شفا آنلاین>سلامت>روانشناسی>محققان استرالیایی در یک مطالعه کشف کردند که، خطر بروز افسردگی به دنبال تشخیص دیابت در طول دهه دوم دوره بیماری کاهش یافته و سپس، به سرعت افزایش مییابد. به عبارت دیگر، آنها پیشنهاد میکنند که یک ارتباط J شکل میان این دو وضعیت وجود دارد.
به گزارش
شفا آنلاین، آنها
دریافتند که ابتلا به دیابت و زندگی با این وضعیت در ابتدا خطر افسردگی را
2 برابر میکند. سپس، درمان و پذیرش بیماری ممکن است احتمال علایم افسردگی
را کاهش دهد، پیش از آنکه این خطر پس از دهه سوم تقریبا 3 برابر شود.
این
تیم تحقیقاتی معتقد است که ضعف و سستی ممکن است بعضی از این
ارتباطهای
میان دیابت و افسردگی را توجیه کند، بنابراین معرفی استراتژیهایی که در
کاهش عوارض مرتبط با دیابت موثر هستند، ممکن است در کاهش خطر افسردگی میان
مردان مسن موثر باشند. نتایج این تحقیق در Maturitas منتشر شده است.
محققان
دیگر از این نتایج بسیار استقبال کرده و آن را قابل توجه میدانند.
مطالعات بیشماری در گذشته انجام شدهاند که نشان میدهند دیابت و افسردگی
لزوما یک ارتباط دوطرفه دارند. بدین معنا که اگر افسردگی در اوایل زندگی
بروز کند، خطر بسیاری از شرایط را زیاد میکند: ورزش نکردن، سیگار کشیدن و
چاقی. همه این عوامل میتواند در نهایت منجر به چاقی شود. به طور برعکس هم،
دیابت و عوارض مرتبط با آن نیز خطر پیشرفت افسردگی را بیشتر میکند.
با
این اوصاف، نویسندگان مقاله متذکر میشوند که مطالعه آنها محدودیتهایی
داشته است. مثلا، این مطالعه از نوع مقطعی بوده و نمیتوان از نتایج آن به
اثبات رابطه علت و معلولی رسید، بلکه فقط وجود رابطه اثبات میشود.
محققان
این مطالعه را در یک جمعیتی متشکل از 5462 مرد 70 تا 89 سال که در منطقه
متروپولیتن پرت، استرالیا زندگی میکردند، انجام دادند. دیابت در این افراد
با استفاده از اظهارات خود فرد، قند ناشتای بیشتر یا مساوی 7 میلیمول در
لیتر یا استفاده از داروهای هیپوگلیسمی یا انسولین تشخیص گذاشته شد. محققان
تفاوتی میان دیابت نوع 1 و 2 در این مطالعه قائل نشدند.
افسردگی
فعلی هم با استفاده از «مقیاس افسردگی سالمندان» در این افراد بررسی شد.
اگر فرد در حال حاضر افسرده بود یا سابقه مصرف داروهای ضدافسردگی را داشت،
در گروه «تا به حال افسرده» قرار میگرفت.
افسردگی
کنونی در 5/6 درصد از افراد شرکت کننده شناسایی شد، در حالی که در 4/11
درصد از آنها تصور شد که دپرسیون قبلی داشتهاند، بنابراین در مجموع 9/17
درصد از افراد به عنوان «تا به حال افسرده» در نظر گرفته شدند.
آنالیزهای
نهایی نشان دادند که دیابت با افزایش خطر وضعیت «تا به حال افسرده» (نسبت
شانس: 49/1) و هم افسردگی کنونی (نسبت شانس: 94/1) همراه است. نکته جالب
آنکه، ارتباط میان سالهایی که فرد مبتلا به دیابت بوده و خطر داشتن
افسردگی در زمان حال، یک منحنی J شکل را نشان میداد. به عبارت دیگر، اگر
کمتر از 10 سال از عمر دیابت فرد میگذشت، نسبت شانس ابتلا به افسردگی:
92/1، 10 تا 9/19 سال، نسبت شانس ابتلا به افسردگی: 56/1، 20 تا 9/29 سال،
نسبت شانس ابتلا به افسردگی: 49/2 و بیش از 30 سال، نسبت شانس ابتلا به
افسردگی: 13/3 خواهد شد. این اعداد در مقایسه با افراد مسنی به دست آمده که
دیابت نداشتهاند.
این
تیم تحقیقاتی نشان داد ارتباط میان دیابت و افسردگی پس از در نظر گرفتن
دیگر عوامل مانند ضعف، گروه سنی، محل تولد، تحصیلات، و سابقه مصرف سیگار
کاهش مییابد. آنها پیشنهاد میکنند ارتباط J شکلی که میان سالهای ابتلا
به دیابت و افسردگی دیده شده، ممکن است نشان دهنده این باشد که بیماران هم
از درمان و هم پذیرش بیماری، مزایای سلامت روان و سلامت جسم را باهم دریافت
کنند.
از
سوی دیگر، بعضی عنوان میکنند شاید افسردگی یک عامل باشد، زیرا افراد
مبتلا به دیابت مراقبتهای زیاد و شدیدی از خود به عمل میآوردند تا مطمئن
شوند که عوارض بیماری دیابت پیشرفت نمیکند، به همین دلیل با گذشت زمان
بیشتر درگیر چالشهای این بیماری میشوند.
در
توجیه ارتباط میان افسردگی و دیابت، احتمالهای زیادی وجود دارد. مثلا
بسیاری از افراد ممکن است سابقه افسردگی را قبل از ابتلا به دیابت داشته
باشند و در طول زمان و پس از ابتلا به دیابت، بیشتر احتمال دارد که دچار
عود افسردگی شوند، بنابراین همین موضوع با تواناییهای آنها برای مراقبت از
خود تداخل ایجاد میکند.
این
مساله فرد را وارد یک چرخه معیوب میکند و عوارض دیابت بیشتر میشود،
مانند نوروپاتی دیابتی و احتمالا آمپوتاسیون عضو، صدمه کلیوی و دیالیز و/یا
رتینوپاتی دیابتی. همه این عوارض خود خطر افسردگی را در فرد بالا میبرند،
به دلیل محدودیتهایی که برای عملکرد افراد ایجاد میشود.
آنالیزهای
بیشتری که محققان انجام دادند، نشان داد سستی و ضعف میتواند بعضی از
ارتباطهای میان طول دیابت و افسردگی را توجیه کند. سابقه ابتلا به دیابت
خطر ضعف را مستقل از سالهای زندگی با دیابت بالا میبرد، با نسبت شانسی
معادل 1/1 تا 2/1. علاوه براین، ضعف و سستی خود خطر افسردگی را با نسبت
شانسی معادل 57/8 بالا میبرد.
محققان
تخمین میزنند که بهطور کلی، تقریبا 15 درصد از ارتباط میان دیابت و
افسردگی با میانجیگری همین عامل سستی و ضعف ایجاد شود. البته، باید گفت در
این مرحله و با توجه به ماهیت مطالعه مقطعی، این ایده فقط در حد حدس و
گمان است. به دست آوردن یک پاسخ قطعیتر به ارتباط میان دیابت، سستی و
دپرسیون نیاز به مطالعات بزرگتر و طولانیتر دارد تا بتواند این ارتباط را
مشخص کند.
در
حال حاضر، آنچه ما میتوانیم انجام دهیم، یافتن راههایی است برای کمک به
افراد مسن مبتلا به دیابت تا بیشتر فعال باشند و مراقبت بیشتر و بهتری از
خود به عمل آورند. همچنین، تشخیص و درمان افسردگی هم راهی است برای آنکه به
روند بدتر شدن عوارض طولانیمدت خاتمه دهیم.
Medscape