شفا آنلاین>اجتماعی> هر نوع کسب و کاری زمانی شکل خواهد گرفت که بازاری برای فروش محصولات آن وجود داشته باشد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در مجموع در کنار شرایط فنی که به عرضه محصول اعم از مواد
اولیه، نیروی کار، سرمایه و سایرعوامل تولید مربوط میشود، تقاضای محصولات
یا خدمات یک بنگاه، اهمیتی راهبردی برای هر بنگاهی دارد. به همین جهت است
که در دنیای امروز شاهد رقابت شرکتها برای دسترسی به سهم بزرگتری از
بازار حتی به قیمت کاهش سهم رقبا هستیم.
درواقع شرط بقاء یکبنگاه این است
که بتواند ابتدا مشتریان خود را حفظ کند و سپس بتواند مشتریان جدیدی پیدا
کند. برای یک اقتصاد نیزدرمجموع همین موضوع صادق است. صادرات و بازارهای
صادراتی یک کشور جزء راهبردیترین موضوعاتی هستند که هر کشوری برای خود در
نظر میگیرد، چرا که تعامل اقتصاد آن کشوربا اقتصاد جهانی عمدتاً از این
مسیر شکل میگیرد. از همین رو است که شاهد هستیم کشورها حتی در عرصه سیاست
خارجی نیز در نهایت به دنبال ایجاد شرایط برای ورود بهبازارهای جدید
هستند. از نگاهی دیگر، الگوی صادراتی کشورها حتی بر سیاستهای داخلی و
خارجی آنها موثر است. کشوری که تنها نفت صادر میکند الگوی سیاست داخلی و
خارجی متفاوتی با کشوری خواهد داشت که کالاهای صنعتی متنوع صادر میکند.
دکتر
حسن حیدری، پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در این خصوص
معتقد است: «اقتصاد ایران نیز به دلیل تک محصولی بودن شرایط متفاوتی دارد.
از همین رو است که توسعه صادرات غیرنفتی از چند دهه قبل جز برنامههای همه
دولتها بوده است. تلاشهای زیادی نیز در این زمینه صورت گرفته و صادرات
غیرنفتی ایران علی رغم افت وخیزهایی، رشد مناسبی داشته است. در واقع اقتصاد
ایران در شرایط فعلی در تلاش برای دسترسی به بازار برای محصولات جدیدی است
که بتوانند جایگزین و کاملکننده درآمدهای نفتی باشند.» وی میافزاید: «با
این حال الگوی صادرات غیرنفتی ایران با یک چالش اساسی روبرو است و آن عدم
تنوع و تمرکز بالا است. درواقع تنوع مساله اساسی اقتصاد ایران است. چالش
تنوع صادرات از چند جنبه قابل بررسی است. موضوع اول تنوع در سبد صادراتی یا
تنوع در محصولات صادراتی است. بر اساس اعلام گمرک ایران در سال 94 به
میزان 42 میلیارد و 415 میلیون دلار انواع کالا صادر شده است که به نسبت به
سال 1393 روند کاهشی داشته است البته بیشترین سهم صادرات نیز محدود به 10
قلم کالا بوده و هست.»
در
سالهای اخیر شرکای تجاری ایران کاهش یافته و به تعدادی از کشورها مانند
عراق، افغانستان، ترکمنستان، پاکستان، مصر، امارات متحده عربی، ترکیه،
آلمان، کره جنوبی، چین، هند و آلمان محدود شده است. دلواپسان باید امروز
این حقیقت را قبول کنند که این تعداد اندک حاصل عملکرد و سیاستهای آنان طی
سالهای 1384 تا 1392 بوده است. ایران طی این سالها نتوانسته است نهتنها
سبد محصولات صادراتی خود را توسعه دهد بلکه بر تعداد کشورهای هدف بیفزاید.
مسعود
حکمت پناه، کارشناس ارشد مدیریت و بازرگانی بینالملل در این خصوص
میگوید: «یکی از اهداف دولت در سه سال گذشته، توسعه صادرات غیرنفتی بوده
است. این هدف در برخی دولتهای گذشته نیز مطرح بوده؛ اما به دلیل مسائل
متعددی مانند وابستگی دولت به درآمدهای نفتی، این مهم، هیچگاه بهصورت
شایسته محقق نشده است. ظاهراً عزم دولت، در توسعه صادرات غیرنفتی جدی است.
به این منظور، محصولات صادراتی غیرنفتی را به دو دسته تقسیم کرده و دو
راهبرد اجرایی برای تحقق هدف دولت پیشنهاد میشود. دسته اول، کالاهایی
هستند که به کشورهای نزدیک صادر میشوند. به دلیل مسافت نزدیک و مرزهای
گسترده و اعتماد و ارتباط فرهنگی تجار کشورهای همسایه، یک نوع مزیت رقابتی
برای ایران وجود دارد. این دسته محصولات، به بازارهایی چون عراق، اقلیم
کردستان، پاکستان، افغانستان و برخی کشورهای هممرز شمالی و جنوبی صادر
میشوند و میتوان با تدابیر و راهبردهایی همچون تقویت روابط سیاسی و
اقتصادی با دولتهای همسایه، تسهیلات گمرکی مرزی و توسعه زیرساختهای حمل و
نقل، کاهش هزینهها و زمان انجام تشریفات اداری، تسهیلات روادید و ورود و
خروج کمهزینه، آسان و سریع تجار به کشورهای همسایه، تسهیلات بانکی مانند
روشهای پرداخت اعتبار اسنادی و انتقال ارز، اطلاعرسانی در مورد فرصتهای
تجاری، نیازهای منطقهای و تسهیلات شرکت در نمایشگاه و هدایت تولیدکنندگان
در مورد روشهای صادرات و یافتن مشتری خارجی در کشورهای همسایه به توسعه
صادرات آنها کمک کرد.»
وی میافزاید: «دسته دوم، محصولاتی هستند که مزیت
نسبی و رقابتی در آنها وجود دارد و تولید آنها مختص ایران و تعداد محدودی
از کشورهاست مانند صنایعدستی و فرش دستباف، زعفران و خشکبار. این کالاها،
دارای ارزش افزوده بالا بوده و قابلیت صادرات پایدار به دورترین نقاط دنیا
را دارند و قیمت آنها براساس قیمت تمام شده محصول تعیین نمیشود. این
کالاها به دلیل ارزش افزوده بالا و فاصله زیاد قیمت تمامشده و قیمت
مصرفکننده، تحمل تورمهای سالانه ایران را دارند و افزایش تورم یا کاهش
نرخ ارز، باعث کاهش صادرات آنها نمیشود. مهمترین چالش ایران در صادرات
چنین کالاهایی، عدم آگاهی و مشهور نبودن برندهای ایرانی در بازارهای جهانی
است. این عدم آگاهی، باعث شده تا بهعنوان نمونه، پسته آمریکا، با تبلیغات
طولانیمدت و توزیع وسیع، بهعنوان پسته اصیل وارد بازار چین شده و اکنون،
بازار چین، با نوع آمریکایی آن اشباع شده است. مصرفکنندگان چینی، رنگ و
طعم و شکل پسته را با نوع آمریکایی آن میشناسند و بسیاری از آنها حتی از
پسته ایران آگاهی ندارند.»
شاید
تا 10 سال پیش، بهانههای زیادی مانند هزینههای سنگین مارکتینگ
بینالملل برای توجیه عدم موفقیت برندهای ایرانی در ایجاد آگاهی و شهرت
جهانی وجود داشت؛ اما امروزه به لطف گسترش کانالهای ارتباطی و اطلاعرسانی
مانند اینترنت، شبکههای اجتماعی، موبایل، سفرهای خارجی و گسترش زبان
بینالمللی، این کار امکانپذیر شده است و حتی با کاهش نسبی هزینهها و
افزایش سرعت تثبیت برند در بازارهای هدف همراه بوده است. اسحاق جهانگیری،
معاون اول رئیس جمهوری نیز با تاکید بر اینکه صادرات غیرنفتی همواره یکی از
وظایف دولتها در برنامههای توسعه کشور بوده است بیان میکند: «عزم دولت
تدبیر و امید این است که توسعه صادرات را به یکی از اصلیترین مسائل کشور
تبدیل کند و در این مسیر از تدابیر و راهکارهای لازم برای افزایش حجم
صادرات استفاده خواهد کرد. در کشورهای همسایه بازارهای بزرگی برای
صادرکنندگان ایرانی وجود دارد و باید با استفاده از راهکارهایی همچون ایجاد
خط اعتباری برای کشورهای مقصد، زمینه جهش و توسعه صادرات غیرنفتی کشور را
فراهم کنیم.»
وی میافزاید: «در مقطع فعلی که اقتصاد کشور در شرایط رکود
قرار گرفته، توسعه صادرات غیرنفتی نقش تعیین کننده ای در خروج از این شرایط
دارد و بر اساس نظر اکثریت اقتصاددانان، یکی از پیشرانهایی که میتواند
به خروج از شرایط رکود کمک کند، توسعه و رشد صادرات غیرنفتی است. انتظار ما
از فعالان حوزه صادرات این است که کشورهای همسایه را جدی گرفته و برای
صادرات کالا و خدمات ایرانی به این کشورها از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.»