به گزارش شفا آنلاین، عقربههای ساعت 17:20 بیست و سوم مرداد سال جاری را نشان میداد که زنگ تلفن بازپرس کشیک قتل پایتخت به صدا درآمد و مأموران کلانتری 138 جنتآباد خبر خودکشی دو دختر سیزده و چهارده ساله را در خیابان پیامبر غربی خیابان جهاد اکبر به بازپرس مرادی اعلام کردند.
دقایقی بعد بازپرس امور جنایی تهران به همراه اکیپ تشخیص هویت اداره پلیس آگاهی و کارشناسان پزشکی قانونی در محل اعلام این خبر تلخ حاضر شدند و در بررسی اولیه مشخص شد دختران نوجوان خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرت کرده و جان خود را از دست دادهاند.
اهالی محل این حادثه تلخ، از خودکشی دختران نوجوان شوکه بودند و حتی خانواده آنها مدام دلیل اقدام به خودکشی دخترانشان را از خود میپرسیدند و میگفتند چرا آنها باید دست به چنین کاری بزنند.
اما به راستی علت این اقدام از سوی دو دختر نوجوان چه بود؟! اقدامی که مشابه آن چند روز قبل در یاسوج اتفاق افتاد و دو جوان بیست و دو و بیست و هفت ساله در اقدامی جنونآمیز خود را از درخت حلقآویز کرده و به زندگیشان پایان دادند البته وصیتنامه دو جوان یاسوجی نشان داد که خستگی از دنیا علت پایان دادن به زندگی آنهاست اما در اقدام به خودکشی دختران نوجوان قضیه متفاوت بود، آنها مشکلات خانوادگی و رفتار نامناسب پدر و مادر خود را علت این کارشان عنوان کرده بودند.
اما این تمام علت ماجرا نبود چرا که این دختران نوجوان در کانال خاصی در تلگرام عضو بودند که محتوای عمده این کانال، القای یاس، ناامیدی و حتی ارائه روشهایی برای پایان دادن به زندگی بود؛ بله! این کانال در تلگرام با حدود 150 عضو هر از چندگاهی مطالب و عکسهای مرتبط با خودکشی در آن انتشار مییافت.
یکی از مطالبی که در این کانال انتشار یافته و دختران نوجوان نیز از در اقدام به خودکشی از آن تبعیت کرده بودند، پریدن از طبقه پنجم ساختمان بود؛ با بررسی دیگر رفتارهای دختران سیزده و چهارده ساله به جرأت میتوان گفت که آنها در اقدام به خودکشی اخیر خود کاملاً از این کانال تلگرامی الگو گرفته بودند حتی قبل از اقدام به خودکشی، آنها به رگزنی اقدام کرده اما در نهایت توانسته بودند با این روش به زندگیشان پایان دهند.
دکتر «مهدی کریمی» روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز معتقد است زمانیکه والدین حضور مؤثری در کنار فرزندان نداشته باشند و تعامل سازندهای بین آنها صورت نگیرد، نیازهای فرزندان در کنار والدین و در بستر خانواده تحقق پیدا نکند؛ ممکن است تحت تأثیر دوستان و فضای مجازی قرار بگیرند، فضای مجازی علاوه بر فواید زیادی که دارد، میتواند اثر تخریبی نیز داشته باشد.
وی میگوید: غفلت والدین از فرزندان میتواند باعث گرایش آنها به فضای مجازی و شبکههای مخرب شود؛ بحث خودزنیها، خودکشیها را آموزش ببینند، پررنگ شدن خودکشی در فضای مجازی میتواند باعث تحریک در اقدام به خودکشی شود.
برای بررسی دیگر علل اقدام به خودکشی در نوجوانان با دکتر مهدی کریمی؛ استاد دانشگاه شهید بهشتی، روانپزشک و متخصص در زمینه خودکشی گفتوگویی ترتیب دادیم؛ وی سالها در رابطه با خودکشی مطالعه و آسیبشناسی داشته و به واکایی افراد متعددی که پس از اقدام به خودکشی، پشیمان شدهاند، پرداخته است؛ در ادامه حاصل گفتگوی تفصیلی با این روانپزشک تقدیم مخاطبان ارجمند میشود:
اخیراً چه عواملی باعث افزایش خودکشی در سنین پایین یعنی دوره نوجوانی شده است؟
اقدام به خودکشی در زنها حدود سه برابر نسبت به مردها بیشتر است اما به هر حال خودکشی موفق در مردها بیشتر از زنها است؛ با توجه به اینکه روشهایی که مردها برای خودکشی انتخاب میکنند، کشندهتر از روشهایی است که زنها برای خودکشی انتخاب میکنند البته در موارد خودکشی که اخیراً اتفاق افتاد این موضوع برعکس بود و زنها از روشهایی استفاده کردند که واقعاً باعث مرگ آنها شد.
سومین علت مرگ در گروه سنی 15 تا 24 سال، خودکشی است و یکی از مواردیست که علت مرگ بالایی را شامل میشود، از دیگر مواردی که میتواند در بروز خودکشی نقش داشته باشد، یک سری بیماریهای روانیست که از شایعترین آنها اختلالات افسردگی است که در خود فرد نیز این افسردگی میتواند زمینهساز خودکشی باشد.
سوءمصرف مواد مخدر که در جامعه ما نیز آمار بالایی دارد، از دیگر علل شایع خودکشی محسوب میشود همچنین بیماریهای روانپزشکی دیگری مانند اسکیزوفرنی، نارضایتی شغلی، طردهای عاطفی و فشارهای اطرافیان از دیگر علل خودکشی هستند.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته و مطالعات انجام شده در افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند، میتوان گفت بیشتر خودکشی که در حال حاضر صورت میگیرد به دلیل یک مشکل انطباقی است یعنی در حقیقت به فرد استرس یا فشار روحی و روانی وارد میشود که این فشار روحی و روانی ممکن است در چند روز و چند ماه اخیر باشد، معمولا اگر استرس شدیدی در طی سه ماه اخیر رخ داده باشد که فرد نتواند با آن کنار بیاید و درک فاجعهباری از آن استرس داشته باشد، ممکن است وی را به سمت خودکشی سوق دهد.
این استرسها دلایلی متفاوتی دارد، فقدان یک شخص محبوب برای فرد، تغییر محل زندگی از دلایل این استرسها است؛ مشکلاتی که در بستر خانواده بین پدر و مادر و والدین و فرزندان شکل میگیرد، یکی از مهمترین دلایل این استرسهاست، این مشکلات میتواند باعث اختلال انطباقی، افسردگی ناشی از آن و در نهایت اقدام به خودکشی شود.
البته بعضی اوقات اقدام به خودکشیها به صورت «تکانهای» (ناگهانی) رخ میدهد یعنی اینکه به طور مثال مریض اختلال عمده روانپزشکی از قبل ندارد ولی یک استرس جدید برایش به وجود میآید که نمیتواند این استرس را مدیریت و در نهایت به دنبال این استرس شدید اقدام به خودکشی کند همچنین مواردی وجود داشته که افراد به دنبال یک استرس شدید اقدام به خودکشی کردهاند.
خودکشی تکانهای بدین صورت است که امکان دارد به فرد استرس جدی وارد شود البته درک فرد از آن استرس نیز متفاوت است، افراد مختلف ممکن است درک متفاوتی از آن استرس داشته باشند البته بعد از اقدام به خودکشی احتمال پشیمانی در افراد وجود دارد اما بعضی اوقات این پشیمانی فایدهای ندارد.
مشکلات تحصیلی از دیگر مسائلی است که میتواند فرد را دچار اختلالات انطباقی کند؛ موارد متعددی وجود داشته که افراد به دلیل مشکلات تحصیلی و عدم قبولی در کنکور خودکشی کردهاند، طرد از سوی والدین، طلاق و سوءمصرف مواد مخدر والدین، مشکلات مالی و ... میتواند باعث شود که نوجوانان نتوانند خود را با این استرسها تطبیق دهند و اقدام به خودکشی کنند؛ روابط ناهماهنگی که در خانوادهها وجود دارد یکی از معیاریهای بسیار مهم در اقدام به خودکشی است.
روابطی که خود فرد با جنس مخالف یا موافق پیدا کرده، اگر بعد از مدتی این دوستیها دچار از هم گسستگی شود و فرد نتواند با این جدایها کنار بیاید، آن را فاجعه و استرس بسیار بزرگی تلقی کند، میتواند باعث اقدام به خودکشی شود.
سختگیرهای پدر و مادرانه تا چه حد میتواند در اقدام به خودکشی در نوجوانان مؤثر باشد؟
با صحبت مختصر با خانواده نوجوانی که خودکشی کرده است، نمیتوان بستر خانواده را تعیین، ارزیابی و آسیبشناسی کرد؛ آسیبشناسی یک خانواده را باید دقیق و در جلسات مشاورهای که با روانپزشک انجام میشود، بررسی کرد، در حقیقت باید سابقه فامیلی در خودکشی را در یک خانواده بررسی کنیم، بسیاری از مواردی که خودکشی انجام شده، یک سابقه فامیلی مثبت در اقدام به خودکشی در آن خانواده وجود داشته و به طور مثال پدر، مادر و یکی از بستگان آن فرد قبلا خودکشی کرده است.
همانطور که گفتم فقدان والدین در کودکی میتواند باعث خودکشی شود، جدایی والدین از یکدیگر که متأسفانه در کشور ما رو به افزایش است از دیگر عوامل مؤثر در اقدام به خودکشی است البته حتی طلاقهایی که به صورت قانونی انجام نشده (طلاق یا همان جدایی عاطفی) در اقدام به خودکشی مؤثر است.
سوءاستفادههای جنسی و جسمی ممکن است آسیبهای روانی جدی را برای افراد ایجاد کند و اقدام به خودکشی را افزایش دهد، بنابراین این موارد فاکتورهای خطریست که باعث میشود فرد را به سمت خودکشی سوق دهد.
به نظر حضرتعالی چه تفاوتی بین نوجوانان نسل امروز با نوجوانان دهههای گذشته وجود دارد که کمتر توانایی حل مشکلات و بحرانها را دارند و اقدام به خودکشی در آنها بیشتر است؟
به نظر من از هم گسیختگی خانواده میتواند در این موضوع نقش داشته باشد، به این دلیل که ممکن است حل مسأله در خانواده صورت نگیرد، از بدو تاریخ، انسانها مشکل و فشارهای روحی و روانی داشتهاند منتهی حل مسئله نیز وجود داشته است.
زمانیکه خانواده از هم گسسته، پدر خانواده به سمتی و سویی رانده شده و درگیر مسائل شخصی و کاری خانواده باشد، مادر خانواده به همین ترتیب از فرزند غفلت کند و تعامل سازندهای بین اعضای خانواده وجود نداشته باشد، میتوان شاهد چنین اتفاقاتی بود.
مادری که به حد کفایت باید خوب باشد و با فرزند خودش وقت بگذارد، مسائل فرزندش را حل کند و این موارد باعث میشود که فرزند بتواند مشکلاتش را حل کند و اگر این فرصت کافی به دلایل مشغلههای موجود در خانوادهها، از هم گسیختگی خانوادهها و عدم تعامل خانوادهها با یکدیگر به وجود نیاید، این موارد تأثیرگذار است و نوجوان زمانیکه دچار استرسی میشود، از حل مشکل باز میماند و فکر میکند که باید صورت مسأله با از بین بردن خود پاک کند، یا حداقل خودش نباشد و بار این مشکل را به دوش نکشد.
بسیاری از والدین در ظاهر همیشه کنار فرزندان خود هستند اما برخی مواقع از بسیاری از کارهای فرزندانشان خبری ندارند؛ فرزند در گوشه و کنار رفتارهای نادرستی را بدون اطلاع از خانواده خود انجام میدهد و والدین از آن موضوعات اطلاعی ندارند، به همین دلیل نحوه نظارت بر فرزندان چگونه باید باشد؟
در حقیقت حضور مؤثر والدین در کنار فرزندان از اهمیت خاصی برخوردار است، گاهی اوقات والدین گمان میکنند اگر تمام شبانهروز کنار فرزندان خود باشند، میتوانند حضور مؤثری داشته باشند، در صورتی که اینطور نیست؛ در حقیقت مادری ممکن است شاغل باشد و فقط چهار تا پنج ساعت وقت حضور مؤثر کنار فرزندش را داشته باشد، این تعامل بسیار مهم است، امکان دارد مادری صبح تا شب کنار فرزندش باشد اما مشغول کارهای خود، فرزند مشغول بازی با خود باشد، نگاهی در صورت یکدیگر نداشته باشند و راهنمایی و مهر و محبتی میان والدین و فرزند به وجود نیاید، چه بسا حضور دو تا سه ساعته پدر و مادر با فرزند بیشتر از حضور 24 ساعته آنها تأثیر داشته باشد.
حضور در فضای مجازی و رفت و آمد با دوستان بیهویت تا چه حد میتواند در بروز خودکشی بین نوجوانان نقش داشته باشد؟
زمانیکه والدین حضور مؤثری در کنار فرزندان نداشته باشند و تعامل سازندهای بین آنها صورت نگیرد، نیازهای فرزندان در کنار والدین و در بستر خانواده تحقق پیدا نکند؛ ممکن است تحت تأثیر دوستان و فضای مجازی قرار بگیرند، فضای مجازی علاوه بر فواید زیادی که دارد، میتواند اثر تخریبی نیز داشته باشد.
غفلت والدین از فرزندان میتواند باعث گرایش آنها به فضای مجازی و شبکههای مخرب شود، بحث خودزنیها، خودکشیها را آموزش ببینند، پررنگ شدن خودکشی در فضای مجازی میتواند باعث تحریک در اقدام به خودکشی شود.
البته گفتن لفظ «اقدام موفق در خودکشی» زیاد جالب نیست و باید بگوییم که این افراد خودکشی کردهاند و نگوییم که امر موفق یا ناموفقی بوده است.
خودکشی دسته جمعی نیز وجود دارد؛ معمولا زمانکیه یک اختلال انطباقی بین یک گروه یا یک موقعیت اجتماعی رخ میدهد، امکان دارد بر چند نفر تأثیر بگذارد، این افراد میتوانند جزو گروههای نژادی، اجتماعی و مذهبی خاصی باشند و اقدام به این کار بکنند.
البته در سنین پایین، نوجوانانی که اقدام به خودکشی میکنند، بیشتر تحت تأثیر همدیگر ممکن است این اقدام را انجام دهند، بر اساس بینش خاصی این کار را نکنند، تحریک و ترغیب شوند و به صورت تکانهای دست به خودکشی بزنند.
کنکاش بیش از حد والدین که تبدیل به سختگیریهای بیمورد شود، تا چه حد میتواند در افزایش خودکشی بین نوجوانان تأثیر داشته باشد؟
انتقاد کردن، مداخلهگری در کار فرزندان، سوءظنهای بیمورد، نصیحت کردنهای بیش از حد، مقایسه و قضاوت کردن، اعمال محرومیتهای زیاد برای فرزند اینها همگی از عواملی هستند که نتیجه معکوس میگذارد؛ نه تنها نتیجه خوب عاید والدین نمیشود بلکه نتیجه معکوس میتواند داشته باشد، فرزند ممکن است لجبازی کند و آنچه که خانواده به دنبالش نیستند را انجام دهد.
جانب اعتدال در برخورد فرزندان باید رعایت شود، پدر و مادر باید با فرزندانشان دوست باشند و مانند یک دوست با آنها برخورد کنند و فرزند بتواند مسائل خصوصی زندگی شخصیش را راحت با پدر و مادرش در میان بگذارد، اینگونه نباشد که خارج از چهارچوب خانواده بخواهد بعضی از مسائل را مطرح کند و سوءاستفادههایی از وی شود؛ زمانکیه این سوء استفادهها صورت میگیرد، فرد فکر کند تمام ماهیت وجودی خودش را از دست داده است و بهتر است که دیگر وجود نداشته باشد.
مبانی اعقتادی و پایبند بودن به اعتقادات دینی تا چه حد میتواند در جلوگیری از اقدام به خودکشی در نوجوانان مؤثر واقع شود؟
اعتقادات مذهبی در نگرش فرد و جامعه از تأثیر بسیار بالایی برخوردار و فاکتور مثبتی است؛ اعتقادات مذهبی خانواده، پدرها، مادرها، خواهرها و برادرهای بزرگتر و در کل خانواده اولیه فرد میتواند نقش مهمی داشته باشد، اعتقادات فرد و بستری که در آن آموزش میبیند، میتواند معیار بسیار پیشبینی کنندهای از اقدامات اینچنینی باشد.
زمانیکه ایمان مذهبی فرد قوی باشد، در حقیقت تکیهگاهی مطمئنی برای وی وجود دارد که میتواند استرسهای وی را کمتر کند و زمانیکه استرسهای وی کم شد، افسردگی در او کاهش مییابد و در نهایت آمار اقدام به خودکشی در این افراد پایین میآید.تسنیم