سئوال: خیلیها معتقدند که قهر کردن، رفتاری کودکانه است. پس چرا برخی افراد با شروع یک مشاجره کوچک به این رفتار متوسل میشوند؟
قهر گاهی نوعی تنبیه و گاهی ابزار زور گفتن و کنترل کردن است که با قطع ارتباط یا حرفنزدن بروز میکند و میتواند ریشه در گذشته افراد داشته باشد. به عبارت سادهتر، افرادی که رفتارهای قهرآمیز در آنها بیشتر مشاهده میشود، افرادی هستند که وقتی در کودکی قهر میکردند، به چیزی که میخواستند، میرسیدند، همین موضوع کمکم باعث شده که قهر کردن را بهعنوان یک شیوه رفتاری کارآمد درونی کنند. معمولا این افراد تصور میکنند بهترین کار برای تسلط بر طرف مقابل، این است که او را تحتکنترل درآورند. از اینرو وقتی با ناکامی مواجه میشوند، متوسل به قهر میشوند.
قهر در روابطی که افراد انتظارهای بیشتری از هم دارند و به هم نزدیکتر هستند، به مراتب بیشتر رخ میدهد. البته قهر در شخصیتهای باکفایت و مستقل تقریبا دیده نمیشود و میتوان گفت، قهر رفتاری است که نشانگر ضعف در کفایت شخصیت است. شخصیتهای باکفایت و مستقل که مهارتهای زندگی را آموختهاند، با تکیه بر عزتنفس و مهارت حل مسالهای که دارند نیازی به قهر ندارند. ضمن اینکه، افرادی که سعی میکنند با توسل به قهر به سمت خواسته خود قدمی مثبت بردارند، متحمل استرسهای زیادی میشوند، انتقادناپذیر و زودرنج هستند و احتیاج به مطرحشدن حل مشکل یا جلب توجه دارند و بسیاری از مواقع از نداشتن اعتماد بهنفس رنج میبرند.
متاسفانه بخش عمدهای از مشکلات، مربوط به شناخت ناکافی از یکدیگر است. اکثر افراد به جای شناخت واقعی از یکدیگر به تصورات و کلیشههای ذهنشان متوسل میشوند و بدبختانه به جای شناخت و گفتوگو با هم از همدیگر فاصله میگیرند و با دیگران گفتوگو میکنند که نتیجه آن چیزی جز افزایش فاصله نخواهد بود.
سئوال: زنها بیشتر قهر میکنند یا مردها؟
مردها با تصور اینکه این عمل زنانه است، کمتر قهر میکنند، هرچند که تحقیقات منسجمی در این رابطه وجود ندارد. اغلب مردان قهر را ضعف تلقی میکنند، در حالی که زنان اینگونه به آن نگاه نمیکنند. به طور معمول در مردان قانون همه یا هیچ حکمفرماست. یا رابطهای را قطع میکنند یا به آن ادامه میدهند اما زنان اینطور نیستند.
قهر روندی است که نشان میدهد ارتباط به طور کامل قطع نشده و دوباره آشتی اتفاق میافتد که در این ارتباط و تعامل دوباره، ارتباط کلامی موثر است اما چون مردان به طور معمول در ارتباطات کلامی ضعیفاند یا رابطه را قطع میکنند یا ادامه میدهند و در رابطه حد واسطی به نام قهر نمیشناسند.
سئوال: آیا قهر میتواند ابزاری برای بهبود روابط همسران باشد؟
قهر کردن نهتنها رابطهای را اصلاح نمیکند، بلکه تخریبکننده روابط هم هست. در روابط انسانی هیچ چیز به اندازه کفایت و استقلال شخصیت و داشتن مهارتهای زندگی و گفتوگوی مودبانه و صریح کارساز نیست. در زندگی مشترک باید شجاع بود و اشتباه را پذیرفت و عذر خواست. کسی که فکر میکند عذرخواهی به خاطر اشتباهش باعث نزول موقعیت اجتماعیاش میشود، قطعا شخصیت مستقل و باکفایتی ندارد.
در مواردی ممکن است طرف مقابل هم مقابلهبهمثل کند و بگوید: اگر من هم چند روز به او بیمحلی کنم، خودش کوتاه میآید.باید توجه داشت که مقابله به مثل، در رفتارهای منفی اصولا نتایج مثبت نخواهد داشت. پس باید برای بهبود روابط عاطفی و زناشویی، فاصله را کم و به جای سکوت، صحبت کرد و به جای پس کشیدن، برای اصلاح رابطه عمل کرد.
سئوال: اگر با جر و بحث یکی از طرفین قهر کرد و رفت، طرفی که مانده، چه کار باید بکند؟
بعضی افراد فکر میکنند با بهوجود آمدن هرگونه مشکلی اگر بتوانند طرف مقابل را تحتفشار قرار دهند، زودتر به نتیجه میرسند، اما واقعیت این است که شاید در کوتاهمدت بتوان طرف مقابل را تحتفشار قرار داد، اما بعضی رفتارها، چنان تجربه تلخی را دارند که حتی اگر زوجی بخواهند، مسلما رابطهشان دیگر مانند گذشته نخواهد شد.
بهعبارتی، به قهر کردن نباید جایزه داد، بلکه همان بار اول، باید از طرف مقابل خواست که این شیوه نادرست رفتاری خود را تغییر دهد. ضمن اینکه باید به او نشان داد اگر باز هم این کار را تکرار کند، دفعه بعدی در کار نیست، چون این افراد معمولا راهحلهای موقت و ناکارآمدی مثل قهرکردن را به شیوههای درست حل مشکلات ترجیح میدهند.