شفا آنلاین>سلامت>سلامت معنوی ، تکمیل کننده و رکن چهارم تعریف جهانی سلامت است ؛ به عبارت دیگر سلامت فرد باید در ابعاد جسمی ، روانی ، اجتماعی و نیز معنوی سنجیده شود.
به گزارش شفا آنلاین،امروزه، نظام های سلامت دنیا بیش از پیش به اهمیت سلامت
معنوی و اتصال فرد به مبدا هستی پی برده اند و در زمان حاضر نظام سلامت
کشورهای پیشرو به سلامت معنوی بیماران چنان حساسند که کشوری همچون انگلیس
برای آن استانداردی تدوین می کند و در سایه سار این استاندارد است که به
راحتی اجازه ارایه هر نوع خدماتی به اسم سلامت معنوی را نمی دهند.
به
طور کلی سلامت معنوی، حداقل دارای چهار بخش هدفمندی زندگی فرد و اعتقاد به
جهان دیگر، توکل و ایمان به مبدا، مناسک فردی وجمعی و اخلاقیات است که این
شق چهارم یعنی اخلاقیات هسته اصلی معنویت را تشکیل می دهد.به نظر می
رسد در نظام سلامت کشورمان نیز شاهد اینگونه تحول در تعاریف باشیم که
پیگیری مسئولان سلامت برای ارتقا سلامت معنوی بیماران، نشان از این گرایش
به تعریف نوین از سلامت باشد که امری بس پسندیده است.یکی از این موارد
را می توان در استان مرکزی یافت که چندی است اجرای برنامه استقرار روحانی
مشاور بالینی یا روحانی مقیم در مراکز بیمارستانی این استان آغاز شده
است.یکی از مسئولان، این طرح را طرحی ابتکاری عنوان کرده و اینکه اشاعه
اخلاق پزشکی، مشارکت در اصلاح رفتارهای زیستی، مشاوره معنوی و پاسخگویی به
مسایل شرعی بیماران و پرسنل بهداشتی از موضوعات مهمی است که به درستی در
این برنامه دیده شده است.مسئولی دیگر در استان مرکزی هم در خصوص این
برنامه چنین نظر داشته است که قرار است روزانه سه ساعت حضور روحانیان در
بیمارستان ها به منظور درمان روحی و معنوی خدمت گیرندگان انجام شود.بر
اساس این گزارش در برنامه استقرار روحانیان مشاور بالینی، 16روحانی در
بیمارستان های دولتی استان همکاری دارند که دو تن از این شمار، زن و بقیه
مرد هستند.به گفته دکتر حسین سرمدیان معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی
اراک، تمام بیمارستان های این دانشگاه و دو کلینیک کوثر و امام رضا(ع) نیز
دارای روحانی مقیم هستند. روحانی مشاور یا روحانی مقیم در ساعات کاری در
زمینه احکام، سوالات شرعی بیماران و همراهان و حتی در زمینه ازدواج نیز
مشاوره می دهد. وی در رابطه با چگونگی مشاوره روحانی می گوید: در
کلینیک هایی که روحانی در آن مقیم باشد هر 15 تا 20 دقیقه به مراجعان اطلاع
رسانی می شود اما برای بخش های بیمارستانی، سرپرستار، مسئولیت نیاز سنجی
بیماران را برعهده دارد و هر بیماری که به مشاوره روحانی نیاز داشته باشد
ابتدا این موضوع را به سرپرستار بخش اطلاع می دهد و سرپرستار نیز به روحانی
منتقل می کند؛ سپس روحانی در ساعت مشخصی برای بیمار مشاوره می دهد. سرمدی
در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه آیا روحانی در زمینه موضوعات پزشکی ،
آموزش دیده است یا خیر ، اظهار می کند: روحانی مقیم در زمینه پزشکی آموزشی
ندیده است و فقط مشاوره های وی در زمینه اعتقادی است؛ضمن اینکه در زمان
حاضر نظام سلامت برخی کشورهای پیشرو در شاخص های سلامت از روحانیون خود
برای مشاوره و ارتقا سلامت معنوی بیمارانشان کمک می گیرند. براساس این
گزارش، اینکه نظام سلامت گامی هر چند کوچک برای سلامت معنوی افراد از جمله
بیماران برمی دارد جایی بس تقدیر دارد و همگان امید دارند که گام های بعدی ،
محکم تر و بلند تر برداشته شود؛ چرا که همان طور که اشاره شد؛ بر اساس
تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت، سلامت معنوی بعد چهارم سلامت به شمار
می آید که در کنار ابعاد جسمی، اجتماعی و روانی قرار دارد.دکتر بهزاد
دماری ، مدیر گروه مولفه های اجتماعی سلامت موسسه ملی تحقیقات سلامت و عضو
هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. وی از اجرای طرح روحانی مشاور یا
روحانی مقیم استقبال می کند. او نیز امیدوار است تا مشاوره های معنوی به
بیماران ارائه شود ؛ چرا که این امر کمکی بس شایان بر روند بهبودی آنان
خواهد داشت؛ اما در عین حال به عنوان کسی که در گروه مولفه های اجتماعی
سلامت موسسه ملی تحقیقات سلامت پژوهش می کند و تالیفاتی در این زمینه دارد،
نظراتی دارد و خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت و گویی با وی انجام داده است
که مشروح آن بدین شرح است:**سوال: آقای دکتر به جز استان مرکزی جای دیگری هم شبیه این طرح را کار کرده است؟دماری:
در زمان حاضر چندین مرکز در کشور برای طراحی و پایلوت مشاوره سلامت معنوی
در نظام سلامت فعالیت می کنند دانشگاه علوم پزشکی ایران انستیتو تحقیقات
بهداشت روانی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی قزوین از
جمله این مراکز به شمار می آید. بیمارستان کوثر در استان قزوین طی سال 90
برای بیماران مبتلا به سرطان واحد مشاوره معنوی در نظر گرفت و در تجربه
یاد شده، نظامی برای ارایه خدمات معنوی طراحی و پایلوت شد البته این پایلوت
زیاد طول نکشید و کار متوقف شد.در اصل ادغام مداخلات معنویت در نظام
سلامت جنبه های مختلف را در بر می گیرد به عنوان نمونه در سطح بیمارستانی
وجود اتاق مشاوره معنوی و مشاوران آموزش دیده ، مدیران ، پرستاران و پزشکان
آموزش دیده ، منابع آموزشی و یادگیری ویژه بیماران ، محیط مناسب برای
راحتی و آسایش بیماران حتی تفریح آنان ، وجود نظام مراقبت و پیگیری پس از
ترخیص از جمله معرفی بیمار به مراکز و گروه های معنوی و اجتماعی را شامل می
شود.**سوال: اشکال این کار در کجا بود؟ **دماری: یکی از نقاط
ضعف این برنامه، نبود گاید لاین یا راهنمای بالینی برای مشاوره معنوی و فرد
خبره در این مشاوره ها بود. البته ناگفته نماند که در این طرح از همکاری
حوزه علمیه قزوین استفاده شد و در زمان حاضر نیز اساتید حوزه و کارشناسان
نظام سلامت به این نتیجه رسیده اند که اجرای این برنامه در نظام سلامت
حداقل دو پیش نیاز دارد؛ اول اینکه بسته های خدمتی و راهنماهای بالینی
تدوین شود و دوم اینکه مشاورین معنوی برای این کار تربیت شوند که خوشبختانه
زمینه مطالعات هر دو مورد به شکل ملی در یکی از مراکز با سابقه کشور فراهم
شده است.**سوال: مشاوران معنوی توسط چه کسانی آموزش داده می شوند؟**دماری:این
مشاوران توسط دو گروه باید آموزش داده شوند که این دو گروه متشکل از
کارشناسان دینی و اساتید حوزه پزشکی هستند. اما در زمان حاضر معلوم نیست ،
این طرح (طرح روحانی مشاور) که در استان مرکزی در حال اجراست، چقدر با
نظرات جهانی منطبق است به عبارت دیگر آیا برنامه ای که در حال اجراست و اسم
آن روحانی مشاور است با تجربه دنیا هم خوانی دارد؟ اصولا هدف ازاین برنامه
شفاف نیست و معلوم نیست چه کسی این طرح را مطرح کرده است؟برخی مسئولان
می گویند که حضور روحانی دربیمارستان، مقبولیت کادر درمانی را افزایش می
دهد اینکه ما برای پیشگیری از اعمال خشونت برای پرسنل از این طرح استفاده
کنیم که درست نیست. اینکه زنگ هشدار اتاق بستری بیمار جهت اطلاع کادر
پرستار در زمان نیاز کار نمی کند (نمونه این مشکل را در بخش خون و انکولوژی
یکی از بیمارستان های تهران می توانید مشاهده کنید ) آوردن روحانی به
بالین وی چگونه توجیه دارد؟ اصلا آیا تمام بیماران به روحانی و مشاوره
معنوی وی نیاز دارند؟ مثلا آیا کسی که برای عمل جراحی آپاندیسیت بستری است
به روحانی جهت افزایش روحیه معنوی اش نیاز دارد؟ آیا روحانی مجاز است که به
بالین تمام بیماران حاضر شود یا اینکه نه؛ بیماران خاصی با شرایط ویژه
باید از خدمات مشاوره معنوی برخوردار باشند؟نظام های سلامت، سلامت
معنوی را وارد سیستم خود کرده اند و دستکم حدود سه دهه تجربه عملی نیز
دراین زمینه دارند؛ نظام سلامت در برخی کشورها از جمله انگلیس در حال
استاندارد سازی خدمات سلامت معنوی است و به همین علت در این نظام به این
راحتی اجازه ارایه هر نوع خدمتی به اسم سلامت معنوی داده نمی شود.**سوال: آیا پزشکان اجازه مداخله معنوی برای بیمار را دارند؟**
دماری: پزشک و روحانی هر کدام جداگانه نمی توانند مشاوره معنوی بدهند.
پزشکان خانواده در تجربه کشورهای پیشرو صرفا اجازه دارند ارزیابی معنوی
مختصری انجام دهند اما اجازه مداخله ندارند.به عنوان مثال ارزیابی
مختصر پزشک از وضعیت معنوی بیمار می تواند اینگونه باشد که متوجه شود به
علت مشکل بیماری اتصالش را به مبدا هستی از دست داده است؛ یعنی پزشک فقط
این گزارش را به واحد مشاوره معنوی می دهد و باقی کار را به مشاور معنوی می
سپارد که با بیمار در رابطه با این حلقه اتصال و توکل به خدا با بیمار
صحبت کند و خیلی خدمات دیگر که در این مجال نمی گنجد.**سوال: پس مشاور معنوی باید خودش آموزش هم ببیند **دماری:
صد البته که چنین است. مشاوران معنوی در واقع کسانی هستند که دوره
کارشناسی معنوی و دوره آشنایی با مباحث سلامت و بیماری ها را گذرانده اند
به همین علت است که پزشک و روحانی هر کدام جداگانه بدون گذراندن دوره نمی
توانند این نوع مشاوره را ارائه بدهند.به عنوان مثال بیمار سرطانی که
تا الان ایمان داشته است اما به دلیل بیماری صعب العلاج از نظر معنوی دچار
تضاد شده است این حالتش بسیار متفاوت از احساس افسردگی و ناامیدی در وی است
و او در این لحظه مشاوری را نیاز دارد که اتصال قطع شده وی به مبدا را وصل
کند. مشاوران معنوی با مطالعه روی بیمار و نیز آموزش هایی که دیده اند
تلاش می کنند تا ایمان فرد را دوباره زنده کنند و توکل وی را افزایش دهند و
علم روز دنیا با انتشار تحقیقات متعدد تاثیر معنویت را در تسریع بهبود
بیماری ها نشان داده است.**سوال: پس به نظر می رسد که مشاور معنوی برای هر بیماری لازم نیست **دماری:
تحقیقات نشان می دهد که مشاوره معنوی برای هر بیماری لازم نیست و صرفا
کسانی که بیماری صعب العلاج دارند و یا دچار بیماری حادی شده اند و به آن
ها شوک اورژانسی وارد شده است به این مشاوره نیاز دارند. به عنوان مثال
مادری را در نظر بگیرید که تا روز قبل دوران بارداری خود را می گذراند اما
امروز به دلایلی با جنین مرده ای مواجه شده است و یا فردی که تا دیروز سالم
بود اما امروز به دلیل تصادف رانندگی، یک پایش را از دست داده است این ها
کسانی هستند که دچار مشکل حادی شده اند و در اغلب مواقع، واقعا به مشاور
معنوی نیاز دارند. مراجعان معتاد، زنان زندانی بیمار، سقط غیرقانونی،
ناباروری ها، مرگ اطرافیان، سرطان و سایر بیماری های صعب العلاج و حتی
همراه و خانواده این نوع از بیماران از مصادیق نیاز به مشاوره معنوی است. **مطالعات جهانی در این ارتباط چه می گوید؟**
دماری: قبل از اینکه به مطالعات دنیا بپردازیم بهتر است از ایران خودمان
شروع کنیم که انستیتو تحقیقات روانپزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و
فرهنگستان علوم پزشکی گروه های علمی متعددی دارند که با حوزه علمیه قم در
رابطه با سلامت معنوی در حال همکاری هستند؛ اتفاقا حوزه علمیه یکی از
کارهایی با همکاری انستیتو تحقیقات بهداشت روانی در این مورد انجام داده
است، مجلات نقد و نظر تحت عنوان «دین و بهداشت روانی» را منتشر کرده است
که بسیار جای تقدیر دارد و می توان به آن رجوع کرد. این کتاب دارای مقالات
متعددی در زمینه موضوعاتی همچون دین و سلامت است.بنده نیز حسب کاربردی
کردن این بعد سلامت در نظام سلامت مطالعات و تحقیقاتی داشته ام؛ کتاب
سلامت معنوی در دو بخش حاصل مرور منابع مختلف منتشر شده در سطح جهان و
ایران است و بخش دیگر آن ترجمه یک راهنمای بالینی برای پزشکان خانواده است.
در این راهنما به پزشکان یاد می دهند که چگونه مراقبت معنوی از بیمار
انجام دهند.نتایج مطالعات جهانی نشان می دهد، ادغام خدمات سلامت معنوی
در نظام سلامت باعث افزایش تحمل بیماری، تسریع در امر بهبود و کاهش میزان
استفاده از خدمات بهداشتی درمانی می شود و همچنین باعث پیشگیری از بیماری
می شود؛ بنابراین اهداف اصیل سلامت معنوی در نظام سلامت چنین اهدافی هستند
که تجربه سه دهه را درپی دارند؛ به طور کلی در ارتباط بین دین، معنویت و
سلامت، بیش از قرن ها تجربه داریم اما در حدود چهار دهه گذشته تحقیقات
حوزه سلامت معنوی به ویژه در غرب بیشتر منتشر شده است. به عنوان نمونه
دانشگاه دوک ایالات متحده آمریکا، تحقیقات زیادی در زمینه ارتباط معنویت و
سلامت انجام داده است. این دانشگاه با استفاده از اصول دین اسلام، طبی را
به نام طب تئوسوماتیک (پزشکی خدائی تنی) راه اندازی کرده است.به اعتقاد
محققان و مراکز معتبر فعال در این حوزه مجموعا معنویت از چهار طریق ،
سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد که اولین آن
انجام رفتارهای بهداشتی توصیه شده در دین است؛ به عنوان نمونه منع مصرف
مشروبات الکلی ، نحوه تفکر در مورد دیگران و آداب اجتماعی توصیه شده برای
زندگی از جمله رفتارهای بهداشتی توصیه شده به شمار می آید.راه دوم هم
این است که فرد از طریق مشارکت در مناسک جمعی دینی حمایت اجتماعی کسب می
کند؛ به عبارت دیگر به سرمایه اجتماعی خود اضافه می کند و امروزه می دانیم
که حمایت اجتماعی از عوامل موثر در سلامت افراد است . در روش سوم هم
احساس رضایت و اعتماد به نفسی که افراد در اجرای مناسک فردی کسب می کنند
تاثیرات نوروبیولوژیک دارد و البته راه چهارم مسیر ماوراء الطبیعه است که
برای انسان ناشناخته مانده است.**سوال: به طرح پزشک روحانی استان مرکز بازگردیم آیا این طرح به نظر شما از مستندات علمی برخوردار است؟**
دماری : به نظر من کسانی که این طرح را به اجرا در آورده اند حتما مستندات
پشتیبان و تجربه شده ای را دارند که بنده از آن ها بی خبرم و اگر چنین
مستنداتی وجود ندارد از مسئولان طرح تحول سلامت انتظار می رود، طرح هایی را
اجرا و منابعی صرف کنند که به اندازه کافی مستندات علمی داشته باشند و به
سمع و نظر خبرگان و اساتید حوزه و دانشگاه رسیده باشد.هر مداخله ای
اندیکاسیون خاص خودش را دارد. تیم مراقبت معنوی چند تن هستند، پرستاران و
مدیران بیمارستان محیط مناسب معنوی ایجاد می کنند که خود این کار
استانداردهای اجماع شده ای را در کشور ما لازم دارد، پزشکان برای ورود به
سلامت معنوی ابتدا باید بیمار نیازمند به مشاوره را درست انتخاب کنند ، پس
با یک مرحله غربالگری و شناسایی سرو کار داریم؛ سپس ، پزشک بر اساس دوره
های آموزشی و مهارت های کسب شده با احتیاط وارد حیطه ارزیابی معنوی بیمار
می شوند که آن هم برای خودش الگوهای متفاوت و تجربه شده ای دارد و پس از آن
به تشخیص پزشک اگر بیمار نیاز به مشاوره معنوی داشت با انتخاب و رضایت
خودش به مشاور معنوی معرفی شود و در فضای کاملا خصوصی مشاوره می گیرد . می
دانیم که مشاوره نیز علم است و مشاوره دادن خوب یک هنر و مهارت است و باز
هم می دانیم که با نصیحت کردن فرد بیمار، کار مهمی نکرده ایم و چه بسا ممکن
است نتیجه عکس بگیریم . فراموش نکنیم که ایجاد چنین خدماتی در کشور ما
نیازمند اطمینان دادن به بیماران در مورد رازداری بیمارستان است و بیمار
باید مطمئن باشد که هیچ کس به غیر از کادر درمانی به اطلاعات معنوی (یا حتی
وضعیت روانی و اجتماعی ) وی دسترسی نخواهد داشت. نکته آخر اینکه
واقعیت آن است که مردم کشور ما دیندار و معتقد به اصول و مبانی دینی و
مذهبی هستند و در زمان بیماری نیز به روش های مختلف از ظرفیت های معنوی
استفاده می کنند؛ اما چیزی که جای آن در بیمارستان های کشور خالی است توجه
به دو بعد سلامت روان و اجتماعی است؛ به عبارت دیگر نیازهای فعلی بیمارستان
های ما تکمیل و واقعی کردن خدمات مشاوره روان از طریق روانپزشکان و
روانشناسان از یک سو و خدمات اجتماعی از طریق مددکاران اجتماعی است؛ خیلی
از اوقات در عمل می بینیم که کار مشاوره روان برای نیازمندان و همچنین
حمایت اجتماعی از بیمار که وظیفه واحد مددکاری است دچار اشکالات فراوانی
است که نیازمند تفکر اصلاحی است. بیمارستانی که کارکنان آن صرفا به جسم
بیمار بدون توجه به نیازهای روانی، اجتماعی و معنوی (با ملاحظات پیشگفت )
می پردازند، اعتبار و مقبولیت خود را طی زمان از دست خواهد داد.