قهوه خانه ها،
اکثر سالن های ورزشی و مراکز بازی های کامپیوتری همیشه در اختیار مردان
هستند اما کمتر مکانی را می شود پیدا کرد که برای زنان یک کلان شهر ساخته
شده باشد و آنها بتوانند از امکانات آن هم پای مردان استفاده کنند. البته
این مسئله مختص زنان نیست، در معماری شهر تهران جایی هم برای سالمندان و
افراد معلول نیست. شاید برای همین است که تعداد معلولان را کم حس می کنیم،
در حالی که آنها شرایط بیرون آمدن از خانه شان را ندارند. هر چند زنان نیمی
از ظرفیت اجتماعی را تشکیل می دهند و حالا همپای مردان در شهر کار می کنند
اما سهم آنها از فضای اجتماعی اندک است.
در قطارهای شهری
دو کوپه آخر برای شان در نظر گرفته می شود، در اتوبوس فضای کمتری دارند و
در شهر حضور آنها نیز نادیده گرفته شده است اما سوالی که پیش می آید ساده
است، آیا می توان برای فضای شهری و معماری آن جنسیت قائل شد؟ آیا می توان
در تعابیری که وجود دارد، شهر را در تقسیم بندی های جنسیتی دخیل دانست؟
در
ایستگاه متروی صادقیه نشسته ام و به زنان با عجله ای نگاه می کنم که از
قطار کرج پیاده می شوند و با سرعت و دویدن، خودشان را به متروی تهران می
رسانند. همیشه هم سهم اندکی از آنها می توانند سوار اولین قطار شوند.
محبوبه یکی از آنهاست که هر روز ساعت 8 و 30 دقیقه صبح برای سوار شدن به
قطار صادقیه در این ایستگاه پیدایش می شود. او کارمند شرکت بیمه پارسیان
است و از رجایی شهر هر روز به تهران می آید، از او می پرسم که آیا تا به
حال به این فکر کرده که چقدر از حقوق شهروندی اش به عنوان یک زن در شهر
تهران رعایت می شود؟
محبوبه می گوید: «خیلی به بحث معماری فکر نکرده
ام اما مسئله ای که وجود دارد این است که سهم ما از هر چیزی در شهر کمتر
است و این مسئله فقط معماری شهری را شامل نمی شود؛ مثلا در عزاداری های
بزرگ اول به مردان غذا می دهند، در وسایل نقلیه عمومی سهم مردان از زنان
بیشتر است، در حالی که شما اگر ببینید و حساب کنید متوجه می شوید زنان و
مردان رفت و آمد یکسانی دارند. روی جوی های بزرگ که شاید پریدن از آنها
برای زنان سخت باشد پل های کمتری تعبیه شده. انگار زنان نادیده گرفته می
شوند.»
مریم تولایی، کارشناس معماری است و در تهران زندگی می کند.
او می گوید می شود برای معماری شهری هم جنسیت قائل شد و البته این روزها
سعی شده حقوق شهروندی زنان در معماری شهری دیده شود: «اگر بخواهم تعریف
حرفه ای و علمی از این مسئله داشته باشم، باید بگویم فضای شهری علاوه بر
کالبد فیزیکی شامل جنبه های نمادین فرهنگی و اجتماعی نیز هستند که با روابط
جنسیتی مردان و زنان در ساخت اجتماعی شهر ارتباط پیدا می کند.
در
رشته جغرافیای اجتماعی، بسیاری از مطالعات انتشار یافته جدید به تحلیل
ارتباط میان فضا، جنسیت و جنس می پردازند. این بررسی ها جنبه های جدیدی از
فضای اجتماعی را روشن کرده و از این طریق تصویری از شهر ارائه می کنند که
تاکنون در پژوهش های متداول کمتر به آن توجه شده است اما این روزها می شود
در گستره شهر توجه به حقوق زنان را هم در نظر گرفت، حالا در پاساژهای بزرگ
می شود پارکینگ های مخصوص زنان باردار و صندوق هایی را دید که به مادرانی
که همراه فرزندان کوچک شان به خرید آمده اند، می دهند؛ در حالی که پیش از
این، به طور کلی این اقشار نادیده گرفته می شدند. تعبیه شدن این ساختارها
در شهرهای بزرگ، به ویژه در تهران این امکان را به ما می دهد تا به یک
نتیجه بزرگ برسیم و بفهمیم تا به حال سهم زنان در شهرهای بزرگ و معماری
شهری نادیده گرفته می شد.»
از طرفی باید یک نکته را هم در
نظر گرفت که بحث اماکن تفکیک شده برای استفاده زنان، با تفکیک جنسیتی
متفاوت است. زمانی که ما درباره اماکنی که مختص زنان باشد، حرف می زنیم.
نباید این ماجرا را با کلیشه های رایج در شهر قیاس کنیم. اینکه بیمارستان،
دانشگاه و رستوران ها به طور کلی تفکیک جنسیتی بشوند، نتیجه ای جز منزوی
کردن زنان نخواهد داشت اما احترام به حقوق شهروندی یک زن برای اینکه بتواند
به مثابه مردان از تمامی امکانات یک شهر استفاده کند، به طوری که این
استفاده دور از شئونات نباشد، مسئله دیگری است که باید به آن توجه ویژه
کرد.
شاید شرایط برای اینکه زنان بتوانند همپای مردان برسد اما آنچه
در این مسئله حائز اهمیت است این است که جدا از کلیشه های جنسیتی بتوان
شرایطی را ایجاد کرد که زنان نیز بتوانند سهمی از کمترین ها داشته باشند.
در شرایطی که زنان ایران فرصت کمتری برای بودن در فضاهای شهری و استفاده از
فضای سبز دارند، ایجاد اماکنی که آنها بتوانند در آن ورزش کنند و بدوند و
از فضای سبز استفاده کنند، بسیار ضروری به نظر می رسد. این اتفاقی است که
با ساخت پارک هایی برای زنان در سال های اخیر رخ داده است.
آناهیتا
از کسانی است که هر روز به پارک مادران می رود تا بدود. او می گوید پارک
مادران یک اتفاق بزرگ بود اما متاسفانه ظرفیت محدودی دارد؛ مثلا فقط در بخش
کوچکی از آن زنان می توانند آزادانه ورزش کنند یا راحت باشند. این فضا
حدودا 2 کیلومتر است و در بقیه مکان ها زن ها پوششی شبیه دیگر نقاط شهر
دارند. با گسترش فضای شهری مدرن، ابهام در فضای شهری نیز افزایش پیدا می
کند و زنان از حضور در فضاهای شهری ترس دارند. فضاهای نامناسب شهری، فضاهای
بی دفاع، محلات ناامن، شهرهایی با معماری صرفا مردانه از عوامل تهدید
کننده امنیت شهری و اجتماعی زنان هستند. امروزه اعتقاد بر آن است که موفقیت
یا شکست برنامه ریزی شهری در ایجاد یا تغییر وضع فضای عمومی شهری، با
اندازه گیری زنان و مردان استفاده کننده و تنوع ویژگی افرادی که از این فضا
بهره می برند، بررسی می شود.
توجه به تفاوت نگرش و نیازهای زنان و
مردان در فضاهای شهری، بی توجهی به نیازهای زنان در طراحی فضاها و اینکه
چگونه برنامه ریزی و طراحی شهری می تواند پاسخگوی این نیازها باشد، از
موضوعاتی است که معماران امروز شهری به آن توجه می کنند. به نظر می رسد بین
عوامل موثر در مطلوبیت فضاهای شهری برای زنان، با حضور زنان در شهر و
میزان رضایت آنها از فضای شهری رابطه ای وجود دارد.
در حالی که زنان
یک یاز ارکان اصلی توسعه پایدار هستند و بدون مشارکت فعال آنان، توسعه به
سرانجام نخواهد رسید، در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه از
نابربری های بسیاری رنج می برند. بهبود موقعیت زنان موجب مشارکت اجتماعی
بیشتر آنان و در نتیجه پیشرفت جامعه می شود. یکی از پدیده های اجتماعی که
امروزه پژوهشگران به آن توجه می کنند، مسئله حقوق شهروندی است. حقوق
شهروندی به عنوان یک یاز مهم ترین مولفه های حقوق سهم بسزایی در احساس
عدالت اجتماعی و در نهایت توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. بر
این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر، سنجش میزان برخورداری زنان از حقوق
شهروندی و عوامل موثر بر آن است.
گیتی اعتماد، معمار و رییس
هیات مدیره مهندسین مشاور طرح و معماری، در گفتگو با «جامعه پویا» درباره
فضایی شهری می گوید: «فضاهای شهری علاوه بر کالبد فیزیکی شامل جنبه های
نمادین فرهنگی و اجتماعی نیز هستند که با روابط جنسیتی مردان و زنان در
ساخت اجتماعی شهر ارتباط پیدا می کنند. در رشته جغرافیای اجتماعی، بسیاری
از مطالعات انتشار یافته جدید، به تحلیل ارتباط میان فضا، جنسیت و جنس می
پردازند. این بررسی ها جنبه های جدیدی از فضای اجتماعی را روشن کرده و از
آن طریق تصویری از شهر ارائه می کنند که تاکنون در پژوهش های متداول کمتر
به آن توجه شده است.
محیط شهری هم به منزله یک مقیاس کلیدی که جنسیت
از طریق آن، تجربه و تثبیت می شود و هم چارچوبی مفهومی که در آن جنبه های
اجتماعی و اقتصادی زندگی بشر را می توان تحلیل کرد، شناخته شده است. به
صورت حداقلی، «محیط شهری» را می توان با توجه به مفهوم شرایط مکانی زندگی
روزمره زنان در نظر گرفت و به اهمیت آن پی برد. فضاهای عمومی جنسیتی هستند
به این معنا که هم بازتابی از نحوه ساخته شدن و فهم جنسیت هستند و هم بر آن
تاثیر می گذارند در حالی که مردان آزادی بیشتری در رفت و آمد در شهر و
محدودیت کمتری در دسترسی به فضاهای عمومی دارند.
فعالیت زنان از
عواملی مانند سن و نحوه پوشش تاثیر می پذیرد و محدود به زمان های خاصی است؛
برای مثال در حالی که مردان می توانند در هر ساعت از شبانه روز به خارج از
خانه بروند و غالبا هم این کار را می کنند، زنان معمولا در ساعات آخر شب
بدون یکی از مردان فامیل یا یک زن دیگر، از خانه خارج نمی شوند. آنها
معمولا ترجیح می دهند بازو به بازوی همراه شان راه بروند. مواقعی که با
گروهی از دوستان شان هستند، راحت ترند، بلند می خندند و حرف می زنند و جالب
اینکه هر چه سن زنان بیشتر می شود، به همان میزان اعتماد به نفس بیشتری را
به دست می آورند و در نهایت در اجتماع راحت تر و مطمئن تر رفت و آمد می
کنند.»
جای واقعی زنان در فضای شهری تهران کجاست؟درک
کردن اهمیت زن و فضا در جامعه امروزی دشوار نیست. شاید اولین و بدیهی ترین
اهمیت موضوع این واقعیت باشد که گسترش نقش و حضور زنان در «تولید اجتماعی
فضا» در دهه های اخیر مناقشه برانگیز و مسئله آفرین بوده است. حداقل اینکه
از منظر سیاست فرهنگی، دولت دائما با این مسئله درگیر است که چگونه زنان را
در فضا، در جای خودشان بنشاند. اما نوعی «چانه زنی گرم» بین دولت و زنان
در تمام دهه های گذشته شکل گرفته است. در این چانه زنی مناقشه بر سر این
است که جای واقعی زنان در فضای شهری، کجاست؟ چه فضایی و چه میزان از فضا به
زنان تعلق دارد؟
با اینکه تلاش شده است فضاهای شهری در ایران کنونی
با توجه به اصول شهرسازی بنا شوند، اما توجه نکردن به تفاوت بین جنسیت زن و
مرد – به اقتضای تفکر حاکم در شهرسازی – و تفاوت های ظرف آنها در استفاده
از فضا، باعث شده مردان بیشتر از فضاهای عمومی شهر استفاده کنند. می توان
این توصیف از شهر را تا حدودی ناشی از نگرش مردانه در ساخت شهر دانست.
تصویر شهر ما نه تنها فاقد صراحت بلکه خام و بدون ظرافت لازم است و از خطوط
و رنگ های خشن و آزار دهنده تشکیل شده است.
در نظر گرفتن تفاوت های
ظریفی که بین زنان و مردان وجود دارد، در هیچ کدام از طرح های شهری به چشم
نمی خورد؛ برای نمونه متناسب نبودن ابعاد و تناسبات مبلمان شهری با شرایط
زنان، امری مشهود است. اگرچه نمی توان با قاطعیت گفت مبلمان موجود در
شهرهای کنونی مختص مردان طراحی شده است اما می توان به جرأت گفت نیاز زنان
در بسیاری از موارد در نظر گرفته نشده است.
نمونه بارز
نادیده گرفته شدن تفاوت های زن و مرد در طراحی فضا و المان های مورد نیاز،
نیمکت هایی است که در ایستگاه های اتوبوس نصب می شود؛ چرا که هم ارتفاع
مناسب در آنها رعایت نشده است و هم راحتی و آسایش لازم را ندارد؛ گویی آن
گونه طراحی شده است تا فقط وجود خود را به رخ شهروندان و مخصوصا مادران و
کودکان خسته از دوندگی های روزمره بکشند. نیمی از استفاده کنندگان امکانات
شهری بانوان هستند، ولی مبلمان موجود کاربری مردانه دارد. البته نه اینکه
عمدی برای این موضوع باشد؛ چون مردان در ایجاد این امکانات تصمیم گیرنده
اند، ناخواسته آنها را متناسب با وضعیت خود تعریف می کنند.
زنان
خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوتی در مقایسه با مردان دارند که
در نوع ارتباط آنها با فضا تاثیر می گذارد. آنها تسهیلات خاصی را از فضا
انتظار دارند که با خصوصیات جسمی و نیازهای عاطفی و روحی شان متناسب باشد و
زندگی روزمره و فعالیت شان را تسهیل کند. البته استانداردهایی که عموما از
طرف مردان ایجاد شده پاسخ گوی نیازهای زنان نیستند. در تهران نیز شهرداری
تهران با آگاهی از سهم ناچیز زنان در استفاده از فضاهای شهری، مراکزی زنانه
در نقاط مختلف شهرها تاسیس کرده و نکته با اهمیت این است که اولین و
بیشترین فضاهای عمومی تفکیک شده در ایران در پایتخت قرار دارد.