به گزارش شفا آنلاین، اين روزها بعضي از شغلها حسابي گُل ميكنند؛ شغلهايي كه بعضي از آنها در باقي روزهاي سال هم وجود دارند، اما آخر سال براي آنها معناي ديگري دارد.
شيريني قاليشويي يادت نره!
كمتركسي است كه با رفتوروب خانه و شستن فرش به استقبال سال جديد نرود؛ به
همين دلیل ماه آخر سال كه از نيمه ميگذرد، كاروبار قاليشوييها سكه
ميشود. فارغ از ارقامي كه هميشه دم عيد كمي روبهبالا حركت ميكند، شگردها
براي عيديگرفتن هم رواج خاص خود را دارد. به يكي از معروفترين
قاليشوييهاي تهران زنگ ميزنيم؛ ميگويد اگر فرش را تك بدهيم براي
شستوشو، تختهاي حساب ميكند. تختهاي ٣٥ هزار تومان. براي شستوشو براساس
متراژ هم متري سههزارو ٥٠٠ تومان ميگيرد. اين را پاي تلفن ميگويد، فرش
را كه براي شستوشو ميدهم گزينهها را روي ميز ميگذارد. ١٠ تومان شيريني
كارگران قاليشويي روي شاخش است. ميگويد اگر لول بياوريم ١٠ تومان رويش
ميآيد. شامپو خارجي باشد ١٠ تومان ديگر روي آن. دو بار بشوييم دوبرابر
ميكنيم. ميگويد اگر ميخواهيد رنگ فرش پشمي ثابت بماند، قيمت بالاتر
ميرود. اينطور است كه هزینه شستوشوی يك فرش شش متري، به جاي ٣٥ هزار
تومان ميشود صد هزار تومان.
ميل خشكشوييها به پردهشويي
ميگويند چشمها را بايد شست. چشم خانهها هم پنجرههاي آن است و شستوشوي
پرده هم بر همين اساس از جايگاه ويژهاي برخوردار است. به همين دلیل
كاروكاسبي خشكشوييها آخر سالي بيشتر به سمت شستوشوي پرده ميل ميكند تا
اتوي لباسها كه ديگر بیشترلباسها نو هستند و اتوخورده و چندان نيازي به
اتو ندارند.
كوچ براي خانهتكاني
بساط شركتهاي خدماتي هم به راه است؛ آخر سال معمولا سر خانمهاي شاغل گرم
است و به رفتوروب خانه نميرسند. در اين شرايط كمكگرفتن از شركتهاي
خدماتي راهكار خوبي است، اما آنچه از شواهد پيداست، بيكاري شهرستانها
پايش را به تهران ميرساند و آخر سالي مردم از شهرهاي اطراف براي تميزكردن
خانههاي تهرانيها به اين سمت كوچ ميكنند. البته اين كوچ ناشي از شغل
موقت تميزكردن خانههاست و عيد كه بگذرد ديگر خبري از آن نيست.
دستفروشهاي سفركرده
دستفروشي هم از اين قاعده هر ساله به دور نيست. آخر سال كه ميشود به
تعداد دستفروشهاي كلانشهرها هم اضافه ميشود. افراد از حاشيههاي
كلانشهرها، مركز شهرها را هدف قرار ميدهند تا شايد نصيبي از مردم به گمان
آنها پولدارتر به آنها برسد. گويا نميدانند تهيدستان شهري هم تفاوتي با
اطراف و حاشيه شهرهای ديگر ندارند. با اين اوصاف كاهش قدرت خريد مردم و
گسترش بيكاري، هر دو دستبهدست هم دادهاند كه رونق دستفروشي بيش از
مغازهها باشد و خيلي از مغازهدارها به اصطلاحي كه خودشان به كار ميبرند،
«مگس بپرانند»، اما امسال برخوردها با دستفروشي كمي از تعدادشان كاسته و
صداي اعتراض هم به آن بلند شده است.
دادزنهاي خبره با صدايي آهنگين
اين شد كه بهترين راهحل براي مغازهدارها و كسبه، استخدام دادزنهايي شد
كه آخر سالي خوب ميدانند چطور مردم را به سمت مغازهها بكشانند. به همين
دليل مالكان واحدهاي تجاري و مالها هم براي جذب دادزنهاي خبره، آگهي به
در و ديوار شهر چسباندهاند. دادزنهايي كه از ويژگيهايشان ميتوان به
صداي بلند و آهنگين اشاره كرد. افرادي با روي گشاده كه خوب بلد هستند چطور
مردم را با جملات جذاب به داخل واحدها بكشانند. آنطور كه تسنيم گزارش
داده بررسیها از مراکز تمرکز واحدهای تجاری در پایتخت حاکی از این است که
برخی دانشجویان، افراد بیکار، افراد مشغول در کارهای دیگر در ساعات فراغت،
بهعنوان شغل دوم به دادزنی مشغولاند و نوجوانهای بدسرپرست یا
بیسرپرست، بیشترین گروههای شاغل در شغل «دادزنی» هستند.
آتيشبازي آخر سال
چهارشنبه آخر سال هم شغل موقت براي خيليها ايجاد كرده است؛ فارغ از تعداد
بالايي از افراد كه كنار خيابان و سر هر خيابان اقدام به فروش وسایل آتشزا
ميكنند، بعضي از دستفروشها هم با اينكه اجناس ديگري را به فروش
ميگذارند، چندتايي ترقه و بالن آرزو و سيگارت هم كنار بساطشان ميگذارند
تا شايد از اين ناحيه هم سودي ببرند. اين وراي خيابان مولوي است كه هميشه
براي مواد آتشزاي غيراستاندارد آمادگي دارد. هرچه دلت بخواهد هست؛ اگر از
مواد محترقه چيني سيراب نشدي، مواد آتشزاي دستساز اما خطرناك در راسته
مولوي پيدا ميشود، اما با اين حال با اينكه قيمتها چندان با سال قبل فرقي
نكرده، گويا رمق فروشندگان وسایل آتشبازي كمتر شده و از هياهوي سالهاي
قبل خبر چنداني نيست.
مكانيكيهاي شبكار
با اينكه تورهاي مسافرتي هم اين روزها مشتري فراوان دارند و بازه قيمتي
متفاوتي دارد، اما برخي از مسافران سفر با وسيله نقليه خود را ترجيح
ميدهند. همين موضوع هم بازار مكانيكيها و لوازم يدكي خودرو را داغ كرده
است و سبب شده تا پاسي از شب درِ مكانيكيها هم باز باشد.
رونق تورهاي ايرانگردي و جهانگردي
آنتاليا، دوبي و ارمنستان همچنان گزينه مورد علاقه خيليها براي سفرهاي
خارجي و نزديك و مناسب روزهاي عيد است، اما سفرهاي داخلي عموما براي سفر به
ديار خود است و ديد و بازديدهاي خانوادگي. هرچند ايرانگردي هنوز هم
موردعلاقه خيلي از مردم است. فرقي هم نميكند سفر با هواپيما و كشتي باشد
كه متقاضيان خاص خود را دارد يا مردم عادي كه اتوبوس و قطار و گاه خودروهاي
شخصي را به اين وسايل گرانقيمت ترجيح ميدهند.
دلالي اسكناس نو
آخر سال كه ميرسد بانك مركزي هم شعب منتخب خود را براي عرضه اسكناسهاي نو
اعلام ميكند، اما با همه اين احوالات هنوز هم دلالان در بازار آزاد به
كار خود ادامه ميدهند و به هر تعداد و بدون محدودیت با قیمتهای بالا
اسکناسهای تانخورده را به متقاضیان میفروشند و سودهای بالایی به جیب
میزنند.
سر شلوغ آرايشگران
حتي ديگر وقت نميدهند؛ آنقدر كه از نيمه اسفندماه به بعد، وقت، رزرو شده و
فرصتي حتي براي نشستن آرايشگرها وجود ندارد. زنانه و مردانه هم ندارد.
هرچند آرايشگاههاي زنانه سرشان شلوغتر است اما مردان هم آخر سالي ترجيح
ميدهند با روي زيباتر به ديد و بازديد بروند. حتي در اين مكانها هم عيدي
فراموش نميشود؛ يا اعلامش ميكنند يا اينكه صندوقي گوشه آرايشگاه قرار
ميگيرد براي عيدي كاركنان.
عيدي آخر سال رفتگرها
زبالهها را از جلوي در خانه جمع نميكنند تا عيدي نگرفته باشند. آنها خوب
ميدانند آخر سال همه دلشان خوش است و سرگرم خرجكردن. عيديدادن به
رفتگرها هم جاي خود دارد. زنگ در را ميزنند تا صاحبخانه پايين بيايد و
حضورا عيديشان را بدهد تا بيشتر گواراي وجودشان باشد.
فروش گلهاي نوروزي
گلفروشها هم اين روزها از گلهاي فصلي و بهارانه غافل نشدهاند. گل سنبل و
گل هميشهبهار هم سرآمد گلهاي ديگر است كه بوي عيد را به داخل خانهها
ميآورند. استقبال مردم از آنها هم نشان از نوشدن روحيه مردم در اين روزها
و اميد به آينده دارد.
سرِ گرم لباسفروشيها
با اينكه امسال نسبت به سالهاي قبل كمتر لباس نو ميخرند اما خريد جاي خود
باقي است. احتمالا كيفيت هدف قرار ميگيرد. جيب مردم توان خريد از مراكز
تجاري گرانقيمت را كه ندارد؛ به همين خاطر مغازههاي كوچك كنار خيابان يا
دستفروشها جايگزين اين مراكز تجاري ميشوند.
تعويض كهنه و نو
تعويض وسایل خانه هم كه در گيرودار تميزكردن خانه پيدا ميشود، همچنان روي
بورس است. از وسایل پذيرايي نو گرفته يا تعويض مبلمان منزل كه البته مشخص
است مخاطب هريك از اينها كداميك از اقشار جامعه هستند.
كام شيرين قناديها
از اينها كه بگذريم، بحث خوراكيها هم شيرين است. قناديهاي شلوغ پايان سال
و صفهاي طولاني هم، خوراك اين روزهاست. اين است كه درست دو، سه روز آخر
سال و حتي آخرين لحظات سال، هنوز صفها برقرار است تا كام میهمانهاي
نوروزي را شيرين كند. حتي فروشندگان ديگري خارج از اتحاديه قنادان هم
بهصورت موقتي اقدام به پخت شيريني و فروش آن ميكنند كه البته نسبت به آن
از سوي رئيس اتحاديه قنادان هشدار داده شده است. در كنار قناديها،
فروشگاههاي بهارانه هم با قيمتي پايينتر از قناديها اقدام به فروش
شيريني و آجيل ميكنند.
فروش قسطی آجیل به کارمندان
كاهش قدرت خريد مردم گويا بازار آجیل و خشکبار را به ركود سنگيني برده.
رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار کشور همين چند وقت پيش بود كه گفت به خاطر ركود
سنگين حاکم بر فروش آجيل و خشكبار بعضي از واحدهای صنفی برای خروج از این
رکود اقدام به فروش آجیل و خشکبار بهصورت قسطی به کارمندان، کارگران و
افراد مورداعتماد با چک کردهاند. اين فارغ از حضور دستفروشاني است كه
بهصورت خودجوش اقدام به فروش آجيلهاي ارزانتر اما با كيفيت پايينتر
كنار خيابانها ميكنند كه البته سرشان هم حسابي شلوغ است.
هفتسين گذري
خيابانها پر شده از دستفروشهايي كه هفتسين را يكجا ميفروشند و حتي
گذري با دادزني نظر خريداران در خيابان را به خود جلب ميكنند. مجموعه آن
از ١٠ هزار تومان است تا ٣٠هزارتومان. البته بهصورت جداگانه هم هريك از
هفتسين در دسترس است. حتي برخي از دستفروشان سنجد يا سمنو را جداگانه
ميفروشند. ماهي قرمز و سبزه هم كه جاي خود دارد.
ميوههاي قاچاق قاتي ميوههاي خودي
بازار ميوه آخر سال هميشه سردرگم است و قيمتها سر به فلك ميكشد. علت هم
معلوم است؛ سودجوياني كه عرضه را كم ميكنند تا قيمت بالا برود و عرضه
ميوههاي تنظيم بازار هم گويا چارهساز نيست. امسال اما ماجراي ميوههاي
قاچاق حسابي گل كرده. ميوههايي كه باعث درگيري لفظي مسئولان هم شد و هر
كدام توپ را به زمين ديگري انداختند. اختلاف قيمتها در شمال و جنوب و
حاشيه شهرها هم به كل متفاوت است و هيچ نهاد نظارتي ياراي نظارت بر
ميوههای آخر سال را ندارد. البته همين اختلافها هم با قيمت اتحاديه از
زمين تا آسمان است. نوبرانه چغالهبادام اما با اينكه خيلي مورداستقبال
قرار گرفته بود اين روزهاي پايان سال، روند معكوس به خود گرفته است. اما با
اين همه، رويهمرفته توان مردم به اعتراف همين مردم، آنقدر كاهش يافته كه
نسبت به سالهاي قبل بازار شب عيد كمرمقتر شده است. حالا آنچه در
خيابانها ميبينيم دستفروشان و دادزنهايي هستند كه تعدادشان از مردمي كه
به قصد خريد از منزل خارج ميشوند هم بيشتر است.شرق