شفا آنلاین>اجتماعی>مدتی است نهاد ازدواج و انتخاب همسر در جامعه در حالگذار ایران دچار تغییراتی شده است. برخی از جوانان برای یافتن شریک دلخواه زندگی ازاینترنت وسایتهای همسریابی استفاده میکنند.
به گزارش
شفا آنلاین، اما همیشه کار به اینترنت و سایت و
مؤسسهها ختم نمیشود، ازدواج سنتی در جامعه ایران هنوز طرفداران پر و پا
قرص خودش را دارد. هنوز هم هستند کسانی که ترجیح میدهند از معرف استفاده
کنند و در نهایت
ازدواج با موافقت و نظر خانواده صورت بگیرد.
در یک بعد از ظهر سرد زمستانی میهمان خانه گرم و بیریای «خانم اخوان»
شدم، بانویی که بیهیچ چشمداشتی نزدیک به 9 سال است به جوانان کمک میکند
فردی شایسته را با توجه به طبقه اجتماعی و خانوادگی پیدا کنند و تا حالا
112 نفر را راهی خانه بخت کرده که متأسفانه 5 مورد هم منجر به جدایی و طلاق
شده است.
داستان از یک ظهر بارانی شروع میشود، روزی که خانم اخوان در راه بازگشت
به منزل شاهد آزرده شدن خانم جوانی توسط یک مزاحم خیابانی است. به گفته
خودش «نخستین جرقه اینجا به ذهنم رسید که من چه کاری میتوانم انجام دهم تا
مردم کمتر شاهد این صحنهها باشند و داستان دفترچهها از همین جا آغاز
میشود.» چهار دفترچهای که حالا مشخصات بیش از 1000 نفر را در خود جای
داده است که شامل ازدواج نکردهها و مطلقهها هم میشود.
«اول قرار بود این کار برای اقوام درجه یک و آشنایان صورت بگیرد ولی امروز
از سوئد و آفریقای جنوبی هم مراجعهکننده دارم. مثلاً آقایی که پزشک است
از من دختر خانمی میخواهد که پزشک باشد و تمایل به آشنایی سنتی هم داشته و
با زندگی در خارج از کشور مشکلی نداشته باشد. من موردی از شهر اصفهان دارم
که هم پدر و هم مادر دختر خانم جراح و پزشک هستند به ایشان معرفی کردم که
امیدوارم آشناییها صورت بگیرد و منجر به ازدواج شود.» این سخن خانم اخوان
بود در پاسخ به سؤال من که آیا افراد تحصیلکرده هم دل به این نوع وصلت
میدهند.
او در ادامه میگوید: «درست است که جامعه ما در حال تغییر است و الگوهای
ازدواج به سمت الگوهای غربی نزدیک شده اما هستند کسانی که به دنبال اصالت
فردی و خانوادگی هستند و آشناییهای خیابانی و در محل کار را نمیپسندند.»
خانم اخوان بشدت با ازدواج موقت مخالف است و میگوید: «موارد زیادی برای
ازدواج موقت با من تماس میگیرند اما من هرگز حتی اسم این افراد را هم ثبت
نمیکنم.»
از نحوه ثبتنام و چگونگی قرار گرفتن اسمها در دفترچهها میپرسم و
میگوید: «در مورد دخترخانمها شرایط کمی سخت است برای مثال خود دختر یا
مادر دختر باید با تلفن ثابت با من تماس بگیرند و مشخصات دختر را بدهند و
سپس مشخصات پسری را که ایده آلشان است هم ذکر کنند، مشخصاتی مثل تحصیلات،
شغل، قد، اصالت، تعداد خواهر و برادر و کلاً هرچیزی که معیار انتخابشان
باشد.
بعد از مدتی اگر فردی بود که با شرایط ذکر شده همخوانی داشت من معرفی
میکنم و سایر مسائل نظیر آشنایی و تحقیقات به عهده طرفین است و من دیگر
نقشی در این میان ندارم. اما برای آقا پسرها کمی راحتتر عمل میکنم یعنی
اگر کسی معرفی کند هم مشکلی پیش نمیآید.»
میپرسم آیا مردم با این شیوه از آشنایی اعتماد دارند؟ میگوید: «بارها
شده که افراد گفتهاند ما به شما اطمینان داریم و اگر شما تأیید کنید ما
قبول میکنیم. اما من اول کار قید میکنم که فقط معرف هستم و کسی را
نمیشناسم و باید خودتان تحقیق کنید.
اما گاهی پیش میآید که مادری زنگ زده
و مشخصات پسرش را داده که خیلی هم مناسب بوده ولی خانم در ادامه ذکر کرده
که پسرش اعتیاد داشته و الان ترک کرده است. من این موارد را ثبت نمیکنم
چون میدانم در آینده مسئولیت ایجاد میکند. یا بعضی افراد سن بالایی دارند
و دنبال دختر جوان میگردند که من باز اسم این افراد را هم درلیست
نمیآورم.»
از او میپرسم آیا در این سالها اشتباهاتی هم رخ داده؟ که در پاسخ
میگوید: «یک بار خانمی تماس گرفتند و گفتند یک دختر دیپلمه به ما معرفی
کنید. بعد از مدتی که ازدواج سرگرفت، گفتند ما دختر لیسانسه میخواستیم و
اشتباه از شما بوده و حالا ما قصد جدایی داریم که کار به دادگاه کشید اما
من چون از اول گفته بودم تحقیق با خودتان است به دادگاه نرفتم.»
او در ادامه از علاقهاش برای گسترش این طرح میگوید: «بارها خواستم این
کار را گسترش بدهم و با چند نفر که در این کار تجربه داشتهاند هم گفتوگو
کردهام اما به نتیجه نرسیدم. من برای رضای خداوند این کار را میکنم و
پولی هم دریافت نمیکنم اما مؤسسات دیگر بابت آشنایی و ازدواج پول میگیرند
که دیگر کار خیر محسوب نمیشود اما کسانی را که تمایل دارند به این مؤسسات
معرفی میکنم. در دادگاه خانواده هم آقایی هستند که به بنده لطف و اعتماد
دارند و کمک میکنند و شماره را به خانوادهها و جوانان میدهند که تماس
بگیرند.»
خانم اخوان در ادامه میگوید: «تا امروز استقبال زیادی از طرف جوانان شده و
دید خوبی هم به این موضوع دارند. گاهی پیش میآید که کسی بگوید ادامه نده
یا دردسر دارد اما من چون علاقه دارم و نیتم خیر است خداوند هم کمک
میکند.»
خانم اخوان از خانوادهها انتقاد میکند که «در مراسم خواستگاری و آشنایی
همیشه سؤال اول در مورد مسائل مادی است مثل خانه دارید؟ یا آخر ماه چه
مقدار حقوق میگیرید؟ اما کسی نمیپرسد آیا دختر و پسر خدا ترس هستند؟ یا
به حلال و حرامی مال اعتقاد دارند؟ اینها مسائل بسیار مهمی هستند که پایه
خانواده و زندگی جوانها را میسازند و در آخر از دولت میخواهم امکانات
ازدواج را برای جوانها راحتتر کند و سطح توقع خانوادهها در آغاز این
مسیر مهم و مبارک کمی معقولتر شود.»ایران