کد خبر: ۱۱۱۶۸۵
تاریخ انتشار: ۰۵:۱۵ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - 2016June 12
شفا آنلاین>اجتماعی>پس از 14 سال جنگ که از سال 2001 و اشغال افغانستان توسط ارتش آمریکا آغاز شد، تعداد سربازان آمریکایی که چندین بار در محل ماموریت خود در خارج از خاک کشورشان مستقر شده‌اند به بیشترین تعداد در تاریخ آمریکا امروز رسیده است.
به گزارش شفا آنلاین،بیش از 90 هزار تفنگدار دریایی ارتش ایالات‌متحده که بیشتر آنان جنگجویانی کارآمد بوده‌اند، 4 یا 5 بار به محل ماموریت خود اعزام شده‌اند. شواهد جدید نشان می‌دهند که در سازگاری با محیط غیرنظامی پس از بازگشت به خانه این کهنه سربازان مثل سایرهمکارانشان عمل نمی‌کنند.

       تحلیل داده‌های ارتش آمریکا
نشان می‌دهند، برخلاف سایر نظامیان، در میان نظامی‌هایی که تابه‌حال چندین بار به ماموریت رفته‌اند، خطر ارتکاب خودکشی وقتی آن‌ها در محل ماموریت هستند کاهش می‌یابد و این خطر وقتی به خانه باز می‌گردند، بیشتر می‌شود.

       رونالد کسلر از دانشگاه هاروارد که این مطالعه را رهبری کرده است، می‌گوید: «این دقیقا عکس آن چیزی است که ما در ادبیات تروما می‌بینیم که هرقدر بیشتر درمعرض شرایط مشکل قرار بگیری بیشتر مشکل خواهی داشت.»

       این یافته‌ها نوری بر گوشه‌های تاریک حضور کهنه سربازان آمریکایی در خاک کشورهای دیگر می‌اندازد که تجربیاتشان با آنچه تاکنون در تاریخ ایالات‌متحده دیده‌ایم، همخوانی ندارد. میدان‌های جنگی که آن‌ها در آن حضور دارند از تعاریف جنگ‌های کلاسیک فاصله گرفته و درواقع میدان شورش است بدون رویارویی مستقیم یا توان پیش‌بینی حرکات جمعیت بومی. پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت این جنگجویان برجسته در قالب کلاسیک کهنه سربازانی که بار مصائب جنگ را دیده و تجربه کرده‌اند نمی‌گنجد. با توجه به این شواهد جدید روان‌پزشکان و دیگر اعضای تیم درمانگران روانی این سربازان به این فکر افتاده‌اند که باید درمان آن‌ها را از راهی متفاوت از قبل انجام داد.

       برخی کارشناسان عقیده دارند این باور که برای سازگارکردن این جنگجویان فقط باید زخم عاطفی آن‌ها را موردتوجه قرار داد، بد فهمیده شده است. دشواری اولیه در درمان آن‌ها لزوما التیام بخشیدن به زخم‌های عاطفی آن‌ها نیست، بلکه درک نکردن آن مهارت‌هایی است که به آن‌ها کمک کرده در میدان جنگ آن‌ها زنده بمانند، یعنی هوشیاری وقفه‌ناپذیر، گرفتن تصمیمات خلق‌الساعه، عدم تحمل بی‌مبالاتی و اجبار به کنش سریع و قاطعانه.

       جف اورت، از تفنگداران دریایی آمریکا که در عراق خدمت می‌کرده و اکنون در یوتا زندگی می‌کند درباره وضعیت کنونی خود می‌گوید: «من حتی از خانه خود زیاد بیرون نمی‌آیم. می‌ترسم، نه به خاطر اینکه کشت و کشتار کرده‌ام یا چیزی مانند این. خودم را کمتر در معرض دید مردم قرار می‌دهم چون می‌دانم چه آسان آدم از این خط رد می‌شود که بدون فکر عمل کند.»

       آلن پترسون، کهنه سرباز نیروی هوایی که ۲ مطالعه چندجانبه در مرکز علوم بهداشتی تگزاس را درباره اضطراب‌های مخاصمات سرپرستی کرده، به‌خوبی از چالش‌های پیش ‌رو واقف است. وی می‌گوید: «عادات یک جنگجو در میدان جنگ مانند عکس‌العمل‌های سریع به هنگام اضطرار را نمی‌توان با پایان ماموریت و آمدن به خانه با عملکرد خودکار مغز خاموش کرد. به‌واقع علمی وجود ندارد تا ما با به کار بستن آن بتوانیم این غریزه‌ها را مدیریت کنیم. باید آن را کشف کنیم، در غیر این صورت نسلی برایمان باقی می‌ماند که بیشتر زندگی‌اش وقف کشمکش خواهد شد.»

       یکی دیگر از سربازان آمریکایی از حملات غافلگیرانه شب می‌گوید: «در حمله به بغداد در سال 2007 هنگام جست‌وجوی یک خانه رهبر گروه ما موردحمله قرار گرفت و در صحنه تجسس تلوتلوخوران نقش زمین شد. می‌خواستیم کمکش کنیم اما کار ما ادامه عملیات بود. گروه دیگری باید به او کمک می‌کرد.»

       ارتش آمریکا برای بار آوردن جنگجویانی کارآمد وضعیت بدنی افراد را به‌خوبی تشخیص می‌دهد و آن را تقویت می‌کند. پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا، صدها میلیون دلار صرف آزمایش و تجزیه‌وتحلیل عوامل بدنی نظامیان کشور می‌کند، اما متخصصان این سازمان یافته‌های خود را به‌ندرت منتشر می‌کنند یا بسیار کم به‌طور اختصاصی درباره آن حرف می‌زنند. روانپزشکان و روانشناسانی که با ارتش کار می‌کنند می‌گویند؛ این وضعیت نادر روانی بر اساس 2 نوع آزمایش شناخته‌شده شناسایی می‌شود. اول یک پرسشنامه 44 سوالی که شخصیت را برآورد می‌کند و دیگر اینکه میزان عملکرد را می‌سنجد. آن‌هایی در مخاصمات خوش می‌درخشند که برون‌گرا، فعال، در جست‌وجوی هیجان و پرشور هستند.

       یکی از روان‌پزشکان ارتش که نخواست نامش فاش شود می‌گوید: «از به کار بردن کلیشه‌ها بیزارم، اما کسانی هستند که راه تو را سد می‌کنند. موضوع نظامی‌گری رفاقت نیست، شما باید از زندگی‌تان محافظت کنید یا حتی در موقع لزوم جان کسی را بگیرید.» اجرای اقدامات چیزی بیش از توجه خاص و تصمیم‌گیری است. این کار بخشی بر مبنای نظریه‌ای درباره تمرکز با نام «سبک‌ها» (styles) بنا شده است که پژوهشگران ورزشی آن‌ را تدوین کرده‌اند.

       دکتر چارلز مورگان، روان‌پزشک دانشگاه نیوهیون، چنین می‌گوید: «یک تحلیلگر در شرایط معمول داده‌ها را می‌گیرد، آن‌ها را به درون مغز خود می‌برد و می‌خواهد دوباره درباره آن فکر کند، بعد شاید محیط را بسنجد و دوباره فکر کند.» به گفته وی سربازان برجسته جنگاور عملکردی بسیار متفاوت دارند. «آن‌ها بلافاصله توسط محیط پیرامون خود احاطه می‌شوند، باید به‌شدت به اطراف خود توجه داشته باشند، اما قادرند به‌سرعت به درون خود بازگردند، تصمیمی سریع بگیرند، سپس عمل کنند و همان‌طور که می‌روند خود را وفق دهند.»

       این سطح بالا از هوشیاری و تصمیم‌گیری در آموزش‌ها و در مخاصمات حادتر شده و تصمیم‌گیری و عمل در وقت ضرورت طبیعت ثانوی فرد می‌شود. همین امر ممکن است بتواند یافته‌ها درباره خودکشی‌های اخیر را توضیح دهد. در حال‌ حاضر هیچ درمان قابل‌اتکایی برای بازگرداندن یا پایین آوردن غرایز سربازانی که بارها به میدان جنگ اعزام شده‌اند، به حالت عادی وجود ندارد. پژوهشگرانی که ارتش آن‌ها را حمایت می‌کند در کار آزمایش طیفی متفاوت از دیدگاه‌ها برای این کهنه سربازان هستند، شامل تکنیک واقعیت‌های مجازی و بیوفیدبک تا بتوانند غرایز جدیدی را به آن‌ها آموزش دهند و بر غریزه‌های قدیمی خط بطلان بکشند.سپید
New York Times

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: