دیدن این تابلو در برخی مکانها بخصوص وقتی عجله داشته باشیم و بهخاطر حضورش مجبور باشیم مسیرمان را عوض کنیم، میتواند باعث عصبانیت و غر زدنهای زیر لبمان شود، گاهی اوقات هم اگر آقای پلیس یا دوربین راهنمایی و رانندگی وجود نداشته باشد، وارد آن کوچه و یا خیابان میشویم. این تابلو علاوه بر سطح شهر، در خانه ما هم وجود دارد. خانهای که در آن پلیسی نیست که جریمهمان کند، اما اثرات ورود به پس کوچههای ورود ممنوع در رابطه با همسرمان میتواند بسیار مخرب و آسیبزننده باشد.
نمیدانم برای شما پیش آمده است که وارد خیابانی بشوید که یکطرفه است ودر کمال تعجب ببینید ماشینی از روبهرو میآید، با دیدن شما کنار نمیرود بلکه نوربالا میزند که شما از سر راه او کنار بروید؟ آنچنان حق به جانب پیش میآید که شما برای یک لحظه شک میکنید، نکند خیابان دو طرفه است یا کسی که ورود ممنوع آمده شما هستید نه او! مشابه این اتفاق در زندگی مشترک هم رخ میدهد. زمانی که یکی از طرفین قانون را میشکند اما همچنان فکر میکند حق با اوست و دیگری اشتباه کرده است. کمی به زندگی مشترکتان دقت کنید.
اما ورود ممنوعهای زندگی مشترک چیست؟ چیزهایی که گاهی ناخواسته و در برخی مواقع کاملا عمدی آنها را رعایت نمیکنید و به آرامش و احساس خوشبختی در خانهتان صدمه میزنید. ما در این مطلب به چند ورود ممنوع معروف اشاره میکنیم، اما در شهر زندگی، خیابانها وکوچه های زیادی ورود ممنوع هستند که باید آنها را پیدا کنید و سعی داشته باشید تحت هیچ شرایطی بیقانونی نکرده و وارد آنها نشوید. البته انتخاب با خودتان است. میتوانید وارد شوید و جریمه آن را بپردازید. جریمهای به تلخی برهم خوردن روابطتان در خانه!
اینجا حریم شخصی من است
مهمترین ورود ممنوع در زندگی مشترک، ورود به حریم شخصی یکدیگر است. ازدواج به دلیل نزدیکی زیادی که بین دو نفر بوجود میآورد، میتواند این شبهه را ایجاد کند که طرف مقابل حق ندارد زندگی شخصی و دنیای جداگانهای داشته باشد. برای مثال پست الکترونیک، تلفن همراه و چیزهایی از این قبیل باید تحت نظر همسر هم باشد. به عبارت بهتر، برخی همسران فکر میکنند میتوانند یکدیگر را مانیتورینگ کرده و از کوچکترین ارتباطات هم باخبر باشند. هر چند حریم شخصی تعریف متفاوتی در رابطه همسران دارد و دو نفر در بسیاری از مواقع دارای یک حریم هستند اما این به معنی از بین رفتن تمام فایلهای خصوصی در ذهن و واقعیت زندگی آنها نیست. زمانی که هر کدام از همسران وارد حریم شخصی دیگری بشوند، احساس ناامنی و بیاعتمادی در زندگی شان ایجاد میشود که به این سادگیها قابل برگشت نیست.
مراقب باش، او عزیز من است
ورود ممنوع دوم، خانواده طرف مقابل است. این مورد از آن دسته ورود ممنوعهایی است که در اکثر مواقع کاملا هوشیارانه و با توجه به نتایج منفی و دلگیر شدن همسر، به آن وارد میشوند.
همسر شما، قبل از آنکه همسر شما باشد پسر یا دختر این خانواده بوده است. آنها مادر، پدر، خواهر و برادر او هستند. سالها پیوند عاطفی که بینشان بوده استنمیتواند بهخاطر اشتباهی که در مقابل شما انجام دادهاند، نادیده بگیرد. در ایدهآلترین شکل ممکن بهتر است هر گونه انتقاد از خانواده همسرتان را فاکتور بگیرید و خودتان مشکلتان را حل کنید اما اگر هم مجبور به گفتن مشکلی هستید، مراقب باشید که در کمال احترام آن را بیان کنید. انتقاد بیادبانه از مادر همسرتان مثل ورود ممنوع در یک اتوبان پرتردد است که نتیجهای جز یک تصادف سخت با تلفات جانی نخواهد داشت.
غرورت را بشکن
سومین ورود ممنوعی که بسیاری از زوجها ناخواسته رعایت نمیکنند، غرور در مقابل شریک زندگیشان است. غرور یک صفت ناپسند در تمام ارتباطات انسانی است اما در مقابل همسر که نوع رابطه در نامش مشخص است، میتواند بسیار مخرب باشد. وقتی دو نفر «همسر» یکدیگر هستند یعنی نباید هیچکدام نسبت به دیگری خودش را برتر بداند. آسیب جدی که غرور به زندگی مشترک میزند، دور شدن همسران از یکدیگر است. برای «همراه» بودن و «همدل» شدن، باید به معنی واقعی کلمه «همسر» بود. غرور میتواند مثل یک موریانه در طول زمان پایههای همراهی شما و همسرتان را بخورد و آسیب جدی به رابطهتان بزند.
جر و بحثهایی که عادت میشود
چهارمین ورود ممنوع زندگی مشترک که برخی به اشتباه آن را نمک زندگی نیز میدانند، دعواهایی تکراری و جرو بحثهایی است که بسیاری از آن بیهوده و غیر ضروری است. هر چند باید بر سر اختلاف نظرهای جدی، صحبت کرد و مشکلات و دلخوریها را روی هم تلنبار نکرد اما نباید به بهانه حل تعارضها، هر مشکل و اختلاف نظر کوچکی را به یک بحث جدی تبدیل کنید. بسیاری از دعواهای مرسوم در خانواده شاهد عینی ضربالمثل: دعوا سر کره مربا، هستند.
بحثها و اختلافاتی که خیلی راحت میتوان از آنها گذشت و بهجای اثبات درستی ادعای خود، آن را ندیده گرفت. گاهی زن و شوهر بر سر موضوعی مانند ادامه تحصیل یکی از طرفین، تغییر شغل یا موضوعاتی اینچنین دچار اختلاف میشوند که باید صحبت کنند و به نتیجه مورد قبول هر دو برسند اما گاهی جر و بحث طولانی و خستهکنندهای بر سر موضوعی همچون مقصد سفر در تعطیلات عید یا موضوعاتی مشابه، باعث میشود تا بحث کردن در خانه یک امر عادی باشد. بزرگترین آسیب چنین عادتی جای خالی حرفهای محبتآمیز و عاشقانه است که خیلی زود باعث سرد شدن فضای خانه میشود. دعوا نمک زندگی است اما نمک خیلی چاشنی خوبی برای غذا نیست. آسیبهایش بیشتر از فوایدش است. برای داشتن زندگی خانوادگی گرم، بهتر است از چاشنیهای دیگر استفاده کنید.
بهتر است ورود ممنوعهای زندگی خود را پیدا کنید و مراقب باشید تا به آنها وارد نشوید تا زندگی خانوادگی شما مانند یک شهر منظم و منضبط باشد نه یک شهر ناامن و پر هرج و مرج.
بی توجهی آفت یک رابطه
وقتی کسی برای ما مهم است، از لباس پوشیدن تا نحوه ی حرف زدنمان را
اهمیت ویژه ای می دهیم. دوست داریم مورد تاییداو باشیم و از معاشرت با ما
احساس خوبی داشته باشد اما گاهی به بهانه ی صمیمیت ، فراموش می کنیم که
مقبولیت تا پایان راه باهم بودن مهم است. در این شرایط هر طور که بخواهیم
لباس می پوشیم، هر طور که راحت باشیم حرف می زنیم و رفتار می کنیم .دیگر
احساسی که در طرف مقابل ایجاد می کنیم برای مان مهم نیست و این آفت بزرگی
برای زندگی مشترک است.