کد خبر: ۱۱۰۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - 2016June 02
شفا آنلاین>اجتماعی>«40 میلیون؟ همین قدر پول داری؟ این دور و برها نگرد وقتت رو الکی تلف نکن!» بعد نگاهی می‌اندازد به صورت مرد که مقابل در ایستاده. خشکش زده انگار. ابرویی بالا می‌اندازد و به صورتش خیره می‌شود: «حالا ببینم چکار می‌شه کرد. بیا تو ببینم چطور می‌شه!»

به گزلرش شفا آنلاین،این کلمات را مرد بنگاهدار به زبان می‌آورد. مشاور املاک. با لحنی سؤالی و چهره‌ای متعجب. فایل مشکی شبیه یک پوشه کوچک را جلوی رویش گذاشته و هراز گاهی ورقش می‌زند.


در هر ورق آدرس و مشخصات خانه‌ای را نوشته‌اند. بخش پایینی صفحه به باکس‌های کوچک تقسیم‌بندی شده و امکانات خانه را جلویش ردیف کرده‌اند. جلوی امکاناتی که هر خانه دارد، تیک خورده.




جوری فایل‌ها را ورق می‌زند که ته دل آدم خالی می‌شود: «نخیر نیست. فقط یک مورد داریم. خیلی هم عالیه به پول شما هم خوب می‌خوره. یک سالن داره با اتاق خواب. برویم ببینیم؟»


مرد جوان هاج و واج نگاهش می‌کند: «فقط همین یک خانه را داری نشانم بدهی؟» بنگاهی خنده‌ای بلند سر می‌دهد: «بابا با این پول‌ها همین را هم شانس آوردی به‌ خدا.»
 بنگاهی و مرد راهی می‌شوند. آپارتمان چندان قدیمی نیست. شاید 6-5 سال از ساختش می‌گذرد. سالن خانه اتاق کوچکی است با نور کم. در انتهای این اتاق یا سالن هم آشپزخانه با گاز رومیزی. دست چپ همین اتاق یا به قول بنگاهدار سالن، اتاق خواب کوچکی هست که یک تخت یک نفره هم به زور تویش جا می‌شود. دستشویی و حمام هم که در گوشه اتاق خواب است. در سرویس بهداشتی فلزی است و هیچ ربطی به اتاق با دیوارهای نخودی رنگش ندارد. همین در فلزی هم خوب چفت نمی‌شود. این خانه 40 میلیون تومان؟! حاصل پس‌انداز یک عمر زندگی مرد و همسر کارمندش که مدتی است در به در دنبال خانه می‌گردند. در شرق تهران. به قول آقای بنگاهدار 40 متر، 40 میلیون تومان. هر متر یک میلیون.



خانه‌های اجاره‌ای و قیمت گذاری‌های بی‌اساس
این اولین خانه‌ای نیست که آیدین محسنی می‌بیند؛ به قول خودش روزهای پی در پی همه محلات اجاره‌نشین تهران را با رؤیای خانه‌ای مناسب زیرو رو کرده است. حاصل جست‌و‌جوهایش اما توصیفی است که خواندید با کمی تفاوت از این خانه تا خانه‌ای دیگر.


اما این مشکل شخصی این مستأجر نیست. مشکل خیلی از کسانی است که این روزها دنبال خانه‌ای برای اجاره یا رهن می‌گردند. آنها می‌پرسند این خانه‌ها بر چه اساسی قیمت‌گذاری می‌شوند؟ آیا واقعاً هر یک متر، یک میلیون تومان می‌ارزد!؟ آیا مشاوران املاک خانه‌ها را بر اساس امکاناتشان قیمت‌گذاری می‌کنند یا خواست مالک بر همه چیز مقدم است؟ و اینکه چرا هیچ نهادی بر خانه‌های اجاره‌ای نظارت نمی‌کند؟ آیا پس ازهر بار اجاره، مالک موظف نیست خانه‌اش را تعمیر و بازسازی کند و به مستأجر جدید بسپارد؟



محمد جوادی بنگاهدار است. سال‌هاست در محله نارمک تهران مشاوره املاک دارد: «این مالک است که تعیین می‌کند خانه‌اش را چند اجاره بدهد. ما فقط قیمت گذاری‌ها را کنترل می‌کنیم. یعنی اگر مالک خواست خانه 40 متری‌اش را 60 میلیون بدهد ما مانع می‌شویم یعنی می‌گوییم این طوری ملک نمی‌رود، اما گاهی مالک بنا بر نیازش قیمت می‌دهد مثلاً 50 میلیون نیاز دارد. همان قیمت را می‌گوید. برای همین به خیلی از مشتری‌هایم این را می‌گویم تا بندگان خدا دنبال اضافه کردن پولشان نباشند بلکه بگردند و مورد مناسب را پیدا کنند.»


آیدین که به قول خودش این روزها برای پیدا کردن خانه بیش از 100 جا رفته اما نظر دیگری دارد: «همین بنگاه‌ها هم کلی داستان دارند. مثلاً اگر به کسی که خانه اجاره می‌دهد وعده شیرینی خوب ندهی، خانه‌های خوبش را نشانت نمی‌دهد. بنابراین اگر می‌خواهی گزینه‌های خوب را ببینی باید به بنگاهی به جز حق کمیسیون شیرینی ویژه هم بدهی. در این مدت بین 100 خانه‌ای که دیدم، فقط دو موردشان در دستشویی‌شان درست بود، یعنی در دستشویی بسته می‌شد. وقتی اعتراض هم می‌کنم می‌گویند تو پولت همین قدر است بهتر از این گیرت نمی‌آید. آیا مالک نباید ویرانه‌ای را که از مستأجر قبلی تحویل گرفته کمی سر و سامان بدهد و به مستأجر بیچاره بعدی تحویل دهد؟ شاید 50-40 میلیون برای خیلی‌ها پول کمی باشد اما برای من کارمند اصلاً کم نیست.» او از جست‌و‌جوی خانه کلافه شده: <نگاه تحقیرآمیز مشاوران املاک از یک طرف و انواع قیمت گذاری‌ها از سوی مالکان هم از سوی دیگر آدم را از پا می‌اندازد. مانده‌ام چه کنم. قیمت مسکن انگارهیچ قاعده و ملاکی ندارد. چرا زمانی که هر 10 میلیون سود بانکی‌اش 160 هزار تومان است، در معاملات مسکن هر 10 میلیون 300 هزار تومان محاسبه می‌شود؟ این مبلغ حتی با سود بانکی هم نمی‌خواند؟»
مالکان اجاره خور، مستأجرهای سرگردان
 ماهرخ اعتماد، چند ماهی است خانه جدیدش را اجاره کرده، مدت‌ها دنبال خانه گشته تا توانسته آپارتمانی کوچک در محله جمهوری تهران اجاره کند: «اصطلاحی بین بنگاهی‌ها باب است به عنوان مالک‌ها یا صاحبخانه‌های «اجاره خور»؛ یعنی کسانی که زندگی‌شان را از راه اجاره گرفتن اداره می‌کنند. به همین دلیل برای کسی که دنبال رهن کامل خانه است معمولاً گزینه‌های اندکی وجود دارد. من با 35 میلیون جست‌و‌جویم را شروع کردم. این پول برای من پول کمی نیست و سال‌ها طول کشیده تا جمعش کنم اما به نظر بنگاهی‌ها واقعاً پول کمی است. در این پروسه کلی تحقیر را تحمل کردم. همه می‌گفتند اجاره بده، اگر اجاره بدهی خیلی راحت خانه دلخواهت را پیدا می‌کنی. سر آخر هم مجبور شدم 500 هزار تومان اجاره بدهم.»
 او هم از روزهایی می‌گوید که مشاوران املاک دخمه‌هایی را به جای خانه به او نشان می‌دادند: «مالکان انگار اصلاً به مستأجر اهمیت نمی‌دهند، چون می‌دانند که در هر صورت کسی پیدا می‌شود که همان خانه درب و داغانشان را اجاره کند، از سر ناچاری. مثلاً یک اتاق کوچک را نشانت می‌دهند و می‌گویند سالن است یا خانه‌ای دو پله به پایین می‌خورد می‌گویند دوبلکس است. همه این مشکلات زمانی بیشترمی‌شود که بفهمند تنها زندگی می‌کنی آن وقت است که تصور می‌کنند چون تنها زندگی می‌کنی حق دارند بدترین موردها را به تو قالب کنند. چون تصورشان از یک آدم مجرد یا تنها، یک آدم بی‌قاعده و بی‌انضباط است. بدترین فایل‌ها در بنگاهی‌ها به آدم‌های مجرد تعلق دارد. زیرزمین‌های بدون آفتاب و نمور.»


به مشاوران املاک اخلاق حرفه‌ای می‌آموزیم
اما چرا با همه این مشکلات نهادی در کشور وجود ندارد که بر قیمت گذاری مسکن، وضعیت نامناسب خانه‌های اجاره‌ای و رفتارهای تحقیرآمیز برخی مشاوران املاک نظارت کند؟ این سؤالات را با حسام عقبایی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک در میان می‌گذارم.


او می‌گوید: «درباره قیمت‌گذاری املاک برای رهن و اجاره از آنجا که مالکیت در فقه و قانون محترم است و در اموال غیر منقول نیز قیمت‌گذاری بر عهده مالکان است دولت و نهادهای دیگر حق ورود ندارند. بنابراین نمی‌توانیم ارگان خاصی را متولی قیمت‌گذاری کنیم. موضوعاتی مانند اینکه هر 10 میلیون پیش معادل 300 هزار تومان اجاره است، به صورت عرف درآمده و تغییر این عرف به صورت ناگهانی، بازار مسکن را دچار تلاطم می‌کند. اما باید استاندارد خانه‌هایی که برای اجاره گذاشته شده کنترل شود. مثلاً این روزها هر کسی می‌تواند خانه‌اش را با در شکسته، سرویس بهداشتی نامناسب و... برای عرضه ارائه دهد، اینجاست که می‌توانیم قوانینی وضع کنیم و جلوی این بی‌قاعدگی‌ها را بگیریم.»


او نهادهایی مانند شهرداری، سازمان نظام مهندسی و نهادهای نظارتی در حوزه ساختمان را برای ورود به این امر بسیار مهم می‌داند: «ما حتی موضوع شناسنامه فنی ساختمان را هم بارها طرح کرده‌ایم. چطور است دستمال کاغذی که کالای مصرفی است هنگام عرضه شناسنامه دارد، اما مسکن که موجب آرامش زندگی هر فرد است این مشخصات را ندارد؟ شهرداری و دیگر نهادها می‌توانند این قوانین را تدوین کنند تا هر خانه‌ای که مطابق استانداردها و قوانین است در شبکه عرضه شود.»  از او درباره نقش مشاوران املاک در زمینه قیمت گذاری مسکن می‌پرسم: «ما بارها تأکید کرده‌ایم که اجاره بها در سال 95 نسبت به سال 94 افزایش نمی‌یابد و مشاوران املاک هم نباید به این موضوع دامن بزنند.


مثلاً اگر مالکی بگوید اجاره بهای خانه‌ام 700هزار تومان است اما اجاره واقعی آن ملک یک میلیون باشد، مشاور املاک تکلیف دارد این را بگوید. همان طور که اگر کسی اجاره خانه‌اش را بالاتر از حد معمول گذاشت، مشاور املاک باید این موضوع را هم تذکر بدهد. یعنی مشاوره دادن به هر دو طرف الزامی است. مشاور مسکن نمی‌تواند به مالکان چیزی را تکلیف کند. اما از نظر عرفی و جو روانی می‌تواند بازار را مدیریت کند.»


حسام عقبایی می‌پذیرد که برخی مشاوران املاک رفتار مناسبی با مراجعه کنندگانشان ندارند: «ما باید در خیلی از مشاغل، الگوهای رفتاری، اجتماعی و رفتار حرفه‌ای را تغییر دهیم و انکار نمی‌کنم که در شغل مشاوره املاک هم برخی اخلاق حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند. همان طور که در خیلی از مشاغل هم این اتفاق می‌افتد. برای همین هم هست که در آموزشگاه فنی و حرفه‌ای مشاوران املاک، هر کس بخواهد پروانه بگیرد 160 ساعت آموزش مشاوره و اخلاق حرفه‌ای می‌بیند. من بارها به مشاوران املاک گفته‌ام اگر کسی برای اجاره به شما مراجعه کرد به جای اینکه بپرسید چقدر پول داری؟

 بهتر است بپرسید چقدر به اجاره مسکن‌تان اختصاص خواهید داد؟ با این گونه سؤال کردن برای مشتری ارزش قائل شده‌اید و فرد را خجالت‌زده نکرده‌اید.» باید ببینیم امسال چقدر از مستأجران خواهند توانست خانه مورد نظرشان را پیدا کنند، بدون اینکه احساس کنند بار سنگینی بر دوش‌شان است و بی‌آنکه احساس کنند مراجعه به بنگاه مسکن کابوسی تمام ناشدنی است.ایران

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: