزینی ارتباطات انسانی
چهره به چهره با ارتباطات مجازی است.
پس غیر از کارکرد منفی آخر میتوانیم بگوییم تلفنهای همراه به نوعی رسانه محسوب میشوند.
نه
کاملاً. تلفنهای همراه چیزی بیشتر از رسانههای جمعی هستند. آنها جذابیت
بیشتری دارند، همیشه همراه و در دسترس کاربران خود هستند و قابلیت شخصی شدن
دارند. اتفاق دیگری که در شبکههای مجازی افتاد که رسانهها قابلیت آن را
نداشتند به هم ریختن سلسله مراتب بود. حالا ارتباطات انسانی دیگر مانند
گذشته حالت عمودی و از بالا به پایین ندارد. بلکه شکل افقی به خودش گرفته و
همه در یک سطح با هم به گفتوگو در مورد مسائل روز میپردازند. از طرفی،
آن دسته از افرادی که تا پیش از این صدایی نداشتند و توانایی معرفی خود به
دیگران برای آنها مقدور نبود، حالا این فرصت را پیدا کردهاند تا حرفی برای
گفتن داشته باشند و این راه هم کمهزینه، سریع و بیخطر است و به مکان و
زمان خاصی بستگی ندارد. همین موضوع مردم را بیش از پیش به شبکههای مجازی
وابسته میکند.
این موضوع چه تاثیری بر زندگی افراد میگذارد؟
همه
این کارکردها باعث وابستگی و در نتیجه اعتیاد افراد به تلفن همراه میشود و
در نتیجه نوموفوبیا را به همراه دارد. همین مسئله اختلالات روانی و
اجتماعی و بعضاً جسمانی را هم به همراه دارد. استفاده بیش از حد از موبایل
فرد را انزواطلب میکند. در جمع اجتماعی واقعی شرکت نمیکند ولی در
شبکههای مجازی در حال فعالیت و گفتوگو است که به اصطلاح به آن توده تنها
میگویند. به مرور با نشر بیشتر مطالب و اطلاعات در مورد خود و گذاشتن عکس و
نظرات مختلف به خودشیفتگی کاذب مبتلا میشود درحالی که از اعتماد به نفس
پایینی برخوردار است. به مرور تلفن همراه به وسیلهای تبدیل میشود که
افراد خود را با آن تعریف میکنند و در نتیجه زمانی که از آنها گرفته یا
دور شود، احساس ناامنی و ناراحتی میکنند.