به گزارش شفا آنلاین،
توبه اما برگشتن از گناه است. انابه روز
به روز از غیر خدا دور شدن و روز به روز به خدا نزدیک شدن است.
چرخه معنوی با بازگشت مکرر در مکرر به سوی خدا در همه مکانها و همه حالتها و همه زمانها در زندگی شتاب میگیرد.
تجربه زندگی معنوی امام خمینی(ره) پیش روی ماست. امام خمینی(ره) در ماه مبارک رمضان در هر سه روز ختم قرآن میکردند. شبانهروز را به هشت قسمت تقسیم کرده و قبل از نمازهای واجب و نماز شب کتاب خدا را با تدبر عمیق مطالعه میکردند. خواندن هشت بار کتاب خدا قبل از نماز در روزهای ماه مبارک رمضان و حاضر شدن برای بر پایی نماز در وقتهای فضیلت، نوعی انابه به سوی خدا است. هرچه ما باشتاب بیشتری به سمت خدا حرکت کنیم خدا دستگیری بیشتری از ما میکند.
در این میان ذکر خفی مهمتر از ذکر جلی است. تلاش برای خدا در روز به قصد دستگیری از دوستان خدا در غروب با انفاق پنهان چرخه انابه ما را کامل میکند.
بی گمان نیکی ها بدی ها را می زدایند، این یاد کردنی برای یادآوران است.(هود/١١٤)
خداوند با انابه بیشتر، اعمال بد ما را تبدیل به اعمال خوب میکند. حسنات
ما را نیز بتدریج به درجات تبدیل میکند. نماز نقش ویژهای در دوری از گناه
و انابه به سوی خدا دارد و بهترین حالت در نماز، رکوع و سجود است.
حالتهایی که دست شیطان از انسان قطع میگردد.
مراتب توبه عوام و متوسطین و خواص مثل مراتب انابه آنها فرقهای اساسی دارد. اما شرط اساسی هردو «اخلاص» است. اخلاص شرط قبولی همه اعمال نزد خدا است و روزه دروازه همه عبادات است. حضرت زهرا(س) فرمود: فرضالله الصیام تثبیتا للاخلاص. خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص در روح و جان انسان واجب کرده است. رسول خدا(ص) برای آسان کردن روزهداری، در طول سال در هر ماه سه روز روزه را سنت زندگی معنوی خویش قرار داد و خداوند با ده برابر کردن عمل صالح، زمینه روزهداری طول سال را برای خواص اصحاب پیامبر فراهم نمود.
توبه و انابه دایمی به سوی پروردگار، زندگی را در پناه دایمی خدا میبرد و
مؤمن با ذکاوت این حقیقت را در مییابد که غنیمت شمردن فرصتها و بخل
ورزیدن ساعات عمر در مصرف غیر از طاعت خدا، منطق زیست معنوی است. بخیل بودن
بدترین صفت زندگی است. بخشش و دهش دائمی بهترین خصلت است. اما بخل در
مصرف عمر، صفت بسیار پسندیدهای است. امام علی(ع) فرمود: فرصتها مثل
ابرهای زود گذر از بین میروند. انابه دائمی نیازمند اختصاص فرصت به طاعات
الهی است. بزرگان دین امور مباح و مستحب زندگی را به امور مستحب و واجب
تبدیل میکردند. آب خوردن امری مباح است. اما در مواردی واجب میشود.
شعار خداوند این است: ای کسانی که ایمان آوردید هر کس با تأمل و تفکر دقیق
بنگرد که برای فردای خود چه چیزی پیش فرستاده است و از خدا پروا داشته
باشد.
همانا خداوند بسیار مطلع از امور است. (حشر/١٨)
حسابرسی مهمترین مشکل برای تدارک امکانات و ملزومات انابه است. جبران کردن
آثار گناه، به انابه نیاز دارد. - اگر بنده هرچه در باطن او میگذرد را
آشکار کند یا پنهان کند خدا نیت و عمل صالح را محاسبه میکند - (بقره/ ٢٨٤)
مال حلال مقدمات لازم محاسبه درست اعمال است. چشم باز کردن به سیاست
استدراج خداوند است. تشخیص نعمت از نقمت بسیار مهم است. خداوند در سیاست
استدراج زندگی پر نعمت را برای کسی تدارک میکند تا خسران زندگی کسی که
انابه به خدا ندارد تکمیل شود. فراموش کردن یاد خدا نشانه سیاست استدراج
است. کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند بتدریج از جایی که نمیدانند
به ورطه سقوط و نابودی نزدیک میشوند و به آنها مهلت و نعمت داده میشود،
خداوند مکرش بسیار متین است (اعراف/١٨٣و ١٨٤)
اولویت توبه به انابه به درگاه خدا
قرآن کسانی را که از خطاهای زبانی نظیر مسخره کردن و عیبجویی و نام بردن
از افراد با القاب زشت توبه نمیکنند جزو ستمکاران میداند.
(حجرات/١١) سپس دستور میدهد که از سوءظن نسبت به همدیگر اجتناب کنید. از
جستوجو کردن و دخالت در زندگی دیگران خودداری کنید. غیبت همدیگر را
نکنید. خداوند غیبت کردن را شبیه خوردن گوشت برادر مرده میداند (حجرات/١٢)
و در ادامه به جای اصل رقابت منفی در زندگی به تأسیس اصل رقابت مثبت مبتنی بر دوستی و برادری برای کسب فضیلت و تقوی میپردازد (حجرات/١٣)
توبه نوعی شورش کردن علیه خواستههای تخریبکننده خویش است. و به تعبیری باز کردن راه برای بازگشت به فطرت الهی است. توبه ، گشودن درهای رحمت الهی به سوی خود و جامعه است و انسان بدون امکان توبه نا امید میشود. انسان از آن جهت که موجودی مختار است میتواند خطا کند.
اما خداوند در توبه را به سوی همه انسانها گشوده است. خداوند توبه نصوح را مایه بخشش همه گناهان انسان میداند.
توبه نوعی باز گشت از نافرمانی به سازگاری با فرمان خداست. انسان اگرچه عاطفی و عقل گریز است اماعقل ستیز نیست و مسیر خطا و آثار آن را بخوبی درک میکند و سود خود را در بازگشت از خطا و عدم تکرار آن میبیند.
گناه و خطا موجب زوال نعمتهای الهی در زندگی میگردد و برکت و رحمت را از زندگیها میبرد. برای احیای نعمتهای از دست رفته توبه شرط مهمی است. انسان با گناه هبوط میکند، شأن و قدر و منزلت خود را پایین میآورد و عمرش کوتاه میشود. خداوند در قرآن کریم دستور فرار کردن از آتش گناهان را صادر میکند. انسان آلوده به گناه، مثل انسان بیخبر از خود با ارتکاب گناهان مختلف زبانی و غیر زبانی آسیبهای زیادی را به خود وارد میکند و قدرت و اقتدارش لحظه به لحظه کم و کمتر میگردد.
حقیقت توبه برگشت دادن طبیعت نفس به روحانیت نفس است. روحانیت نفس از نور فطرت آغاز میشود اما با تقویت آن نور الهی در وجود ما ساکن میگردد. عبور از خود به عقل و قلب و روح تمامی امکانات از دست رفته را باز میگرداند.
ادبیات تشیع در زمینه دعا و نیایش ابزارهای بسیار سادهای را در اختیار توبهکنندگان قرار میدهد. توبه دلی سوخته و متوجه به خدا میخواهد. توبه پشیمانی و عذر خواهی جوانح و جوارح را میطلبد. بزرگ شمردن امر معصیت خدا را طلب میکند. توبه جبران کردن حقوق ضایع شده دیگران را طلب میکند. اما بسیار ساده محقق میگردد.
«یا غافر الخطایا» ای پوشاننده خطاها«یا ماحی السیئات» ای نابودکننده گناهان«یا مبدل السیئات الحسنات ای» تبدیلکننده گناه بخوبی و حسنات«یا قابل التوبات» ای کسی که عذرآوری بندگان را میپذیری«یا جاعل الحسنات بالدرجات»«یا رافع الدرجات».
انسان در مسیر توبه از نفس امر کننده به بدی باید فاصله بگیرد. چون هر گناه موجب رخنه شیطان در وجود او میگردد.
انسان نفس لوامه و سرزنشکننده خود را باید در هنگام هشدار دهی به نزدیک شدن به گناه تقویت کند.
با دوری از گناه از طریق توبه زمینه انابه به سوی خدا مساعد میشود، تا بتدریج به نفس آرام الهی یعنی نفس نور یافته مطمئنه برسد.
کلمه «غافر الخطایا» نشان میدهد که اعمال زشت ما ازبین نمیرود. غفران آمرزش الهی است بنابر این ما باید از ظلمت خطا و گناه به سوی نور الهی حرکت کنیم.
زیست نیایش واره با «استعاذه» و «استغفار» آغاز میشود. ما با گفتن «اعوذ
بالله من الشیطان الرجیم «از خصوصیات شیطان به خدا پناه میآوریم و با گفتن
«استغفرالله ربی و اتوب الیه» خویش را به خداوند میسپاریم. خدایا من طلب
آمرزش گناهان از تو دارم و به سوی تو باز میگردم.
بنابر این انابه به سوی خدا مؤخر از توبه است.
خطاب قرآن عدم تکیه بر ستم و ستمگران.
خطاب قرآن اجتناب از طاغوت است. توبه شرط اجتماعی نیز دارد اما خداوند
نوید میدهد که حسنات و اعمال صالح شما سیئات را کنار میزند. (هود/١١٣)
بر ظالمان و ستمکاران تکیه نکنید. خطاب قرآن در آیات متعدد اجتناب از
طاغوت است. نوعی مبارزه منفی با قدرتهای ظالم را در دستور کار قرار
میدهد. فلسفه اجتناب از ظلم این است که گریبان زندگی ما را نگیرد. زیرا
ظلم زندگی را از برکت و نعمت و فراوانی تهی میسازد. خداوند بلافاصله دستور
میدهد «نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب بر پا بدارید.
(هود/١١٤)انبیای الهی مأموریت اجتناب از طاغوت را شرط عبادت حقیقی خدا قرار
میدهند اما در این فراز از سوره هود دستور نماز میدهد. نماز نظیر خواندن
کتاب خدا محمل انابه است. بنابراین توبه همراه انابه مفید و مؤثر است.ایران