شفا آنلاین>اجتماعی>یک متخصص آموزش و ارتقای سلامت با بیان اینکه به نظر میرسد در جامعه ایرانی مباحث مربوط به سلامت جنسی بسیار ممنوع و تابو هستند گفت: این گونه القاء شده است که بهتر است درباره این مسائل صحبت نشود و متأسفانه چنین مباحثی اصلا در محتوای درسی جایی برای ابراز و بیان ندارد.
به گزارش شفا آنلاین، دکتر
سارا زارعی در هشتمین نشست کافه خرد که با موضوع «آسیب شناسی سواد سلامت
جنسی در نظام آموزشی ایران» برگزار شد، به ارائه تعاریفی از مفهوم سواد
سلامت جنسی پرداخت و اظهار کرد: درباره سلامت باید تأکید کنم که منظور از
سلامت تنها سلامت جسمی یا روانی نیست و نیاز است در خصوص مفهوم سلامت نگاه
عمیق و ژرف گونهای داشته باشیم.
وی افزود: سازمان بهداشت جهانی برای سلامت شش وجه در نظرگرفته که هر یک از
وجوه روی هم خاصیت اثربخشی و اثرپذیری دارند. بر مبنای تعریف سازمان بهداشت
جهانی، فردی که از نظر جسمی سالم است و ارتباطات اجتماعی مطلوبی دارد،
سالم نیست بلکه یک بعد دیگر سلامت یعنی «سلامت معنوی » را نیز باید داشته
باشد تا بتوان به آن فرد مفهوم سلامت را داد. مصادیق سلامت معنوی را می
توان در مفاهیمی همچون بخشش یا امیدواربودن جست وجو کرد، بنابراین بر مبنای
این پیش فرضها به راحتی نمی توان سلامتی را به کسی القاء کرد.
زارعی با بیان اینکه سواد نیز دارای شش بعد اساسی است گفت: سواد بصری، سواد
رسانهای، سواد خواندن و نوشتن ، سواد فناوری ، سواد فرهنگی و سواد سلامت
از این جمله هستند. سازمان یونسکو در تعریف کاملی هرگونه توانایی در راستای
دریافت، درک، تفسیر، خلق و انتقال اطلاعات را با رویکرد اینکه سطح دانش از
وضعیت فعلی به وضعیت مطلوبتری برسد، را سواد مینامد.
این متخصص آموزش و ارتقای سلامت و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
درباره سواد سلامت جنسی نیز اظهار کرد: سواد سلامت جنسی در مقام یک مفهوم
پیچیده و به معنای درک و به کارگیری اطلاعات مربوط به سلامت جنسی است. این
بدین معنا است که علاوه بر آن که ما اطلاعات را دریافت و درک می کنیم باید
آنها را در راستای ارتقای سلامت جنسیمان به کار ببریم. چالشی که پیش روی
ما قرار میگیرد این است که آیا در این باره موفق بودهایم؟ مطالعهای در
اوگاندا در سال 2007 میلادی روی 17 دانش آموز آفریقایی انجام شد که
خروجیهای پژوهش نشان داد، سواد سلامت جنسی در پیشگیری از ویروس HIV نه
تنها مؤثر است بلکه در بهبود وضعیت هم یاریگر خواهد بود.
وی ادامه داد: موضوعی که در پژوهش انجام شده مهم است این که تنها دریافت و
درک اطلاعات سواد سلامت جنسی در جلوگیری از انتقال ایدز کمک نمیکند زیرا
ارتقای سواد سلامت جنسی مبتنی بر عوامل فرهنگی و زمینه ای نیز هست؛ برای
مثال در زمینه سوء استفادههای جنسی، ترس از بیان و بازگویی، یکی از
زمینههای دامن زدن به این آسیب است و این چیزی فراتر از دانش وآگاهی نسبت
به عوارض آن است.
زارعی با بیان اینکه قربانیان سوء استفاده جنسی اغلب به دلیل ترس از فاش
سازی متحمل آسیب شده و سکوت اختیار کردهاند گفت: ریشه شکلگیری این سکوت
را باید علاوه بر عوامل روانشناختی فردی، در عناصر فرهنگی – اجتماعی شکل
دهنده رفتار سکوت جستجو کرد. این مسألهای است که در جامعه خودمان با آن
بیگانه نیستیم.
این متخصص آموزش و ارتقای سلامت افزود: مستندات زیادی نشان میدهد از
مهمترین مؤلفههایی که علاوه بر «ترس » و «مهارت نه گفتن » (بویژه در زنان)
میتواند روی عدم بکارگیری اطلاعات جنسی تأثیرگذار باشد، مباحث و عوامل
فرهنگی و اجتماعی است. همچنین عدم درک صحیح و تمایز قایل شدن از برخی
مفاهیم در آموزش سواد جنسی همچون «دوست داشتن» ،« صمیمیت » و «لمس کردن »
در زمینه حریم شخصی به خصوص در کودکان بر روی سواد سلامت جنسی ضروری است.
زارعی با اشاره به اینکه مطالعات نشان داده است، مهمترین منابع درک
و دریافت اطلاعات در زمینه جنسی فراتر از سیستم و سازمان، مدرسه و در قالب
یک نهاد است اظهار کرد: در این باره سواد رسانهای در قالب انتقال اطلاعات
از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی به دلیل ضریب نفوذ بالا بسیار مهم
قلمداد میشود.
وی افزود: البته یکی از مهمترین سوادها، سواد رسانهای است و آن بدین
معناست که هر مخاطبی که مفاهیم را از رسانه درک می کند؛ اولاً، باید بتواند
اطلاعات را از منابع موثق تجزیه و تحلیل کند. ثانیاً، باید تشخیص داد که
آیا مفاهیم انتقال یافته در راستای سلامتی وی بوده است یا خیر؟ و ثالثاً
اطلاعات در بخش سواد سلامت جنسی چقدر توانسته روی مخاطب تأثیر مطلوب
بگذارد؟.
این متخصص آموزش و ارتقای سلامت با بیان اینکه نظریههای روانشناختی نکته
جالبی را مطرح میکند که براساس آن، بیشترین تأثیر در یادگیریها، نخستین
مفاهیمی است که در قالب نخستین گفتمان به افراد منتقل میشود اظهار کرد:
بنابراین اگر نخستین اطلاعات در خصوص سواد سلامت جنسی از طریق شبکههای
اجتماعی به غلط انتقال یابد، به دلیل نهادینه شدن، اطلاعات صحیح بعد از آن
به سختی میتواند به فرد منتقل شود.
زارعی ادامه داد: به طور مثال، مردم در اینترنت و شبکههای مجازی اطلاعات
غلطی درباره ویروس HIV و راه های انتقال آن دریافت میکنند و به همین دلیل
ترس از ایدز به عنوان یک بیماری فوق العاده وحشتناک که مقابله با آن امکان
پذیر نیست و در دل آن انتقام نهفته است تلقی می شود، در حالی که چنین تصوری
اساساً نادرست است.
وی با بیان اینکه سواد سلامت یکی از مهمترین مؤلفهها در توانمندسازی افراد
است گفت: آموزش بهداشت هم یکی از بهترین استراتژیها در ارتقای سواد سلامت
معرفی شده است. همچنین، یکی از مهمترین بسترهایی که میتواند سلامت را
نهادینه کند، «مدرسه » است.
این متخصص آموزش و ارتقای سلامت به مفهوم «مدارس مروج سلامت » اشاره کرد و
گفت: مدارس مروج سلامت جدیدترین رویکردی است که میتواند سلامت را در بستر
آموزش وپرورش اشاعه دهد. بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی مدارس مروج
سلامت مدارسی هستند که سه فعالیت «زندگی کردن»، «کار کردن » و «یادگرفتن »
در آن اتفاق می افتد. قیاس و شناخت این گونه مدارس با مدارس ما در نظام
آموزش و پرورش تفاوت آشکار را میان آنها نشان میدهد. در رویکرد مدارس مروج
سلامت تنها دانشآموزان موضوع مورد مطالعه ما نیستند، بلکه والدین، پرسنل و
محیط اطراف دانش آموز که به نوعی با وی در ارتباط هستند زیر کنترل و تحت
لوای این نوع رویکرد قرار میگیرند.
زارعی ادامه داد: اگر چه از سال 1996 میلادی رویکرد جامع و مدرن
مدارس مروج سلامت وجود دارد اما جامعه ایرانی همچنان با همان رویکرد سنتی و
کلاسیک نظام آموزش و پرورش (دانش آموز- محور) سروکار دارد؛ نظام آموزشی
ایران بیشتر سلامت جسمی و روانی را مورد تأکید قرار میدهد و این در حالی
است که سلامت جنسی هم یکی از ابعاد مهم سلامت است.
وی ادامه داد: اگر چه سواد سلامت جنسی در ارتقای سلامت و توانمندسازی فردی
مؤثر خواهد بود، اما مفاهیم درسی در حوزه تعلیم و تربیت نسبت به پیشگیری از
بیماریهای مقاربتی، آموزشی جهت دار است، این در حالی است که براساس
دادههای معتبر بینالمللی، از سال 2012 میلادی روند فراگیری ویروس HIV در
سطح جهانی در حال پایین آمدن است اما در منطقه مدیترانه که شامل حال ایران
هم میشود، رو به گسترش است.
این متخصص آموزش و ارتقای سلامت ادامه داد: همچنین از حدود 100 نوع ویروس
HPV فقط چهل نوع ویروس در ناحیه تناسلی رشد می کند که سرعت انتقال بالایی
هم دارد و این در حالی است که در جامعه و در نظام آموزشی ما چنین مباحثی
چندان طرح نمیشود. مثلاً در خصوص سرطان دهانه رحم اغلب علل ایجاد آن را یا
نمی دانند و یا از بیان آن گریزانند. در مجموع، به نظر میرسد در جامعه
ایرانی مباحث مربوط به سلامت جنسی بسیار ممنوع و تابو هستند و این گونه
القاء شده است که بهتر است درباره این مسائل صحبت نشود و متأسفانه چنین
مباحثی اصلا در محتوای درسی جایی برای ابراز و بیان ندارد.