در واقع سلول های بنیادی عصبی موجود در «هیپوکامپ» بعد از تولد به تقسیم و تولید نورون های جدید ادامه می دهند و همواره بین این نورون های جدید و قدیمی برای تشکیل مرکز شکل دهنده حافظه مغز کش و قوس وجود دارد.
«هیپوکامپ» به ما این اجازه را می دهد که با توجه به چرایی، چگونگی و کجایی زندگی مان حافظه و خاطراتی را شکل دهیم و نوروژن ها و تشکیل نورون های جدید به لطف سلول های بنیادی برای جداسازی این خاطره های و حافظه ها ضروری هستند.
با بالغ شدن مغز انسان، ارتباط بین نورون های قدیمی قوی تر و پیچیده تر می شود و این امر ارتباط برقرار کردن نورون های جدید با آن ها را مشکل می سازد. سلول های بنیادی عصبی قدرت تولید مثلی (خودنوزایی) کمی دارند و این امر موجب می شود که رفته رفته از میزان نوروژنز کاسته شود. مغز در حال پیر شدن، کارایی لازم برای نگه داشتن حافظه و اطلاعات را نخواهد داشت.
در این مطالعه جدید محققان دریافتند که بیش بیان فاکتور رونویسیKlf۹ تنها در نورون های پیر مغز موش، موجب حذف یک پنجم برآمدگی های دندریتیک و افزایش شمار نورون های جدیدی می شود که می توانند تا دو برابر به میزان بیشتری به درون مدار هیپوکامپی تلفیق شوند و سلول های بنیادی عصبی را فعال کنند.
زمانی که محققین سطح بیان Klf۹ در نورون ها را به سطح طبیعی بازگرداندند، برآمدگی های دندریتی پیر مجدد شکل گرفت و رقابت با نورون های جدید مجددا احیا شد.
با این حال نورون هایی که از پیش یکپارچه شده بودند ارتباطات شان را حفظ کردند. در بخش دیگر از مطالعه نیز محققان دریافتند که حذف پروتئین مهمی به نام Rac۱ در نورون های پیر می تواند موجب افزایش بقای نورون های جدید شود.