فلوبر
برخي آثارش را با استفاده از تجربياتي خلق کرد که در سفر به نقاط مختلف
جهان به دست آورده بود و بعضي ديگر را با الهام از زندگي خصوصي خود و
روابطش نوشت. نويسندهاي که بيش از همه آثارش، با نخستين رمانش با نام
«مادام بوواري» شناخته شده است. او يکي از تاثيرگذارترين رماننويسان قرن
19 ميلادي است. نويسندهاي که اغلب آثارش را با الهام از مکاتب ادبي
واقعگرايي و طبيعتگرايي نوشت و از مسائل روانشناسانه نيز بهره برد تا
بتواند آثارش را با سبکي باورپذير به مخاطب عرضه کند.
آثار
فلوبر در زمان انتشارشان در قرن 19 با هجوم نقدهاي منفي مواجه شد. براي
مثال برخي معتقد بودند نويسنده در رمان «مادام بوواري» نگاهي تيره و تار به
زندگي دارد و «خوبي» در شخصيتهايش مرده است. کتاب «تربيت احساسات» هم از
سويي ديگر مورد هجوم قرار گرفت. برخي آن را فاقد ساختار منسجم و يک شخصيت
قهرمان و مثبت دانستند و از کمرنگ بودن مسائل اخلاقي در آن انتقاد کردند.
رويکرد
نقدها در قرن بيستم و البته بعد از مرگ نويسنده کاملاً تغيير کرد. در اين
دوره تعريف و تمجيدها از فلوبر آغاز شد و ذوق و استعداد ذاتي اين نويسنده و
استفاده او از سبک و ساختاري برتر و همچنين نمادهاي به کار رفته در
داستانهايش به الگويي براي نويسندگان جديد تبديل شد. محققان و منتقدان
زيادي براي درک بهتر آثار او، به فرايند نگارش آثارش توجه دقيقي نشان دادند
و در سالهاي اخير از او به عنوان نويسندهاي متفاوت ياد کردند و وي را
«پدر رمان مدرن» ناميدند.