2 ماه و اندی از ابتدای سال میگذرد و هنوز فرصت و بهانهای برای عرض اندام منتقدان دولت در زمینه خرابی هوای پایتخت مهیا نشده است. چه حیف که هوا هم سر شوخی دارد!
اما از شوخی که بگذریم و هزار افسوس برای آنهایی که لااقل هوا بهانهای به
دستشان نمیدهد، برای بررسی جدول کیفیت هوای تهران و اینکه بدرستی
پیبرده باشیم حال هوا تا چهاندازه خوب است، باید عقبگرد کنیم به چند سال
پیش هرچند تهران در مقایسه با سال گذشته هم رکورد زده است. سال گذشته
تهرانیها در کل 21 روز پاک را تجربه کردند. این در حالی است که در 65 روز
ابتدایی امسال، تهران با ثبت 11 روز هوای پاک و 54 روز هوای سالم توانست
رکورد جدیدی را در طول 10 سال گذشته به ثبت برساند.
اگر نگاهی دقیقتر به جدول سالهای پیشین داشتهباشیم بخوبی بهبود وضعیت هوای تهران مشخص میشود. به عنوان مثال از ابتدای فروردین تا روز 3 خرداد سال 90، تهرانیها هیچ هوای پاکی نداشتند و 31 روز سالم، 32 روز ناسالم برای افراد حساس، یک روز ناسالم و یک روز بسیار ناسالم را تجربه کردند. سال 91 هم دست کمی از سال 90 نداشت.
سیر صعودی کیفیت هوای تهران از سال 93 آغاز شد. سال 93 با تجربه 7 روز پاک و 58 روز سالم در 65 روز ابتدایی سال به پایان رسید و اکنون این آمار در سال 94 به 10 روز پاک و سال 95 به 11 روز پاک افزایش یافتهاست.
با این همه سال گذشته هر تهرانی به طور متوسط 114 گرم دود به درون ریه کشیده است. وجود 8 هزار واحد صنعتی، تردد بیش از 7 میلیون موتورسیکلت و خودروی استاندارد و غیراستاندارد سهم بسیار بالایی در آلودگی هوادارند.
وضع باد و باران خوب است اما باید چارهای اساسی برای سالهای آتی
اندیشید و با مهار بلند مرتبهسازی و ارتقای کیفیت خودروهای عمومی و شخصی و
از طرفی راندن کارخانههای آلاینده و کارخانههای شن و ماسه از داخل و
حاشیه شهر به حدفاصل 40 کیلومتری، روزها را درخشانتر و آسمان را آبیتر
دید.
«ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر سال گذشته تا روز 3 خرداد در سال آبی
95 - 94 بیش از 225 میلیمتر است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین
دورههای مشابه درازمدت (229 میلیمتر) 2 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه
سال آبی گذشته (182 میلیمتر) 24 درصد افزایش نشان میدهد. حجم بارش اول مهر
تا پایان 3 خرداد معادل 806/370 میلیارد مترمکعب است.»
این خبر خوشی است که دفتر مطالعات شرکت مدیریت منابع آب کشور اعلام کرده
است. رشد 24 درصدی بارش در 8 ماه گذشته را باید مدیون فروردین و اردیبهشتی
باشیم که کمکاری زمستان و پاییز سال گذشته را جبران کردند.
بارشها آنقدر زیاد و مداوم بود که گذشته از اینکه بخش وسیعی از دریاچه ارومیه که سالها از بیآبی رنج میبرد آبگیری شد، خیلی از سدهای کشور بویژه سدهای استان هرمزگان و بوشهر و خوزستان از وضعیت بیآبی و کمآبی به حد نرمال یا تکمیل ظرفیت رسیدند مثل سد دز و کرخه.
البته بماند که حجم بارشها در برخی از استانهای شرقی و غربی و جنوبی منجر به وقوع سیلاب و خسارت به کشاورزان و روستاییان شد ولی به هر حال بخش زیادی از هرزآبها در سدهای تشنه ذخیره شدند برای سالهای بعد.
خشکسالی در طول سال 94-93 خسارات جبرانناپذیری به زمینهای باغی و کشاورزی زده است که بارها از خسارتی که سیل وارد کرده بیشتر و بیشتر است. بر اساس گزارش مرکز ملی خشکسالی ایران حدود 21 درصد از زمینهای قابل کشت در کشور دچار خشکسالی استثنایی، بیش از 9 درصد از زمینهای زراعی دچار خشکسالی بسیارشدید، 11 درصد خشکسالی شدید، نزدیک به 12 درصد خشکسالی متوسط و 11 درصد نیز دچار خشکسالی خفیف شدهاند و تنها 36 درصد از زمینهای قابل کشت از خشکسالی جان سالم به در بردهاند که البته حاشیه امنیتی برای آنها وجود ندارد.
در این میان استانهای بوشهر، البرز، فارس و زنجان در بدترین شرایط قرار دارند که بارندگیهای بهار بهطور موقت وضعیت آنها را ترمیم کرده است.
براساس همین آمار میزان بارندگی در فروردین ماه امسال نسبت به مدت مشابه افزایش چشمگیری داشته به طوری که فقط بخشهای کوچکی از استانهای یزد، کرمان و سیستان و بلوچستان از بارش باران بهاری بینصیب ماندهاند و استانهای ایلام با 63، کرمانشاه 47، لرستان 44، همدان 38 و گلستان 21 درصد افزایش بارندگی جزو پربارشترین استانهای کشور هستند.
نگاهی به نقشه پهنهبندی خشکسالی کشور در فروردینماه 95 نشان میدهد استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان بارشهای خوبی را در چندماه گذشته دریافت کردهاند که مرطوب ماندن خاک از فرسایش خاک و ورود گرد و خاک در حوزه داخلی جلوگیری میکند.
با استناد به آمار همین مرکز 12 استان کشور مثل همدان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، گلستان، گیلان، اردبیل، مرکزی، قزوین و آذربایجانشرقی و خراسان شمالی در 8 ماهه گذشته و در مقایسه با مدت مشابه در بلند مدت با افزایش بارندگی و ترسالی روبهرو هستند و 9 استان یزد، خراسان جنوبی، سیستان وبلوچستان، اصفهان، فارس، چهارمحال و بختیاری، البرز،کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر دچار خشکسالیاند و 10 استان دیگر همچون تهران، کرمان، مازندران، قم و... تغییر آنچنانی نداشتهاند.
باران بارید بیش از چیزی که انتظارش را داشتیم. سدها پر شدند و رودها جاری ولی هنوز زمین زیرپایمان تشنه است. تشنه از برداشتهای بیرویه.
برخیها آنچنان به آبهای زیرزمینی حمله بردند که انگار قرار نیست نسلهای آینده از آن استفاده کنند. زنگ خطر بیآبی سالهاست به صدا درآمده ولی کسی آن را جدی نمیگیرد.
هنوز هم با بسته شدن هر چاه غیرمجاز کسانی ناراحت میشوند: «باران که خوب باریده، چرا باید چاهها پلمب شوند؟» باران خوب باریده اما اگر صرفهجویی نکنیم و اگر مثل سالهای گذشته بیبرنامه باشیم و با نامهای از یک مقام محلی سازمان محیط زیست را دور بزنیم، نه تنها 85 درصد آب رفته منابع زیرزمینی برنخواهد گشت، همان 15 درصد باقی مانده را هم نوش جان خواهیم کرد و تمام.ایران