کد خبر: ۱۱۱۸۱۰
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۹ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ - 2016June 13
شفا آنلاین>اجتماعی>استاد حمید سبزواری که چندی پیش بر اثر خونریزی معده در بیمارستان بستری شده بود صبح دیروز به علت کهولت سن و بیماری، دار فانی را وداع گفت.
  حمید سبزواری سراینده شعر «خمینی ای امام» از ۱۱دی‌ماه سال گذشته به دلیل خونریزی معده در بیمارستان‌ آسیا بستری بود. البته این بیماری حدود یک ماهی می‌شد که وی را درگیر کرده بود، اما به دلیل عدم بروز نشانه‌های بیرونی، خانواده او متوجه این بیماری نشده بودند تا اینکه به دنبال ضعف شدید و انتقال به بیمارستان، خونریزی معده وی تشخیص داده شد.

 در آن زمان محسن ممتحنی در ارتباط با وضع جسمانی پدرش به خبرنگاران گفته بود: «خونریزی معده جدی است و پزشکان برای مداوای او تلاش می‌کنند.» خانواده سبزواری ترجیح داده بودند موضوع بیماری او رسانه‌ای نشود، اما ملاقات گروهی از شاعران به همراه سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد، باعث شد این سکوت خبری شکسته شود و جامعه در جریان اخبار بیماری او قرار بگیرد.

       حسین آقا ممتحنی، مشهور به حمید سبزواری شاعر معاصر ایران و دارنده نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر بود.

       سبزواری در سال 1304 در سبزوار متولد شد. پدرش کاسب ساده‌ای بود که قریحه شاعری داشت و جدش، ملا محمد صادق ممتحنی، شاعری مردمی بود که «مجرم» تخلص می‌کرد و آثارش در سفری به مشهد، در حمله راهزنان از بین رفت. وی قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموخته بود. سرودن شعر را از 14 سالگی آغاز کرد. اولین اشعارش را در دفتری با نام «فریاد نامه» می‌نوشت، عنوانی که تحت تاثیر جریانات سال 1320 و اشغال ایران توسط متفقین انتخاب شده بود. در جوانی به علت اشتغال مداوم به کار، تحصیلاتش ناتمام ماند. بعد از کودتای 28 مرداد 1332 تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی در اسفراین مخفی شد. سبزواری مشاغل مختلفی را تجربه کرد و حتی مدتی در شرکتی که سنگ معدن استخراج می‌کرد در اطراف سبزوار و شاهرود کار کرد و مدتی هم با اجاره حمام در سبزوار گذراند. تا عاقبت در بانک بازرگانی (که بعد از انقلاب در بانک تجارت ادغام شد) مشغول کار و به تهران منتقل شد. اشعار او هم به خاطر محتوای مذهبی و انقلابی‌اش و هم به خاطر آشنایی‌اش با تصنیف‌سازی، در دوران مبارزات انقلابی به‌شدت طرفدار پیدا کرد. طوری که کمیته استقبال از امام، سرودن شعر برای ورود امام را به او سپرد و او هم «خمینی ای امام» معروف را سرود. هفت دفتر شعر از حمید سبزواری به‌جامانده است، که اسامی آنها، به ترتیب انتشار ازاین‌قرار است: سرود درد، سرود سپیده، کاروان سپیده، یاد یاران، گزیده ادبیات معاصر، به رنگ آمده دشمن، سرودی دیگر. حمید سبزواری در سال 1382 به‌عنوان چهره ماندگار شعر و ادبیات در سومین دوره از همایش چهره‌های ماندگار کشور انتخاب شد.

       در همین رابطه، از ایرج خسرو نیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران، درباره بیماری خونریزی معده، نشانه‌ها و عوارض آن سوال کردیم. به گفته خسرو نیا «خونریزی معده در بدو امر شاید هیچ نشانه خاصی نداشته باشد. به‌نحوی‌که مقداری خون از معده و مری و اثنی عشر وارد مدفوع شده و دفع شود و بیمار هم متوجه نشود. اما بعدازاینکه کمی بیماری تشدید شود؛ رنگ مدفوع کمی تیره‌رنگ می‌شود اما اگر مقدار خون بیشتر شود به‌صورت استفراغ خونی یا بی‌حالی، رنگ‌پریدگی خود را نشان می‌دهد. البته درد معده و ضعف عمومی هم از دیگر علایم این بیماری است.»

       نشانه‌های بالینی خونریزی معده ازاین‌قرار است: «وقتی پزشک این بیمار را معاینه می‌کند متوجه می‌شود که او دچار افت فشارخون، کاهش هموگلوبین و وجود خون زیاد در مدفوع است. بعد از تجویز آندوسکوپی ممکن است با زخم معده یا ورم روبرو شود که ممکن است براثر مصرف قرص مسکن یا داروی خاصی این اتفاق برای بیمار افتاده باشد. یا حادثه‌ای در مری، معده یا اثنی عشر ایجاد شده که باعث خونریزی شده است. زخم‌های قدیمی و سرطان‌های مری و معده و اثنی‌عشر از دیگر مواردی است که می‌تواند باعث خونریزی شود.»

       خسرو نیا درباره درمان خونریزی معده هم توضیح می‌دهد: «درمان بیماری بستگی به نوع و میزان شدت بیماری دارد. اگر زخم معده از سرطان ناشی شده باشد بیمار باید جراحی شود درحالی‌که اگر زخم معده باشد باید با دارو خونریزی را بند آورد اما درکل بستگی به‌شدت و دلیل بیماری دارد.»

       حمید سبزواری تعدادی از سرودهای انقلابی مثل «این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد، فریاد انسان‌هاست کز عمق جان خیزد» یا «آمریکا، آمریکا مرگ به نیرنگ تو، خون جوانان ما می‌چکد از چنگ تو» را سروده است. یک سرود معروف دیگر هم دارد که گفتند که در زمان بستری‌اش، برای عیادت کنندگانش می‌خواند: «از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما، جاودانه شد از فروغ سحر پگاه ما، صبح آرزو دمیده از کرانه‌ها، شاخه‌های زندگی زده جوانه‌ها... »

برچسب ها: وداع ، پدر شعر ، انقلاب
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: