به گزارش شفا آنلاین،هرچند که این ارتباط دوجانبه در سالهای اخیر دستخوش بیاعتمادی شد و مسئولانش را به این تکاپو انداخت که در برنامهریزیها و عملکردها تجدیدنظر جدی صورت دهند. همانطور که بسیاری از اتفاقات، رفتارها و آسیبها در جامعه ما روزبهروز در حال تغییر است، بسیاری از خدمات هم باید همراه با همین تغییرات، ارتقا پیدا کرده و متناسب با همین شرایط تعریف میشد.
مسئولان کمیته امداد قبول دارند که در این سالهایی که مشغول خدماتی روتین بودهاند، مسئله تغییرات در جامعه و شکل جدید آسیبها را مدنظر نداشتهاند یا حداقل آنها را در حیطه وظایف خود نمیدانستند؛ آسیبهای مهمی چون فقر، اعتیاد و طلاق که همراه با خودشان موجی از آسیبهای دیگر را بر افراد و خانواده و جامعه تحمیل میکنند و قطعا خانوادههای محروم و آسیبدیده همواره بیشتر از سایر اقشار، در معرض این آسیبها هستند. حالا کمیته امداد چندسالی است که بار این آسیبها را به شکل ملموس روی جامعه هدف خود احساس کرده و به این نتیجه رسیده که اگر اقدامی نکند، بار خود را سنگینتر خواهد کرد. برای پیگیری همین موضوع پای صحبت علیمحمد ذوالفقاری، معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد امامخمینی(ره) نشستیم و بسیاری از این آسیبها و تبعات اجتماعی آنها را مورد بازخوانی قرار دادیم که در ادامه میآید.
بخش زیادی از جامعه هدف شما درگیر مسئله اعتیاد هستند، اما مسئله اینجاست که این موضوع مربوط به چندسال اخیر نیست و اعتیاد همواره در میان خانوادهها بوده است، چرا در کمیته امداد پوششی برای اعتیاد و تبعات آن نداشتيد؟
در این سالها مددجویی که حاصل اعتیاد باشد نداشتیم و بخشنامهای وجود
داشت که فرد معتاد تحت پوشش قرار نگيرد. این روند تا دو سال قبل ادامه داشت
چراکه امداد نمیخواست مبلغ کمکشده به خانواده، صرف ادامه اعتیاد افراد
شود. البته در این سالها خانواده معتاد برای مدت ششماه تحت پوشش قرار
میگرفتند اما این مورد هم با شرط تمایل فرد معتاد به ترککردن بوده است.
ذوالفقاری میگوید درحالحاضر ٣٠ هزار خانواده زندانی تحت پوشش امداد وجود
دارد که بسياري از آنها یا مصرفکننده یا فروشنده بودهاند درحالیکه این
رقم قبلا ١٣ یا ١٤ هزار خانواده بود.
وي میافزاید: دلیل تغییر رویکرد امداد، افزایش اعتیاد و گستره بسیار زیاد اثرات آن است و در این سالها بخش اعظم خانوادهها بهدلیل اعتیاد، درگیر طلاق، بد یا بیسرپرستی، زندان و... شدهاند و دراینمیان هرچه مبارزه با مواد مخدر قویتر باشد، خانوادههای درگیر کمتر خواهند بود. کمیته امداد تلاش میکند تا غائله معتاد را مدیریت و حمایت کند و ازاينرو مددکار با مدیریت منابع موجود در خانواده از صرف منابع برای مواد مخدر جلوگیری میکند.
این مسئله تنها در مورد اعتیاد است یا در مورد سایر آسیبها مثل
طلاق و افزایش جدی آن یا افزایش حاشیهنشینی هم این تغییر نظر وجود دارد؟
یکی از چالشهای جدید و رو به گسترش امداد تبعات طلاق و افزایش خانوادههای
طلاق است و نمیتوانیم آن را مدنظر نداشته باشیم. خانوارهای تحت پوشش
امداد در این سالها معمولا ناشی از فوت یا ازکارافتادگی سرپرست بودند اما
بهتدریج این آمار تغییر کرده و سهم زنان و خانوادههای طلاق خصوصا در
کلانشهرها افزایش چشمگیری یافته است. یکی دیگر از مشکلات ما همین مسئله
افزایش حاشیهنشینی و مناطق محروم است. نزدیک به ٥٥٠ هزار خانوار مددجوی
امداد در مناطق محروم براساس شاخصهای مشخص فقر محیطی ساکن هستند.
برطرفکردن یا کاهش فقر در مناطق محروم شرایط سختتری دارد و برخورداری از
جاده، آموزش، درمان و مخابرات بهعنوان شاخصهای انتخاب مناطق محروم در
دسترس امداد نیست اما اثرات آن را تحمل میکنیم.
البته شرایط روستاها و شهرها در مورد حاشیهنشینی تفاوت دارد و در
مورد زندگی در مناطق محروم با حاشیهنشینیهای جدید باید تفاوت قائل شد،
موافق هستید؟
این درست است و باید بین فقر محیطی و انسانی ارتباط نزدیکی برقرار کرد. در
سال ٨٨ هیأت دولت نقشه پراکنش فقر جغرافیایی را به تفکیک دهستانهای ایران
تهیه کرد. در این بررسی ٢٥ شاخص تعریف از نیازهای زیربنایی قید شده بود و
بر این اساس دوهزار دهستان در کل کشور مورد بررسی قرار گرفت که ٦٠ درصد این
روستاها در سطوح مختلف فقر محیطی بودند.
این تعداد حتما تغییر کرده اما چون حجم محرومیتها زیاد بوده، تغییرات نمیتواند بیشتر از ١٠ درصد باشد و تا زمان سرشماری جدید میتوان به آن آمار استناد کرد. برهمیناساس ٥٥ درصد خانوارهای روستایی در کل کشور در ضرایب ٦، ٧، ٨ و ٩ محرومیت قرار دارند. ضریب ٩ که بالاترین ضریب محرومیت را دارد حدود سه درصد روستاها را دربر میگیرد و بیشتر هم در نواحی مرزی کشور قرار دارند. به عبارت دیگر باید گفت دو میلیون و ٦٠٠ هزار خانوار از پنج میلیون و ٧٠٠ هزار خانوار روستایی در کل کشور در مناطق برخوردار هستند اما مابقی که حدود سه میلیون و صدهزار خانوار هستند در سطوح مختلف محرومیت مناطق محروم قرار دارند. در بررسيای که صورت گرفته، تقریبا ٥٥٠ هزار خانوار کمیته امداد در مناطق محروم زندگی میکنند و میتوان گفت از هر شش خانواده در مناطق محروم یک خانواده تحت پوشش امداد است. البته شاید از آن تعداد دیگر حداقل سه خانواده دیگر هم به تحت پوشش قرارگرفتن نیاز داشته باشند؛ اما ما این امکان را نداریم.
حالا از این آمار چه درصدی، چه امکاناتی را دارند یا ندارند؟
٣٧ درصد مددجویان امداد در مناطق محروم روستایی هستند و نیازها و امکانات
برای رسیدگی به این افراد، محدود و دورازدسترس است. طبق آمار بالغ بر صد
هزار (حدود ٢٠ درصد مددجویان روستایی) دستشویی مناسب بهداشتي و ٣٧ درصد
حمام بهداشتي ندارند، همچنین ٥٧ درصد مسکن غیرمقاوم و پنج درصد مسکن غیر
قابل سکونت دارند، اما در آن زندگی میکنند.
همچنین سه درصد از مددجویان امداد در مناطق روستایی در ضریب ٩ محرومیت، ١٧ درصد در ضریب هشت، ٢٩ درصد در ضریب هفت و ٥٢ درصد در ضریب شش محرومیت که کمترین آن است، قرار دارند. بر همین اساس مددجویانی که در آن سه درصد روستاهای محروم با ضریب ٩ هستند، خدمات را به سختی و از راههای صعبالعبور یا ناامن دریافت میکنند. البته برای کاهش اثرات این محرومیت، طرح «روستای پایلوت» در هر استان را شروع کردیم تا با همکاری ارگانهای مسئول، یکی از نیازهای اساسی روستاها را به شکل اولویتدار برطرف کنیم و تاکنون نتایج خوبی در روستاهای استانهای آذربایجان، فارس و... گرفتهایم.
در این سالها چقدر برای کاهش پایهای فقر بین مددجویان اقدام شده تا چرخه تکرار فقر ادامه پیدا نکند؟
بین احساس فقر و خود فقر فاصله زیادی وجود دارد؛ بسیاری از مردم درباره
تأمین نیازهایشان احساس کمبود و دسترسینداشتن دارند؛ اما اینکه فردی
احساس فقر کند مسئلهای متفاوت است و ما تلاش میکنیم احساس فقر کاهش یابد
یا حداقل افزایش نداشته باشد.
بر همین اساس کمیته امداد ورودی و خروجی خود در این مجموعه را دائم پایش میکند و هرکسی را وارد چرخه امداد نمیكند و یکی از مباحث ورودی این است که به مهاجرت روستاییان یا باقیماندنشان در شهرها کمک نشود و به همین دلیل مددجویان یک استان را در استانهای دیگر پذیرش نمیکنیم. کمیته امداد متولي اصلي برخي آسیبهای اجتماعی از جمله کودکان کار و زنان خیابانی نيست؛ اما در صورت بروز اين نوع آسيبها در جامعه مددجويي در مقام ياريگر اين خانوادهها برخواهد آمد. تلاش ما حداقل توقف در فضای امدادی و ایجاد توانمندی بوده است. نگاه ما، نگاهی درمانگاهی است و نه اقامت است، تا مادامالعمر تحت پوشش نباشند.
اما این روندی که میگویید، در چند دهه گذشته چقدر محقق شده است؟ تجربه ما در جامعه میگوید نبوده یا ضعیف بوده است؟
درباره بسیاری از مددجویان در این سالها این نگاه محقق نشده و نمیشود و
گاهی افراد سالها تحت پوشش میمانند. باید قبول کرد که مددجویان امداد از
نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تفاوتهای زیادی با سایر افراد جامعه
دارند و ما همواره تلاش کردهایم فقط نقش تسهیلگری و مددکاری را ایفا کنیم
تا جذابیتی برای فقیر و مقوله فقر ایجاد نشود. یکی از نگرانیهای کمیته
امداد، فقر بیننسلی و لزوم جلوگیری از ادامه آن در خانوارهاست. یکی از
مراقبتهای ما جلوگيري از انزوای اجتماعی فقرا و خانوادههاي آنهاست که با
انواع اردوها و خدمات اجتماعی تلاش میکنیم فقر باعث بیماری روحی و روانی
این افراد نشود و فرد را به حاشیه نکشاند.
درحالحاضر ١,٥ میلیون سالمند تحت پوشش امداد داریم که نیازهای جسمی و بهداشتی آنها را پوشش میدهیم؛ اما نیازهای روحی و روانی و اجتماعی آنها بر عهده فرزندان و بستگان است. امداد در این دو سال تلاش کرده مسئولیتپذیری برای شهروندان ایجاد کند تا با استفاده از گروههای برخوردار در هر محله، گروههای محروم را پوشش دهد؛ شش دهک درآمدی در جامعه بهراحتی میتوانند به امداد کمک کنند تا نیازهای دو دهک پایین درآمدی تأمین شود.
در این سالها از اقشار کمدرآمد حمایتهای زیادی شد و گمانها بر
این بود که مبلغ یارانهها کمک درخور توجهی برای خانوادههای کمبضاعت
بوده است، اینطور بود؟
تراز اقتصادی بین خانوارهای امداد، همواره محاسبه میشود و بر این اساس سه
عامل یارانه، کمک امداد و خدمات جانبی به عنوان درآمد خانواده مددجو ثبت
میشود؛ اما از نظر ما شرط اثربخشی هر درآمد، مدیریت آن است. اثر اضافهشدن
یارانه به این سهم درآمدی تا وقتی بود که تورم منجر به افزایش هزینه
خانواده نشده بود؛ در این سالها رشد تورم اجازه نداده درآمد و هزینهها
سربهسر شود.
بارها گفته میشد مبلغ یارانه در خانوارهایی که فرزندان زیادی داشتند، باعث کاهش کار سرپرست خانوار شده است.
این مسئله در معدود خانوادههایی اتفاق افتاد. ممکن است درباره برخی
خانوادهها و در یک برهه زمانی بوده باشد؛ اما نمیتوان آن را به همه
خانوارها تعمیم داد. از نظر ما پرداخت یارانه تأثیر منفی بر نرخ اشتغال و
کار روستاییان نداشته است و از نظر ما خانواده باید خیلی مستأصل و بدون
توانمندی ابتدایی باشد که روی پول یارانه حساب کند و اشتغالی برای خودش
نداشته باشد.
گویا کمیته امداد در سالهای پرداخت یارانه، پیشنهادهایی برای
اصلاح سیستم پرداخت حداقل برای مددجویان خود داشته که از سوی دولت قبل و
فعلی پذیرفته نشده است؟
کمیته امداد اعتراض خود به نحوه واریز یارانهها به خانوادههای محروم را
در دولت قبل هم اعلام کرده بود، چراکه برخی خانوادهها باید یارانه چند
برابر دریافت کنند و درعینحال یارانه برخی خانوارها هم باید با مدیریت
مددکار به شکل هدفمند هزینه شود تا بر اساس نیازهای روزانه و حتی اشتباه
سرپرست هزینه نشود. بارها اعلام کردیم در خانوادههای پرآسیب، یارانه نباید
به حساب سرپرست خانوار که معمولا دچار مشکلات زیادی است واریز شود. اگر
همین یارانه را به کمیته امداد میدادند تا برای اشتغال یا ازدواج مددجویان
به شکل هدفمند هزینه شود، اثرات بیشتری داشت؛ سالهاست به این پیشنهاد
توجهی نمیشود.
تعداد مددجویان امداد در این سالها چه تغییراتی داشته و آیا هنوز هم تعداد رسوبیها درخور توجه است؟
طبق بند «ب» ماده ٣٩ قانون پنجساله پنجم توسعه، دستگاههای حمایتی باید
سالانه ١٠ درصد از خانوادههای تحت حمایت را به استثنای سالمندان و
خانوادههای معلول و ازکارافتاده، با اجراي برنامههاي مختلف توانمندسازی
از چرخه حمایت مستقیم و معیشت، خارج و به چرخه حمایتهای بیمهای و
خوداتکایی منتقل کنند.
٥٠ درصد از خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد قابلیت توانمندسازی و خروج از
چرخه حمایت مستقیم را دارند، اما ٥٠ درصد باقیمانده، از جمله سالمندان و
ایتام و معلولان این توانایی را ندارند. با همین روند، وضعيت رسوب مددجویان
بسیار کم است و تلاش میشود تعداد مددجویان در بخش دارای قابلیت توانمندی
سیال باشد.
درحالحاضر، دو دهک اقتصادی پایین جامعه حدود ١٥ میلیون نفر را تشکیل میدهند كه حدود یکمیلیون و٧٥٠ هزار خانوار آنها مددجوی مستقیم و ١,٥ میلیون خانوار هم مددجوی موردی و غیرمستقیم هستند. درحالحاضر افراد و خانوارها به دلیل فوت سرپرست، طلاق، ازکارافتادگی، سرپرست متواری و سربازبودن تحت پوشش قرار میگیرند و درعینحال با مواردی چون توانمندی به واسطه اشتغال، تحصیل، ازدواج، بیمه اجتماعی، فوت و... از چرخه حمایت خارج میشوند. بر همین اساس، سالانه حدود صد هزار خانوار به واسطه توانمندسازی از چرخه حمایت خارج میشوند و در مجموع سالانه حدود ٣٥٠ هزار خانوار خروجی داریم و ورودی به مجموعه امداد را هم بر همین اساس تنظیم میکنیم.
رقم فعلی پرداختی به مددجویان چقدر است و آیا این رقم با توجه به شرایط اقتصادی جامعه کافی است؟
رقم كمك معيشت ماهانه پرداختی به هر خانوار مددجو ٥٠ تا صدهزار تومان
(براساس تعداد نفرات)است؛ بر همین اساس در سال ٩٣ اعتباری بالغ بر هزارو
٣٠٠ میلیارد تومان برای یکمیلیونو ٧٥٠ هزار خانوار در قالب کمکمعیشت
پرداخت شده است. این رقم مطابق با معیشت نیست و امداد در واقع نوعی کمک به
مددجو است و اینگونه نیست که مددجو احساس کفایت کند و دیگر سراغ کارکردن
نرود. بخش زیادی از کمکهای امداد فارغ از کمک نقدی، کمکهای مختلف برای
اشتغال و توانمندسازی است که جذابیت بیشتری دارد و تمامی مددجویان به تفکیک
بعد خانوار از این خدمت برخوردارند.
قبول دارید همیشه از جانب جامعه و مسئولان و خود مددجویان درباره این کمک و رقم آن به كمیته امداد انتقاد شده است؟
رقم پرداختی امداد کمک به امرار معاش است و طبیعتا تنها محل درآمد خانوار،
این کمکها نیستند و درعینحال همین رقم تابعی از بودجه عمومی کشور است.
دولتهای مختلف در هر دورهای با توجه به تنگناهای اقتصادی توان پرداخت
بیشتر از این را نداشته و ندارند.
فارغ از این بسیاری از کارشناسان معتقدند پرداخت مستقیم مستمری، گداپروری نیست، بلکه با این پرداختها نیازهای پایه و اولیه خانوار جبران میشود تا بتواند برای کسبوکار اقدام کند. یکی از پیشنهادهای ما این بوده که باید طبق قانون رقم پرداختی به خانوادهها معادل ٤٠ درصد حداقل حقوق مشمولان بیمه باشد که البته این پیشنهاد که مطابق با مواد برنامه چهارم توسعه است تاکنون اجرائی نشده است. علاوهبراین موارد کمکهای دیگری برای ازدواج، ازدواج مجدد، تأمین جهیزیه، انواع وامهای قرضالحسنه، تسهیلات سربازی و... نیز وجود دارد که کمک زیادی به مددجویان میکند.
فارغ از این موارد، نگاه مردم به کمیته امداد نیاز به ترمیم دارد و
حتما کمیته امداد هم نمودهای این بیاعتمادی را در حوزههای مختلف کاری و
جشنها و برنامههای مردمی بهخوبی دیده است، آیا آسیبشناسی دراینباره
شده است؟
به تلاش برای افزایش ميزان اعتماد عمومی به اين نهاد اذعان داریم، اما
اینکه آیا خدمات امداد در این سالها هدفمند نبوده و درست هزینه نشده باید
با عدد و آمار ارائه شود، وگرنه هر خدمتی در جامعه میتواند نقد شود.
درعینحال قبول داریم خدمات امداد در این سالها بهخوبی برای جامعه ارائه
نشده و اطلاعرسانی به دلایل مختلف انجام نشده است.شرق