در حال حاضر طرح پزشک خانواده بهصورت پايلوت اجرا ميشود، با توجه به وجود يک ماما در هر مرکز، آنها چه مشکلاتي دارند؟
در
طرح پزشک خانواده، ماماها با چند چالش روبهرو هستند که ميتوان وضعيت
نامناسب معيشتي، بيتوجهي به استقلال حرفهاي آنان بهعنوان يکرشته پروانه
دار مستقل و نبود شرايط مستقيم ارجاع به متخصص اشاره کرد که اين امر سبب
مشکلاتي براي زنان مراجعهکننده شده است.
با توجه به اهميت نقش ماماها در
سلامت خانواده و زنان، اگر در جامعهاي قشر ماما داراي مشکلات باشد، سلامت
خانواده و زنان آن جامعه با چالش مواجه ميشود. کما اينکه تابهحال نيز به
همينگونه بوده است و بخشي از علل افزايش ميزان سزارين و کاهش نرخ باروري
در کشور حاصل بيتوجهي سياستگذاران نظام سلامت به اين حرفه است .
چرا ماماها نميتوانند بهصورت مستقل مادر را به متخصص ارجاع دهد؟
در عمل ماما مادر را ويزيت ميکند و اگر نياز به ارجاع داشته باشد تصميم به ارجاع وي ميگيرد ولي روي کاغذ و قوانين غيرمعمول و دستوپاگير، اين امر در پزشک خانواده شهري و روستايي بدينصورت است که ماما براي ارجاع مادر به متخصص ،ابتدا بايد وي را نزد پزشک عمومي بفرستد و پزشک نيز بدون مداخله ديگري برگه ارجاع را مهر ميکند و بعدازاين تائيد پزشک، مادر به متخصص ارجاع داده ميشود.
اين روند غيرضروري موجب ميشود که هم پزشک محترم تيم
وقتي را که بايد به ساير مراجعين اختصاص دهد، از دستبدهد و هم مادر زماني
را معطلشده و از اين اتاق به آن اتاق رفتوآمد ميکند که در اين ميان گاه
ممکن است خطا و قصوري نيز صورت بگيرد. به همين دليل بايد شرايطي فراهم شود
که ماما بتواند بدون فوت وقت بهصورت مستقيم وي را به متخصص ارجاع دهد.
وضعيت معيشتي ماماها در اين استانها چگونه است؟
تا
سه سال قبل نسبت ميزان حقوق ماماها نسبت به پزشک در تيم پزشک خانواده
يکبهسه يا يکبهچهار بود. يعني پزشک سه تا چهار برابر ماما حقوق
ميگرفت. اما با اصلاح دريافتيها اين فاصله به 5 تا 7 برابر رسيده است که
اين باعث آزردگي خاطر ماماهاي تيم پزشک خانواده در روستاها شده است.
در
پزشک خانواده شهري اين مشکل چندين برابر بيشتر است. در استانهاي فارس و
مازندران کارفرماي ماما، پزشک تيم است و ارتباط مالي بين پزشک و ماما
برقرارشده استکه هم پزشک و هم ماما از اين امر ناراضي هستند.
اغلب ماماهاي
مشغول در اين دو استان، متوسط دريافتيشان از حقوق کارگري نيز پايينتر
است و اغلب پرداختها خارج از قوانين وزارت رفاه و بهصورت سليقهاي تعيين
ميشود. مواردي وجود دارد که دريافتي ماما 300 تا 500 هزار تومان در ماه
است بدون پرداخت حق بيمه. اگر بخواهند بيمه شوند بايد نصف حقوق خود را براي
حق بيمه پرداخت کنند. اما جالب است که هم مسئولين وزارت رفاه و هم وزارت
بهداشت از اين وضعيت مطلع هستند ولي معلوم نيست چرا چاره جويي نميشود يا
بسيار کند عمل ميشود.
اقدامات انجمن در اين خصوص چه بوده است؟
با
وزارت بهداشت رايزنيهايي شده است و معاونت بهداشتي در تلاش است تا اين
مشکل را حل کند ولي تا ارتباط مالي ماما با پزشک خانواده در دو استان
مازندران و فارس وجود داشته باشد اين مشکل قابلحل نيست.
شما بهعنوان رئيس انجمن علمي مامايي چه پيشنهادي داريد؟
به نظر من خدمات سلامت باروري و بارداري بايد از خدمات پزشک خانواده جدا شود و ماما بهصورت جداگانه اين خدمات را ارائه دهد تا هم مردم رضايت داشته باشند هم ماما بتواند با ميل و رغبت به ارائه خدمات بپردازد. به دليل اينکه 30درصد خانواري که تحت پوشش پزشک خانواده هستند يا بارورند يا در سنين باروري هستند، اگر 30 درصد سرانه پزشک خانواده به ماما داده شود عادلانه محسوب ميشود.
زيرا توزيع ناعادلانه موجب دلسردي ماماها شده است و دودش به
چشم مردم خواهد رفتبهخصوص که ضرورت اجراي سياستهاي جمعيتي يک امر حياتي
براي کشور است و هيچکس بهاندازه ماماها پتانسيل پيشبرد اهداف اين سياست
را ندارند.سپید