کد خبر: ۱۱۵۹۰۵
تاریخ انتشار: ۰۳:۵۹ - ۲۷ تير ۱۳۹۵ - 2016July 17
شفا آنلاین>سلامت> امیرحسین میرلوحی فارغ‌التحصیل رشته پزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد است که چند سالی است به استرالیا رفته و با پشت سرگذاشتن برخی امتحانات پزشکی، به عنوان پزشک خانواده در این کشور مشغول کار است.
به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید در گفت‌وگویی که با وی داشتیم، از ویژگی‌های پزشک خانواده و نظام سطح‌بندی در کشور استرالیا صحبت کردیم و نقاط قوت و ضعف آن را با سیستم بهداشتی درمانی حاکم بر ایران مقایسه کردیم.

چه پروسه‌ای گذراندید تا به عنوان پزشک خانواده در کشور استرالیا مشغول شوید؟
       در ابتدا که من با مدرک پزشکی عمومی ایران وارد استرالیا شدم، در آزمونی با عنوان«AMC MCQ» شرکت کردم. پس از قبولی، در امتحانات زبان شرکت کردم و در مرحله بعد، آزمون شفاهی به شکل مصاحبه از من گرفته شد با نام آزمون PESCI. قبولی در آزمون پسکی به منزله اجازه کار در همان منطقه به مدت 4 سال است. البته در حین کار در آن منطقه مشخص، برای شرکت در امتحانات دیگر فرصت هست. قبولی در امتحانات بعدی، باعث صدور نظام‌پزشکی و اجازه کار سراسری در کل استرالیا می‌شود.

 قبولی شما در این آزمون‌ها، تاییدی بود برای اینکه شما به عنوان یک پزشک عمومی اجازه کار داشته باشید یا به عنوان پزشک خانواده؟ به بیان دیگر می‌خواهم بدانم فرق پزشک عمومی با یک پزشک خانواده در استرالیا چیست؟
       در کشورهایی مثل استرالیا و همین‌طور انگلیس، آمریکا و کانادا این‌طور نیست که مانند سیستم آموزش پزشکی ایران، دانشجویان از همان ابتدا پزشکی بخوانند. درواقع پس از گذراندن یک دوره 4 ساله، مدرکی به آنها داده می‌شود با نام MDES و تازه پس از آن، دانشجویان وارد دوره اینترنشیپی می‌شوند که پس از حدود 3 سال، عنوان MEDICAL DOCTOR را دریافت می‌کنند. با وجودی که دکترها تا این مرحله، 7 سال تحصیل کرده‌اند، ولی مانند ایران، پزشک عمومی محسوب نمی‌شوند و لازم است که به یک شاخه تخصصی وارد شوند. مثلا با دریافت مدرک تخصص GP، یک پزشک عمومی بشود. پزشک خانواده هم در استرالیا یک تخصص محسوب می‌شود.

  یعنی اگر کسی دوره پزشک خانواده را نبیند، اجازه ندارد که مانند ایران به عنوان یک پزشک عمومی طبابت کند؟
       نه. حتما باید این دوره تخصصی را پشت سر بگذارد تا بتواند مشغول به کار شود. برای گرفتن مدرک GP، این دوره بین 3 تا 4 سال است. درواقع فردی که مدرک MD یا همان MEDICAL DOCTOR را در استرالیا دریافت می‌کند، اگر بخواهد پزشک عمومی بشود، لازم است که وارد یک بیمارستان، درمانگاه یا کلینیکی بشود که آن کلینیک حتما باید با کالج پزشکان عمومی» در ارتباط باشد. آن شخص در درمانگاه هم کار می‌کند و هم از طرف کالج تحت آموزش‌های لازم قرار می‌گیرد.

نظام سطح‌بندی در استرالیا به چه شکل است؟ یک بیمار وقتی وارد یک مرکز درمانی می‌شود، در ابتدا توسط چه کسی ویزیت می‌شود؟
       سیستم ریفرال (نظام ارجاع) استرالیا با کشورهایی مانند کانادا و انگلیس تفاوت‌هایی دارد. در کانادا و انگلیس سیستم ریفرال به این صورت است که پزشک خانواده تعدادی خانوار را تحت پوشش مراقبت‌های بهداشتی درمانی قرار می‌دهد و آن خانواده‌ها در مواقع لزوم چنانچه بخواهند از سیستم رایگان و دولتی استفاده کنند، فقط می‌توانند به پزشک خانواده مربوط به خودشان که در محل سکونت آنها است، مراجعه کند. ولی نظام ارجاعی که در استرالیا وجود دارد، به این شکل نیست. در استرالیا خانواده‌ها تحت پوشش یک پزشک خانواده هستند ولی حق انتخاب هم دارند و می‌توانند به پزشک دیگری مراجعه کنند. درعین حال یک بیمار می‌تواند صبح، پیش یک پزشک برود و عصر، پیش پزشک دیگری و این باعث می‌شود که پیش 2 پزشک پرونده داشته باشد. این مسئله ضعف سیستم استرالیا است و انتقادات زیادی هم نسبت به آن مطرح است. در استرالیا ویزیت پزشک خانواده رایگان است و دولت صددرصد آن را پرداخت می‌کند. بنابراین اگر یک بیمار بتواند پیش هر پزشکی که می‌خواهد برود، به منابع موجود آسیب وارد می‌کند.

این چه نظام ارجاعی است که بیمار هر جا بخواهد می‌رود؟
       فقط در مورد پزشک عمومی این‌طور است. ولی هیچ بیماری نمی‌تواند بدون در دست داشتن نامه ارجاع پیش متخصص برود. اگر نامه ارجاع نداشته باشد، مهمان جیب خودش است. در استرالیا ویزیت پزشک متخصص برای هر نفر 250 دلار است.

 این سیستم ارجاع چگونه کار می‌کند؟
       پزشک خانواده یک بیمار را معاینه می‌کند و اگر لازم باشد، یک سری تست و آزمایش برای بیمار تجویز می‌کند و در نهایت اگر خود او از عهده درمان بیمار بر نیاید، یکی نامه ارجاع به بیمار می‌دهد و یک نسخه از آن را هم برای پزشک متخصص می‌فرستد. مطب پزشک متخصص یا کلینیک وقتی نامه ارجاع را دریافت می‌کند، با بیمار تماس می‌گیرد و نوبت مراجه به متخصص را تعیین می‌کند. درمورد آزمایشات هم به همین ترتیب است. چنانچه نامه ارجاع پزشک وجود داشته باشد، بیمه هزینه خدمات آزمایشگاهی را پرداخت می‌کند.

 مهم است که شما بر چه اساسی یک بیمار را به آزمایشگاه بفرستید؟ لازم است که در برابر ارجاع یک بیمار به آزمایشگاه پاسخگو باشید؟
       بله. البته بعضی از آزمایش‌ها مانند عکس قفسه صدری یا موارد مشابه هست که معمولا در همه آزمایشگاه‌ها رایگان هستند ولی برای سی‌تی‌اسکن لازم است که پزشک حتما در برگه مخصوص، یک شرح کامل بنویسد و بگوید که علت اینکه بیمار را برای سی‌تی‌اسکن فرستاده، چه بوده است. اگر پزشک این شرح را ننویسد، سی‌تی‌اسکن انجام می‌شود ولی پس از مدتی یک قبض مثلا 300 دلاری برای بیمار ارسال می‌کنند. آزمایشات، رادیولوژی و موارد اینچنینی حتما شرح پزشک را نیاز دارد چرا که مثلا خیلی از بیماران صرفا برای چکاپ به پزشک مراجعه می‌کنند. دولت پول آزمایشاتی که برای چکاپ است را نمی‌دهد. البته بعضی از چکاپ‌ها هم رایگان است. مثلا هر مرد بالای 50 سالی می‌تواند تست اسکرین مربوط به سرطان روده را سالانه به‌طور رایگان انجام دهد. تست پروستات هم به همین صورت است یا برای بانوان تست ماموگرافی به رایگان انجام می‌شود.

پرونده‌های بیماران به چه صورت است؟ کاغذی یا الکترونیک؟
       همه پرونده‌ها در همه شهرها و روستاهای استرالیا به صورت الکترونیک است. ولی یکی از ضعف‌های سیستم درمانی استرالیا این است که پرونده‌های الکترونیک بیماران تماما به هم وصل نیست و به همین دلیل بیمار می‌تواند در مراکز مختلف، پرونده‌های مختلف ایجاد کند و تنها کاری که می‌شود این است که دکتر دوم از بیمار بخواهد که یک رضایت‌نامه امضا کند تا براساس آن، مرکز درمانی اول، پرونده وی را برای مرکز دوم ارسال کند. سیستم درمانی کانادا و انگلیس از این لحاظ بسیار منظم‌تر از استرالیا عمل می‌کنند و اگر در ایران هم قرار باشد نظام ارجاع و سطح‌بندی خدمات برقرار شود، به نظر من لازم است که از روش صحیح این کار، الگوبرداری شود.

وضعیت بیمه‌ها به چه صورت است؟
       در استرالیا این‌طور نیست که همه خدمات بهداشتی درمانی تحت پوشش بیمه و رایگان باشند ولی درمجموع باید گفت که دولت در مواردی که جان مردم در معرض خطر قرار بگیرد، با تمام توان حمایت می‌کند. مثلا اگر شخصی بیماری قلبی داشته باشد یا ضربه مغزی شده باشد یا از هر بیماری حاد دیگری رنج ببرد، آن بیمار را فالوآپ می‌کند، تحت نظارت کامل قرار می‌دهد و چنانچه بیمار، وضعیت مالی جالبی هم نداشته باشد، تمام هزینه‌های درمانی او را تقبل می‌کند. از طرف دیگر با توجه به حجم مراجعات به مراکز دولتی، کسانی که وضع مالی خوبی دارند، اصلا به سراغ خدمات دولتی نمی‌روند و خدمات بهداشتی درمانی را از بخش خصوصی دریافت می‌کنند. به این ترتیب در مراکز دولتی امکان بیشتری برای توجه به افراد کم‌بضاعت ایجاد می‌شود. البته این را هم بگویم که به خصوص در بخش خصوصی،‌ بیمارستان‌ها امکانات فوق‌العاده‌ای را چه از نظر هتلینگ و چه از نظر بهره‌گیری از بهترین پزشکان ارائه می‌کنند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: