شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت>در بدو ورود به اورژانس بیمارستان سینا با بیماران زیادی روبرو میشوید که اکثر آنها دراثر حوادث رانندگی یا حوادث غیرترافیکی دچار عارضه شدهاند.
به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید اما دراین میان مصدومان حوادث ترافیکی حال بدتری داشتند. اکثرشان بیهوش
بوده و روی برانکارد، توسط امدادگران و پرسنل آمبولانس به بیمارستان منتقل
میشوند.
داخل اورژانس شلوغ است و متخصصان طب اورژانس درحال مدیریت بیماران
تازه منتقل شده هستند. پرستاران فعالتر از همه درحال سرم وصل کردن و
پانسمان مصدومانی هستند که میتوانند سرپا باشند. درحالی که نظارهگر این
صحنهها بودم، مصدومی تازه را داخل اورژانس آوردند. پزشک سریع خودش را
بربالین او رساند. گفته شد که نامش مهدی است. موتورسوار بوده و ضربه مغزی
شده است. او را به بخش مراقبتهای ویژه بردند. حال آن جوان نگرانکننده
بود. بعداز آن دختربچهای را آوردند که با یک خودرو تصادف کرده بود. دختری
با روپوش سبز که نشان میداد دانش آموز دبستان و درحال رفتن به خانه بوده
که با خودرو تصادف میکند.
حال دخترک وخیم بود. خونریزی شدیدی داشت و بیهوش
بود. از سمت دیگر سالن سروصدای گریه و زاری آمد. جوانی که با موتور خود
تصادف کرده بود، فوت کرد. صدای پرستار مرا به خود آورد: «شما همراه آنها
هستید؟ تسلیت میگم. اما لطفا آرومشون کنید. بقیه بیماران باید در آرامش
استراحت کنند!» بدون جواب از اورژانس بیرون آمدم و این صحنه در ذهنم متبادر
شد که اگر همراه آنها بودم عکس العملم چه بود؟ به این فکر کردم که
حادثهای قابل پیشگیری چه بلایی برسر یک خانواده میآورد؟ خانوادهای که
باید برای آرامش دیگران گریه نکنند و ناله سر ندهند...
سهم موتورسوارها از حوادث رانندگی، 70 درصد است
حسین
کرمانپور، رئیس اورژانس بیمارستان سینا میگوید: «چنانچه حادثهای در جاده رخ دهد، اورژانسهای بیمارستانی که در
شهر واقع شدهاند، با بیمارستانهایی که درکنارجاده اصلی هستند، قابل قیاس
نیستند. مانند بیمارستان الزهرا اصفهان که در شاهراه اصلی شهر قرار دارد.
دربین بیمارستانهای تهران نیز تاحدودی بیمارستان هفتم تیر ازاین خصوصیت
برخوردار است. بیمارستانهایی که داخل شهر قرار دارند، از لحاظ پوشش درمانی
حوادث ترافیکی داخل شهری عملکرد خوبی دارند. مانند بیمارستان سینا. این
بیمارستان در مرکزیت بازار تهران است. تردد موتورسیکلت دراین مناطق زیاد
بوده و درمجموع بخش اعظم مصدومان تصادفات شهری به مرکز ترومای بیمارستان
سینا منتقل میشوند.»
وی
بیشترین سهم تصادفات را به موتورسیکلتها نسبت میدهد و ادامه میدهد:
«بیشاز 70 درصد تصادفاتی که به بیمارستان مراجعه میکنند، مربوط به
موتورسیکلتها است. از تعداد 100 تا 140 بیماری که شبانهروز به بیمارستان
سینا منتقل میشوند، حدود 35 تا 45 درصد مربوط به تصادفات است.» کرمانپور
میگوید: « نحوه آسیب دیدن موتورسوارها با سایر مصدومان حوادث ترافیکی
متفاوت است. موتورسوارها از ناحیه سرو گردن و عضلات انتهایی و پا بیشترین
آسیب را میبینند. این افراد درحالی تصادف می کنند که کلاه ایمنی ندارند.
مصدومانی که با خودروی شخصی خود تصادف میکنند، دچار ضربات غیرنافذ
میشوند. یعنی آسیبهای داخلی میبینند. سرنشینانی که کمربند ایمنی
نمیبندند، دچار آسیب در نواحی سرو گردن هم میشوند. متاسفانه در کشور ما
فرهنگ بستن کمربند ایمنی برای سرنشینان صندلی عقب جا نیفتاده است. حوادثی
وجود داشته که به علت نبستن کمربند و پایین بودن شیشه عقب، کودک از خودرو
به بیرون پرتاب شده و درجا جان باخته است. حتی در آغوش گرفتن کودک به وسیله
والدین نیز خطرآفرین است. زیرا در لحظه تصادف مادر یا پدر اختیار خود را
از دست داده و کودک را رها میکند. بنابراین بهترین راه بستن کمربند ایمنی
یا تعبیه صندلی کودک در خودرو است.» به عقیده وی: «اکثر افرادی که تصادف می
کنند و عابر پیاده هستند، نیز درمعرض انواع و اقسام ضربات و آسیبها هستند
و بستگی دارد که با چه وسیلهای تصادف کنند.»
تعداد موتورسیکلتها طی 10 سال، هشت برابر شده است
وی
میگوید: «14 سال قبل یعنی درسال 80 دربخش شمارهگذاری راهنمایی و
رانندگی، تعداد موتور سیکلتهایی که شماره گذاری شده بود، یک میلیون و 99
هزار دستگاه بود. درحالیکه در سال 90 تعداد هشت میلیون موتورسیکلت در تمام
کشور شمارهگذاری شده است. یعنی در فاصله زمانی 10 ساله، میزان
موتورسیکلتهایی که شمارهگذاری شده، هشت برابر شده است. شمارهگذاری هم به
این معنا است که فرد از موتورسیکلت خود استفاده میکند. زیرا سالیانه 400
تا 700 هزار دستگاه موتورسیکلت تولید میشود. انتظار داریم درحال حاضر، در
شهر تهران بین 3 تا4 میلیون موتورسوار وجود داشته باشد. اکثر سرنشینان
موتورسیکلتها افراد جوانی که در سن کار قرار داشته و دنبال کسب درآمد برای
امرارمعاش هستند. بنابراین افراد خستهای هستند که باید به مسائل زیادی
فکر کنند و به همین سبب دقت خود را ازدست میدهند. درآمدزایی با موتور
سیکلت آسان شده است. هر شغلی سختگیریهای خاص خود را دارد، اما کسب درآمد
از راه موتور سیکلت اندکی آسانتر است. چراکه برای مثال مورتورسوارها
تعاونی ندارند که بخواهند پروانه بگیرند، پلیس هم سختگیری چندانی ندارد.»
وی
ادامه میدهد: «ضربه به سر و شکستگی های چندگانه باعث مرگ 80 درصد
موتورسواران حادثه دیده میشود. بیشاز 60 درصد آنها نیز زیر 18سال سن
دارند. 42 تا 45 درصد مصدومان موتورسوار در همان محل حادثه جان خود را
ازدست میدهند. یعنی قبلاز اینکه به بیمارستان منتقل شوند، علائم حیاتی
خود را ازدست دادهاند. این قضیه برای ماشینسواران برعکس است. اکثر آنها
بعداز انتقال به بیمارستان فوت میکنند. چنانچه موتورسواران سرعت مناسب
داشته و حق تقدم را رعایت کرده و کلاه ایمنی برسر داشته باشند، آمار مرگ و
میر آنها به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکند. ازمجموع کل تلفات تصادفات
رانندگی، 25 تا 30 درصد مربوط به موتورسوارها است. بیشتر موتورسوارهایی که
دچار سانحه میشوند، از چراغ قرمز عبور کرده یا حرکتی برخلاف جهت حرکت
اتومبیلها داشته و یا در پیادهروها تردد کردهاند .» وی درخصوص زمان
طلائی انتقال مصدوم به بیمارستان میگوید: « همکاران ما که در اورژانس پیش
بیمارستانی کار میکنند، زمانی را بین 15 تا 20 دقیقه تعیین کردهاند که
خود را به محل حادثه برسانند. در شهری مانند تهران زمان طلائی معنا ندارد.
درساعات خلوتی خیابانها زمانی که تلف میشود، 20 دقیقه است.اما بین ساعت
10 صبح تا 2 بعدازظهر و ساعت 5 بعدازظهر تا 8 شب که پیک ترافیک و بهتبع آن
پیک تصادفات است، زمان بیشتری صرف میشود. در ضربات مغزی که خونریزی شدید
است، بیمار باید زیر ساعت به بیمارستان مجهز منتقل شود.»
52 درصد از کل قطع نخاعیها تصادفی هستند
حسین
نحوی نژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در رابطه با آمار معلولانی
که دراثر حوادث رانندگی ناتوان میشوند،میگوید: «حدود 40
درصد از معلولیتهای ما جسمی حرکتی بوده و تقریبا نیمی از این تعداد دراثر
حوادث رانندگی معلول و به قطع نخاع مبتلا میشوند. 18000 معلول دچار عارضه
قطع نخاعی، داریم که 52 درصد آنها دراثر حوادث ترافیکی معلول شدهاند.
البته بخش پیشگیری سازمان بهزیستی روی این بخش هم متمرکز بوده و چندسالی
است که در ایام تعطیل و نوروز فعالیت داشته و در طرحی تحت عنوان کاهش
آسیبهای جاده ای به پیشگیری حوادث رانندگی میپردازد که به نظر می آید،
کافی نیست. زیرا فقط خطاهای انسانی منجر به ایجاد حوادث رانندگی نمی شود.
بلکه مقررات سختگیرانه، خودروی ایمن و جاده هموار به کاهش آمار تصادفات
رانندگی و تلفات ناشی از آن کمک میکند. معلول شدن در حوادث نه تنها به از
کارافتادگی فرد میانجامد، بلکه هزینههای بسیاری را برای نگهداری از آنها
میتراشد.»
عامل انسانی 70 درصد علت تصادفات است
سید
محمد حسین جوادی، مددکار اجتماعی در تفسیر پژوهش
خود در زمینه طراحی مدل روانی- اجتماعی کاهش عوامل خطرساز تصادفات در
جوانان میگوید: «تصادفات رانندگی به عنوان یک مسئله بهداشتی- اجتماعی،
دومین علت مرگ و میر جوانان در ایران است و متاسفانه فراوانی بالای تصادفات
بهعنوان یک رفتار پرخطر جامعه را به شدت تهدید میکند.» وی رفتارهای
انسانی را مهمترین عامل تصادفات در جوانان میداند و میگوید: «جاده،
خودرو و عامل انسانی سه ضلع مثلثی است که تنها عامل انسانی 70 درصد علت
تصادفات است و دو عامل خودرو و جاده روی هم بهطور مجموع 30 درصد تصادفات
را رقم میزنند.» این مددکار اجتماعی به سیستم کنترلی کشور در کنترل
رفتارهای پرخطر رانندگی جوانان اشاره کرده و عقیده دارد: «عمده مداخلاتی
که در کشور وجود دارد، بیشتر در حوزه سختافزاری اعم از توسعه جادهها، نصب
دوربینها، افزایش جریمهها است، در حالیکه عامل انسانی و فرهنگسازی در
این زمینه بیشتر حائز اهمیت است. جریمههای رانندگی ممکن است، تاثیرگذار
باشند، اما در درک قوانین پلیس خیلی تاثیرگذار نبوده است، در واقع نیاز
است، درک قوانین پلیس را در جامعه بهبود ببخشیم و تقویت کنیم؛ به نظر
میرسد، برخی جوانان درک درستی از قوانین پلیس و احترام به قوانین ندارند و
گریز از قوانین پلیس و قوانین ترافیکی را به نوعی زرنگی خود تلقی میکنند،
که این موضوع نیازمند بسترسازی برای مداخلات روانی و اجتماعی پلیس راهور و
رسانه ملی و همچنین وزارت بهداشت است.» جوادی ادامه میدهد: «متغیرهایی
که در تصادفات رانندگی و رفتارهای خطرآفرین رانندگی جوانان تاثیر
داشتهاند را مطالعه و احصاء کردیم که با معرفی عضو سازمانها و نهادهایی
که میتوانند مداخله درستی در این زمینه با ارائه بستههای روانی و اجتماعی
برای کاهش رفتارهای خطرآفرین و تصادفات جوانان داشته باشند، طراحی کردیم.
وی میگوید: «قاعدتاً اجرایی شدن این یافتهها نیازمند مشارکت سازمانهای
مربوطه مثل پلیس راهور، وزارت بهداشت، جمعیت هلالاحمر و سازمانهای
غیردولتی مثل کلینیکهای مددکاری اجتماعی است که میتوانند با مداخلات
روانی و اجتماعی زمینهای برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر در رانندگی
جوانان داشته باشند.»