به گزارش شفا آنلاین : کارشناسان نظام سلامت، نظامهای درمان را به یک چاه بیانتها تعبیر میکنند که هرچقدر پول و اعتبار در آن بریزید، هرگز پر نمیشود. کشور ما نیز از این موج تغییرات جهانی بیبهره نمانده و انواع و اقسام درمانهای لوکس و گرانقیمت به بازار سلامت کشور، سرازیر شدهاند.
جالبترین بخش پازل نظام سلامت ایران اینجاست که سرانه سلامت در کشور ما از بسیاری از کشورهای منطقه بالاتر است، اما همچنان عمده هزینههای درمان از جیب بیماران پرداخت میشود.
منظور از سرانه سلامت این است که برای سلامت هر شهروند در یک کشور، چه مقدار پول و اعتبار صرف میشود. سرانه سلامت در کشور ما رقم معقول و منطقی است، اما مشکل این است که عمده این سرانه از جیب مردم تامین میشود.
فردا روز جهانی بهداشت و سلامت است؛ به بهانه فرارسیدن این روز، سرانه سلامت در ایران را در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، بررسی و همچنین جایگاه فعلی نظام سلامت ایران را در گفتوگو با صاحبنظران، تحلیل میکنیم.
فقط سرانه سلامت مهم نیست
«نظام سلامت یک حوزه هزینهبر است که هیچیک از کشورهای توسعهیافته و متوسط دنیا نتوانستهاند هزینه بهداشت و درمان خود را کاهش دهند. البته بسیاری از کشورها توانستهاند آن را مدیریت و کنترل کنند، اما کاهشی در هزینهها رخ نداده و این درحالی است که بودجه آنها هر سال رو به افزایش است.» اینها بخشی از گفتههای اخیر ایرج حریرچی، قائممقام وزیر بهداشت در جمع خبرنگاران است که در آن به افزایش هزینههای درمانی تاکید دارد، اما این نکته را هم قبول میکند که این هزینهها قابل کنترل است: «سهم سلامت ما از تولید ناخالص ملی رتبه 88 دنیا را دارد، یعنی تولید ناخالص ملی در کشور ما از سرانه سلامت عقبتر است، اما سرانه هزینه سلامت در ایران، رتبه هشتاد و یکم دنیا را دارد.»
دکتر حسام قیاسوند، کارشناس اقتصاد سلامت هم اوضاع سرانه سلامت در ایران را مناسب میداند، اما در عین حال معتقد است این بالا بودن سرانه سلامت در کشور ما الزاما به معنی بالاتر رفتن سطح سلامت مردم یا کاهش هزینههای پرداختی از جیب مردم نیست: «درست است که سرانه سلامت در ایران از کشوری مثل ترکیه بالاتر است، اما نکته بسیار مهم این که ببینیم این سرانه از کدام منبع تامین شده است. متاسفانه در ایران سهم عمدهای از سرانه سلامت از جیب مردم تامین میشود و درواقع، مشارکت مردم در پرداخت هزینههای درمانی بسیار بالاست.»
به عقیده قیاسوند، هماکنون سرانه سلامت هر ایرانی، رقمی حدود یک میلیون و 400 هزار تومان برآورد میشود که از منابع مختلفی مثل بیمههای درمانی، اعتبارات دولتی، بودجههای بخش خصوصی و البته از جیب مردم تامین میشود، اما از نگاه این کارشناس اقتصاد سلامت، هزینه بیشتر در نظام سلامت و بالا بودن سرانه درمان، به خودی خود افتخار نیست، بلکه باید دید عمده این هزینهها از جیب چه گروهی تامین شده و کجا و چگونه خارج میشود: «مشکل ما در مبلغ سرانه نیست، مشکل در ترکیب هزینه سرانه سلامت است که سهم زیادی از هزینههای درمانی را به دوش مردم انداخته است.»
حضور پرشمار نیروهای بالینی در عرصه مدیریت نظام سلامت، نبود زیرساختهای اطلاعاتی و آماری درست و اجرای ناقص برنامه پزشک خانواده، از دیگر چالشهای پیش روی ارتقای سلامت و بهداشت ایرانیان است که قیاسوند به مناسبت فرارسیدن روز جهانی سلامت به آن اشاره میکند؛ چالشهایی که ارتقای بهداشت عمومی در کشور را با کندی و تاخیر، دست به گریبان کرده است.
هزینه ـ اثربخشی را گم کردهایم
آمار دقیق و قابل اتکایی از سهم مردم در پرداخت هزینههای درمانی وجود ندارد، اما به باور اغلب کارشناسان نظام سلامت، مردم حداقل بیش از 50 درصد هزینههای درمانی را پرداخت میکنند.
دکتر فرهاد جعفری، متخصص پزشکی اجتماعی از مفهومی با نام «هزینه ـ اثربخشی» یاد میکند و بر این باور است که توجه به این مفهوم، دست کمی از توجه به اعتبارات و سرانه سلامت ندارد.
هزینه ـاثربخشی در نظام سلامت یعنی این که ما در ازای صرف هزینه در بخش پیشگیری و درمان، چقدر نتیجه مطلوب میگیریم. به عقیده این عضو هیات علمی دانشگاه شاهد، یکی از عمده مشکلات نظام سلامت ایران این است که در مقابل صرف هزینههای قابل توجه در نظام درمان، نتیجه لازم را از این هزینهها نمیگیریم و مدیریت درستی بر صرف کردن هزینهها انجام نمیشود.
بدیهی است وقتی هزینه ـ اثربخشی در نظام سلامت جدی گرفته نشود، بالا رفتن سرانه سلامت در ایران هم آنطور که باید و شاید نمیتواند اثربخش باشد. به تعبیر دیگر، وقتی بالا رفتن سرانه سلامت در ایران میتواند بهداشت و سلامت کشور ما را توسعه دهد و آن را در مقایسه بادیگر کشورهای منطقه، زبانزد کند که بین هزینههای درمان و اثربخشی این هزینهها در ارتقای سلامت مردم، تناسب منطقی وجود داشته باشد.
بهداشت را به درمان نفروشیم
یکی از نشانههای بارز نظامهای توسعه یافته در عرصه بهداشت و سلامت، مقدم دانستن بهداشت بر درمان است. اگر میخواهیم جامعهای سالم داشته باشیم که در آن، بیمار و بیماری کمتر باشد، چارهای جز حرکت در مسیر پیشگیری نداریم.
وجود شبکه گسترده بهداشت روستایی در بیشتر روستاهای کشور و افتتاح هزاران پایگاه جامع سلامت در مناطق شهری، حرکتهای قابل تحسینی است که موجب ارتقای بهداشت عمومی در کشور شده است، اما به باور جعفری، ما هنوز در این مسیر نتوانسته ایم به نقطه مطلوب برسیم و هنوز تا نهادینه شدن فرهنگ بهداشت و پیشگیری در جامعه، راه درازی در پیش داریم.
به
قول این متخصص پزشکی اجتماعی، حدود دوسوم اعتبارات نظام سلامت در کشورهای
توسعه یافته به بخش بهداشت و پیشگیری تخصیص داده میشود و ما هم برای
بهبود سلامت مردم، باید در همین مسیر قدم برداریم و مشکلات حوزه سلامت را
از سرچشمهاش بخشکانیم.جام جم آنلاین