شفا آنلاین>اجتماعی>هزار جنین در هر سال سقط میشود و از این میزان تنها شش هزار سقط قانونی است. این آماری است که سال گذشته از سوی مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت عنوان شد.
به گزارش شفا آنلاین،۲۵۰
هزار جنین در هر سال سقط میشود و از این میزان تنها شش هزار سقط قانونی
است. این آماری است که سال گذشته از سوی مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت
وزارت بهداشت عنوان شد. سقط پدیدهای که در سال ۵۷ با تعطیلی مراکز تنظیم
خانواده در کشور لغو شد و سقطهای غیرقانونی را همچون قارچهای سمی در
جامعه رشد داد. دلایل و پیامدهای سقط عمدی و غیر عمد از موضوعات اصلی نشست
«سقط جنین اجبار یا اختیار» است که توسط انجمن جامعهشناسی در دانشگاه علوم
اجتماعی تهران برگزار شد تا علاوه بر ارایه پژوهشهایی در این باره به
بیان آمار و راهکار هم پرداخته شود. بیشترین میزان سقط در دختران ۱۶ تا ۱۸ ساله فروغ
تیموریان، جامعهشناس و پژوهشگر در آغاز گفتههای خود به لغو سقط جنین در
ایران از سال ۵۷ اشاره کرد و گفت: طبق دستوری که آن زمان صادر شد، سقط را
حذف و مراکز تنظیم خانواده را تعطیل کردند. گفتند نباید هیچ فردی که دچار
حاملگی خواسته و ناخواسته شده، سقط کند. زنان به محض بارداری، چون هیچ
مرکزی برای سقط وجود نداشت به راههای غیرقانونی روی میآوردند و همین
مساله سبب شد سقطهای غیرقانونی بیشتر خود را نشان دهد. «سقط
جنین دختران زیر ۲۴ سال در شرق تهران» عنوان پژوهشی توصیفی- تحلیلی بود که
این جامعهشناس در خصوص نتایج آن سخن گفت، پژوهشی که از مصاحبه با دخترانی
که خواسته و ناخواسته روابط نامشروع داشته، دچار بارداری شده و به سقط
جنین روی آوردند، حاصل شده است. تیموریان با بیان این مطلب که در مصاحبه با
این دختران و پزشکانی که به طور غیرقانونی سقط را برای آنها انجام دادند
به این نتیجه رسیدم که بیشترین آمار سقط مربوط به حاملگی ناخواسته دختران
۱۶ تا ۱۸ساله است، گفت: مسایل جمعیتی، اقتصادی، خانوادگی و تربیتی چهار
عاملی است که سبب شده این دختران به خواستههای نامشروع تن دهند و در پی به سقط جنین روی آورند. این
پژوهشگر با بیان اینکه مسایل جمعیتی در اولویت این عوامل است، اضافه کرد:
دختری که در خانواده پرجمعیت بزرگ شده به دلیل عدم توجه پدر به محض ابراز
تمایل از سوی پسر یا حتی مردان، جذبشان میشد و در نهایت بارداری ناخواسته و
سقط اتفاق میافتاد. همچنین در تحقیقاتم به ۱۶ مورد از دخترانی بر خوردم
که برای فرار از مشکلات اقتصادی تن به خواستههای نامشروع دادهاند.
دخترانی که در کارخانهها یا فروشگاهها کار میکردند و برای از دست ندادن
شغلشان به خواستههای نامشروع مردان تن میدادند. آنها بدون آگاهی استفاده
از وسایل پیشگیری، دچار بارداری و در نهایت با صرف هزینههای گزاف سقط جنین
میشدند. سقط در تهران: یک تا چهار میلیون تومانوی
در گفتههای خود به این مساله اشاره کرد که در مصاحبهها به موارد بسیاری
برخورده که مردان از پرداخت هزینه انجام عمل سقط غیرقانونی سرباز زدهاند و
دختران مجبور بودهاند برای تامین هزینه سقط که در تهران هزینهای یک تا
چهار میلیون تومان دارد را خود پرداخت کنند. به گفته تیموریان هزینه این
عمل غیرقانونی که بسته به ماه حاملگی متفاوت است، دختران به ناچار گاه برای
تامین این هزینه تن به خواسته دیگری میدادند. این جامعهشناس
اضافه کرد: آماری از دخترانی دارم که درآمدشان کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در
ماه بود و مجبور بودند برای تامین بیشتر درآمد تن به هر خواستهای دهند و
در نهایت در سقطهای مکرر با مشکلات بسیار دیگر مواجه میشدند. مکانهای
غیربهداشتی و ناامنی که عمل سقط در آن انجام میشد از دیگر موارد هولناک
این تحقیق بود. از طرف دیگر برخی از این دختران که حتی به مراکز غیرقانونی
هم دسترسی نداشتند، برای انجام سقط با وسایل خطرناک یا خوردن داروی نظافت
اقدام میکردند و بعد از اینکه موفق نمیشدند با عفونت، درد و آسیب بیشتر
به دکتر مراجعه میکردند. به گفته این جامعهشناس بعد از مسایل
اقتصادی که به سقط و انجام روابط پیدرپی در این افراد منجر میشد، مسایل
اجتماعی عامل سوم تاثیرگذار در این مساله است: رفتار مستبدانه پدر و برادر،
نیاز به امنیت روانی، خلاءهای عاطفی شدید، فاصله سنی بالای مادر و دختر و
نگاه بد به زن در جامعه و ...وی با تاکید بر اینکه در تحقیقاش
بیشترین فراوانی سقط در بین دختران ۱۸-۱۶ ساله و کمترین در بین دختران
۲۳-۲۲ ساله بوده است، افزود: سن ازدواج، تحصیلات دختران و شیوه تربیتی
آنها، تجاوز جنسی خودخواسته، معلولیتهای پنهان و آشکار در بین دختران هم
از دیگر عوامل رخداد چنین پدیدهای است. قربانیان انتخاب جنسیتی یک
میلیون و ۵۰۰ هزار سقط، رقمی است که برای تعداد جنینهای دختری که در جهان
قربانی انتخاب جنسیتی میشوند، بیان شد و «ترجیح جنسی» مسالهای بود که در
ارایه پژوهش سیمین کاظمی، پزشک و دانشجوی دکترای جامعهشناسی به پیامدهای
آن در کشور پرداخته و چنین توضیحی در خصوص آن عنوان کرد: «ترجیح جنسی»
گرایش والدین است به یکی از دو جنس که معمولا پسر انتخاب میشود، «تشخیص
جنسی» روشهایی تکنولوژیک برای تعیین جنس جنین و «انتخاب جنسیت» هم به
انتخاب والدین بین دو جنس اطلاق میشود که معمولا پسر ترجیح داده میشود. به
گفته کاظمی زمانی که نسبت طبیعی جمعیت جنسیتی به هم میخورد یعنی سقط جنین
مونث رخ داده است، پدیدهای که درجهان رو به افزایش است و آسیا در صدر آن
قرار دارد. این پدیده در هند، چین، ویتنام، کشورهای جنوب و شرق آسیا، آسیای
میانه و کشورهای اروپای شرقی نمود بیشتری داشته است و ایران جزو این
کشورها نیست. این پزشک با بیان اینکه میانگین طبیعی این نسبت تعداد
۱۰۵پسر به ۱۰۰دختر است، گفت: توازن جنسیتی در بسیاری از استانها به هم
ریخته به طوری که در حال تبدیل به ۱۱۰ به ۱۰۰ و ۱۰۹ به ۱۰۰ است و این نسبت
در حال حاضر در تهران ۲/۱۰۸ به ۱۰۰ است. وی درباره نتایج به دست
آمده از چند مطالعه اینطور توضیح داد: یکی از مطالعات این موضوع را روشن
کرد که در آذربایجان اهمیت جنسیت به حدی بوده که خانوادهها بدون اطلاع از
جنسیت فرزند حاضر به ادامه بارداری نبودند، چراکه معتقد بودند در جامعه ما
دختر بدبخت و ضعیف است. خود من بارها این استدلال را شنیدهام. از طرف دیگر
در پژوهشی در درمانگاههای بهداشتی درمانی مناطق روستایی ایران نیز مشخص
شد والدینی که فرزند اولشان دختر است، با سرعت بیشتر و فاصله کمتر نسبت به
زایمان اول به حاملگی دوم رسیدند. همینطور کسانی که دو دختر داشتهاند
تعداد فرزندانشان بیشتر از کسانی بوده که دو پسر یا یک دختر و پسر
داشتهاند. تعیین جنسیت غیرضروری اما همهگیرترجیح
دادن پسر، کاهش اندازه خانواده ایدهآل و گسترش سریع تکنولوژی تعیین جنسیت
عواملی هستند که به گفته این دانشجوی دکترا در به هم خوردن نسبت جنسیتی
نقش دارند، بر این اساس ترجیح پسر زمانی رخ میدهد که خانواده به لحاظ
فرهنگی، پسر را ارزشمندتر میداند اگرچه ترجیح جنسیتی مذکر و ارزشمندی پسر
نسبت به دختر در گذشته مبنای اقتصادی داشته اما اکنون یک مبنای فرهنگی است.
وی درباره عامل دوم گفت: اگرچه در گذشته تعداد اعضای خانواده مهم
نبود اما اکنون ایدهها تغییر کرده و از نظر افراد، خانوادهای خوشبخت و
بهتر است که تعداد فرزند کمتری داشته باشد. این مورد البته در کنار ترجیح
جنسیتی قرار میگیرد به این شکل که اگر خانواده دو فرزند دارد ترجیح میدهد
یکی از آنها حتما پسر باشد. کاظمی در توضیح عامل سوم با بیان
اینکه سونوگرافی، آمنیو سنتز cvs و آزمایش خون مادر سه روش تعیین جنسیت
است، به نقد این مساله پرداخت که۱۰۰ درصد سونوگرافیستها بدون اعلام ضرورت
پزشکی جنس جنین را اعلام میکنند یا اینکه در هفتههای دهم بارداری با روش
خون مادر به جنسیت جنین پی میبرند. به گفته او با وجود پیامدهای هر یک از
این روشها و درحالی که ضرورت پزشکی در مواردی است که به بیماریهای وابسته
به جنس شک وجود داشته باشد اما آزمایشگاهها بدون اینکه پزشک انجام چنین
آزمایشهای گرانی را ضروری بداند انجامش میدهند و وزارت بهداشت هم در
اینباره نگران نیست. وی در ادامه تصویری از توضیحی که در سایت یکی
از آزمایشگاهها درباره تعیین جنسیت نوشته شده را نشان داد که درباره
کاربرد تعیین جنسیت اینطور توضیح داده: یک) برای جلوگیری از وقوع
بیماریهای وابسته به جنس. دو) برای خانوادههایی که از روی کنجکاوی تمایل
دارند زودتر جنسیت جنین خود را بدانند. کاظمی به این توضیح اضافه کرد: چرا
باید خانوادهای در هفتههای اول حاملگی جنسیت جنین را بداند؟ کنجکاوی و
عجله برای تعیین جنسیت جنین، ممکن است به سقط جنین مونث بینجامد در این
باره حتی positive) مثبت) خواندن جنس پسر و negative (منفی) خواندن جنس
دختر در برخی برگههای آزمایش هم قابل بحث است. ضرورت تعدیل نابرابری جنسیتیعوارض
تعیین جنسیت مبحث دیگری بود که کاظمی به آن پرداخت. بر این اساس، خونریزی،
عفونت و سوراخ شدن رحم و حتی مرگ از عوارض جسمی سقط است که جان مادر را
تهدید میکند. گاهی زن از سوی همسر تحت فشار قرار میگیرد، افسرده میشود
یا از مراقبتهای بهداشتی دور میماند. همچنین اگر تعیین جنسیت به سقط منجر
نشود، کلیشههای جنسیتی را بازتولید خواهد کرد، مثل صورتی و آبی بودن لباس
نوزاد دختر و پسر. پیامدهای اجتماعی این پدیده که سقط جنین را به دنبال
دارد، در دراز مدت نمود پیدا میکند و کمتر شدن تعداد جمعیتی زنان و ایجاد
مشکل برای ازدواج مردان است به طوری که در چین، هند و ویتنام، از کره زنانی
را برای ازدواج با این مردان به کشورشان وارد میکنند همچنین ناآرامی
اجتماعی، وقوع جرم و نگاه کالاگونه به زن نیز از دیگر پیامدهای این پدیده
است. راهکاری که این پزشک در پایان گفتههای خود ارایه داد از این
قرار است: اصلیترین راه تعدیل نابرابری جنسیتی در جامعه است. در واقع
سیاستی که زنان را از اشتغال، تحصیل، حضور در حوزه عمومی و مشارکت سیاسی
منع میکند باید تعدیل شود. همچنین توجه بیشتر به مناطقی که نسبت جنسیتی در
آن به هم خورده بیشتر شود و تلاش برای اصلاح فرهنگ ترجیح جنسیتی. همچنین
عامل مهم دیگر کادر پزشکی و آزمایشگاههایی هستند که بدون ضرورت پزشکی
تعیین جنسیت را انجام میدهند و به طور غیرمستقیم به ترویج ترجیح جنسیتی
کمک میکنند. این پژوهشگر تاکید کرد که وزارت بهداشت در این خصوص
باید بیشتر توجه کند و تعیین جنسیت جنین جز موارد تشخیص پزشک را غیرممکن
کند. بر آزمایشگاهها باید نظارت بیشتری صورت گیرد و برای گوشزد تبعات
تعیین جنسیت و سقط جنین جنسیتی دورههای آموزشی برای پزشکان و ماماها
برگزار شود. مخالفان و موافقان سقط جنیناین
جامعهشناس در بخش دیگر گفتههای خود به مخالفان و موافقان سقط جنین اشاره
کرد: مخالفان سقط معتقدند چون جنین در بدن مادر بهوجود میآید و رشد
میکند، حق حیات دارد و زن حق سقط ندارد. به اعتقاد آنها تحت هر شرایطی
جنین باید رشد کند و بزرگ شود اما در نظر موافقان، زنان حق دارند تصمیم
بگیرند جنین را در بدن نگه دارند یا نه، چرا که این بدن برای زن است و او
خود میتواند تصمیم بگیرد. تیموریان به نقش مردان در رابطه با چنین
سقطهایی اشاره کرد و گفت: مردان بخش عمدهای از این بار را بر دوش دارند،
زن به تنهایی قادر به بارداری نیست. مردان هستند که موجب تحمل این رنج و
سختی برای زنان شدند و گاه حتی هزینه سقط را هم پرداخت نمیکنند. علاوه بر
این تبعات جسمی، عاطفی و روانی زندگی زنان را درگیر میکند و حتی از
خانواده، دوستان و جامعه هم طرد میشوند. خوب میشد اگر متولیان امر نگاه
دیگری به این قضیه داشتند و به زنان آموزش میدادند تا به این مساله دچار
نشوند و مردان هم نگاه زیباتری به زنان میداشتند.