اما مسعود شکوهی، مدیرکل امور تربیتی و مشاور وزارت آموزشوپرورش، به سؤالات ما درباره این طرح پاسخ داد که در ادامه خواهید
خواند:
در بستههای هدایت تحصیلی که این روزها سروصدای زیادی مطرح
کرده، جنسیت دانشآموزان هم برای شما مطرح بود؟ یعنی به تناسب جنسیت
دانشآموزان آنها را هدایت تحصیلی کنید؟
نه. بالاخره هر رشتهای را که شورایعالی آموزشوپرورش بهعنوان رشتهها و
شاخههای مختلف مشخص کرده، از نظر ما، هم دختران و هم پسران میتوانند وارد
آن بشوند و جنسیت محدودیتی را ایجاد نمیکند.
پس این نگرانی فعالان حقوق زنان را بیدلیل میدانید؟
بله و کاملا تکذیب میکنم.
دختری که با معدل نزدیک ١٩ به کارودانش هدایت شده، به نظرتان
هدایت صحیح بوده؟ بالاخره نمیشود منکر آن شد که این دانشآموز بااستعداد
است. دلیل این هدایتها چیست؟ شما چه ملاکی داشتید؟ صرف بازار کار باعث
میشود که با آینده دانشآموزان بازی شود؟
اول این نکته را بگویم. قرار نیست که افراد بیاستعداد به کار و دانش
بروند. آنجا هم افراد مستعد و توانا میتوانند ادامه دهند. کمااینکه
دانشآموزان فنی و حرفهای دانشآموزان مستعدی هستند که به رشتههای فنی
علاقهمندند. مسئله دوم این است که برای ما در هر منطقه ظرفیت ملاک بود.
بالاخره در هر منطقهای تعداد کلاسها و معلمان و... محدود بود. از این جهت
ما برای هدایت دانشآموزان به رشتههای مختلف ملاکهای زیادی در نظر
گرفتیم... .
پس تکلیف علاقه دانشآموز چه میشود؟
ببینید. ما درواقع دانشآموز را با خودش سنجیدیم و ١٢ اولویت برای او در
نظر گرفتیم. شرایط دانشآموز نسبت به کسب رتبه در منطقه ملاک قرار گرفت.
رتبه او در منطقه مهم است. ممکن است یک دانشآموز در مدرسه خودش امتیاز
لازم را داشته باشد، اما در قیاس با منطقه خودش بههرحال ممکن است نمره
لازم را کسب نکند.
اگر من دانشآموز بههیچعنوان دلم نخواهد رشتهای را که هدایت تحصیلی برای من مشخص کرده ادامه بدهم، تکلیف چیست؟
ببینید، ما اولویتها را به ١٢ دسته طبقهبندی کردهایم. دانشآموز ١٢
اولویت دارد که میتواند بنا بر ظرفیت و اولویت آنها را ادامه دهد. درهرحال
ما در بحث هدایت تحصیلی ظرفیت محدودی داریم و مجبور و ناگزیریم... .
یعنی اگر من دلم نخواهد رشته گرافیک که شما برایم انتخاب
کردهاید را بخوانم و دلم بخواهد انسانی بخوانم و در اولویتهای درنظرگرفته
هم وجود نداشته باشد، تکلیف چه میشود؟
ببینید! بحث توزیع متناسب رشتهها، در کشور ما بسیار بغرنج شده است. باید
بگویم که از مجموع تقریبا ٨٠٠هزار دانشآموز ثبتنامکرده در کنکور
سراسری، ٥٦٠هزار نفر رشته تجربی بودهاند و چیزی حدود یک درصد اینها در
رشتههای پزشکی و دندانپزشکی قبول شدهاند. درواقع ٩٩ درصد این
دانشآموزان قبول نمیشوند و تبعات زیادی برای ما خواهد داشت.
فکر نمیکنید این رفتار باعث مهاجرت عده زیادی از دانشآموزان شود؟
خب این دانشآموزان میتوانند از مدارس غیردولتی استفاده کنند. این محدودیت فقط در مدارس دولتی وجود دارد.
خب این باعث تبعیض نمیشود؟ یا این شائبه ایجاد نمیشود که آموزشوپرورش به سمت پولیشدن پیش میرود؟
نه. ما الان درحالیکه در یک منطقه با معضلات زیادی مواجه هستیم. در یک
منطقه آموزشی که چهارهزار نفر دانشآموز داشته، دوهزارو ٧٠٠ نفر معدل بالای
١٨ داشتند و از این چهارهزار نفر، سههزار نفر اعلام کردهاند که
علاقهمند هستند در رشته تجربی ادامه تحصیل بدهند... .
شما که نباید برای دانشآموز تعیینتکلیف کنید. این حریم
شخصی آدمهاست آقای شکوهی...، من دلم میخواهد پزشکی بخوانم و بعد رستوران
باز کنم. این حریم شخصی من است... .
من میگویم در کنکور سراسری ٨٠٠هزار نفر ثبتنام کردهاند و ٥٦٠هزارنفر میخواهند پزشک شوند، خب این امکانپذیر نیست دیگر.
مگر همه پزشکهای ما مطب دارند؟
نه. اصلا خود شما رشتهتان چیست؟
من حقوق خواندهام.
خب رشته شما کمی با کارتان تناسب دارد. اما من آمار نگرانکنندهای دارم.
مرکز آمار اعلام کرده تنها ٣٢ درصد افراد به تناسب رشته تحصیلی شغلشان را
انتخاب کردهاند. این افراد از سرمایه مادی و معنوی جامعه استفاده کرده و
آن را هدر دادهاند. من بهعنوان برنامهریز آموزشوپرورش کشور موظف هستم
این نگرانیها را با دقت پیگیری کرده و برایش راهحل پیدا کنم. جامعه ما که
فقط نیازمند پزشک نیست.
آقای شکوهی! این کار نیاز به فرهنگسازی دارد، نه اجبار!
الان اجبار نیست. بههیچوجه اجبار نیست. ما این رشتهها را اعلام کردیم و
آنهایی که در منطقه رتبه لازم را کسب نکردهاند و اعتراض دارند، اعتراض خود
را به اداره آموزشوپرورش منطقهشان اعلام میکنند و آموزشوپرورش این
اعتراضها را بررسی میکند و تا آنجایی که ظرفیت ما پاسخگو باشد،
میتوانند به رشتههای دیگر بروند. ولی من نمیتوانم جوابگوی همه باشم. ٦٣
درصد دانشآموزان برای رشته تجربی خیز برداشتهاند؛ شما تصور کنید اگر از
یک میلیون دانشآموز ٦٣ درصد بخواهند تجربی بخوانند، چه خواهد شد؟ ما
اینهمه دانشآموز را ثبتنام کنیم درحالیکه معلم نداریم، کلاس نداریم و
ظرفیت نداریم؟ خود شما بعدا به من اعتراض نمیکنید؟ فرد میتواند در مدرسه
غیرانتفاعی درس بخواند. شما اگر جای ما متولی بودید چه تصمیمی
میگرفتید؟
من تصمیم میگرفتم در حریم شخصی مردم دخالت نکنم و مسئله را ریشهای حل کنم... .
بههرحال بهعنوان کسی که نگرانی دارد باید شرایط ما را درک کنید.
عمدهترین نگرانی موجود نگاه جنسیتی به این رشتههاست و اجازهندادن به زنان برای حضور در برخی رشتهها... .
اصلا این نگرانی را نداشته باشید، چنین چیزی در سیاست ما نیست، مسئله ما کمبود ظرفیت برای پذیرش در رشتههاست.
الان دعوایمان میشود آقای شکوهی؛ جواب کمبودن ظرفیت شما را نباید دانشآموز بدهد... .
پس چه کسی باید بدهد؟ بههرحال مدارس ما در این سالها افزایش پیدا نکرده؛
ما ١١٠هزار مدرسه داریم و کلاسها و ظرفیت معلمهایمان هم مشخص است و من
باید براساس ظرفیت و کلاس و کتابم به دانشآموز بگویم برو در فلان کلاس و
فلان رشته درس بخوان. حالا اگر بیشتر شد من چه کنم؟ درعینحال با اینکه
گفته شده بود مدارس غیردولتی هم باید تابع این قانون باشند و باید توزیع
متوازن باشد، بااینحال و بنا به درخواست خود خانوادهها انتخاب رشته در
مدارس غیرانتفاعی را باز گذاشتیم.
تکلیف دانشآموزی که هدایت تحصیلی شما را نمیخواهد، شرایط
مهاجرت و پول مدرسه غیرانتفاعی را ندارد چیست؟ شما با طلب اجتماعی این
دانشآموز چه میکنید؟
ما تشخیصی ندادیم نمرهاش را نگاه کردیم. بالاخره باید ملاکی برای این
هدایت تحصیلی وجود داشته باشد. شما میگویید ملاک این باشد که هرچه
دانشآموز بگوید؟ میشود ٥٠٠هزار دانشآموز را فرستاد رشته تجربی؟ فردا
جواب اینهمه تراکم را چه کسی میدهد؟ شما از من بهعنوان برنامهریز
آموزشی جواب نمیخواهید؟ جواب این همه افسردگی و سرخوردگی را چه کسی
میدهد؟ ٩٩ درصد این بچهها اصلا قبول نمیشوند. ٩٩ درصد از اینها برایشان
شرایط ادامه تحصیل فراهم نمیشود. من بالاخره بهعنوان یک دغدغهمند و فعال
اجتماعی باید این مسئله را مد نظر قرار بدهم و این توزیع را متناسب انجام
دهم.
خب اگر همه این دانشآموزان مورد بحث به مدارس غیرانتفاعی بروند که احتمالا این اتفاق میافتد، مشکل شما حل میشود؟
ما به جز تراکم در علوم تجربی در هیچ رشته دیگری مشکل نداریم؛ باید این تب
ایجادشده در جامعه را با فرهنگسازی فرو بنشانیم. ما باید به خانواده و
دانشآموز آگاهیبخشی کنیم که همه جامعه نباید پزشک شوند؛ اما بههیچوجه
نمیخواهیم در مسئله شخصی مردم دخالت کنیم و در مخیلهمان هم
نمیگنجد. شرق