دستاورد
این کشف مهم، بسیار با ارزش محسوب میشود. فاز دوم این مطالعات، یافتن روش
درمانی مناسبی برای این عارضه است. این موضوع میتواند به صورت شخصی در هر
بیمار متفاوت بوده و ما میتوانیم با ایجاد پروتکل درمانی واحدی در این
رابطه، به بیماران دارای مشکلات عقبماندگی ذهنی برای بهتر شدن شرایطشان
کمک کرده و همچنین از بروز موارد جدید پیشگیری کنیم.
این
تحقیقات به مدت پنج سال و در سه قاره مختلف جهان ادامه داشته و به صورت
خاص، 121 خانواده در کشور پاکستان که میزان عقبماندگی ذهنی در آن بیشتر از
سایر مناطق جهان است، بررسی شدند. مهمترین عامل بروز این اختلالات
ژنتیکی، ازدواجهای فامیلی محسوب میشود. در این پژوهش بیش از 15 هزار
نمونه DNA از سراسر جهان گردآوری و در مراکز مطالعات ژنتیکی در کشورهای
هلند و آمریکا آنالیز شد.
عقبماندگی
ذهنی، عموما در سنین زیر 18 سالگی رخ داده و بر اساس آمارهای مرکز کنترل و
پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا، در حال حاضر بیش از 213
میلیون نفر در سراسر دنیا از این عارضه رنج میبرند.
به
صورت استاندارد این پدیده شامل کسانی میشود که بهره هوشی کمتر از 70
داشته و در انجام مهارتهای ذهنی و روزمره خود با مشکل روبهرو میشوند.