مردمانی که روزگاری سخاوتمدانه
برای دفاع از خاک وطن، از همین نقطه سینه سپر کردند و امروز این عرق
شرمندگی است که بر پیشانی ما نقش می بندد. اینکه نتوانسته ایم در همه
سالهای پس از جنگ هم عدالت در دسترسی به خدمات را به این استان پهناور
بیاوریم.
سه شنبه شب را در دشت سوسن به صبح رساندیم؛ مردمان خونگرم و
مهربان روستا از خاطرات بیتوته ٤ ماهه ما قبل از وزارت گفتند و جمعی از
بیماران قدیمی را هم مجدداً دیدم؛ اما افسوس که این بار، زمان اندک بود و
توفیق کم.
آنچه با همه وجود با حضور در دشت سوسن، جنگه و سایر روستاها و
مناطق محروم خوزستان حس کردم، آن است که به رغم تمامی تلاش های صورت
گرفته، همچنان غبار محرومیت بر سر ساکنان این مناطق سایه افکنده و رفع
کمبودهای آن نیز جز با توجه بیش از پیش به مسئولیت اجتماعی دستگاه هایی که
از مواهب این استان بهره مندند؛ ممکن نیست.
دستگاههای اجرایی از قبیل
وزارت نفت، نیرو، پتروشیمی و بنادر باید در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی،
نسبت به این استان و مردم آن بیتفاوت نباشند و برای عمران و آبادانی و
توسعه این خطه همت و همراهی کنند.
البته بعد از بیش از سه دهه از تأسیس
نهادهای انقلابی و حمایتی همچون کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی
انتظار از این نهادها، خیلی بیش از اینهاست.
مشاهده این همه محرومیت در
نقاط مختلفی همچون روستاها و حاشیه شهرها کارنامه خوبی نیست؛ اگر چه می
دانم این دستگاه ها و نهادها هم در سایه سالها تحریم و بی تدبیری شرایط
سختی را می گذرانند ولی....
امید که روزی نه تنها دشت سوسن و مردمان
ساده و صمیمی اش بلکه همه اهالی عزیز و شریف سرزمینم از عدالت در دسترسی به
امکانات بهره مند باشند.