کد خبر: ۸۳۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۴:۱۴ - ۰۸ آبان ۱۳۹۴ - 2015October 30
شفا آنلاین>اجتماعی>میدان شوش به سمت خیابان ری را که رد کنید، نرسیده به پارک شوش، پارکی که این روزها یک سر و گردن بالاتر از دیگر بوستانهای تهران است، از هرکس که سراغ یخچال غذا را بگیرید، نشانتان میدهد، اگرنه پایانه تاکسیهای شوش، معرف خوبی برای تبلیغ طرحی است که میخواهد هیچ گرسنه ای در شهر سرش را بی غذا روی زمین نگذارد.
به گزارش شفا آنلاین،گذرتان که به این محدوده از شهر افتاد از دیدن یک یخچال پر از غذا تعجب نکنید، حالا حدود 12 روز از اجرای این ایده میگذرد و همچنان شمار زیادی خواهان نصب یخچالهای مشابه در دیگر مناطق تهران هستند، آنطور که حیدری، رئیس انجمن «پایان کارتنخوابی» به عنوان ایده پرداز این طرح میگوید تا یکی- دو روز آینده همین مجموعه یعنی یک یخچال، کمد لباس، کتابخانه و یک کمد اسباب بازی در محدوده غربی امامزاده صالح نصب میشود و پس از آن در هر منطقه شهرداری، همین مجموعه به داد نیازمندان و گرسنگان میرسد.

یخچال تمام شیشهای شوش، که حدود دو هفته، در برابر همه ناملایمتیها طاقت آورده و سرخم نکرده، تاکنون فقط یک لامپ خود را از دست داده و شیشهاش هم کمی خط افتاده است، اما خیلیها از رانندههای تاکسی پایانه شوش گرفته تا محلیها و حتی غیر بومیها همین دو هفته را زمان زیادی برای سالم ماندن یخچالی میدانند که این روزها به قول خودشان چشم طمع خیلیها به آن دوخته شده است: «ما روزی که این یخچال نصب شد، فکر نمیکردیم حتی یک روزهم سرجایش بند باشد، حالا هم تعجب میکنیم، همه کارتنخوابها و حتی معتادان خیلی راحت غذایشان را بر میدارند و میروند.»

اینها را قاسمی راننده خط «شوش به ری» که سالهاست درد و رنج انواع و اقسام آسیبهای همسایگی با پارک شوش را کشیده، میگوید. «ولی ما فکر میکنیم که این کار حداقل تا یک هفته دیگر دوام داشته باشد. چون همین حالا هم تعداد غذاها به نسبت روزهای عاشورا و تاسوعا خیلی کم شده است. متأسفانه خیلیها که بیشترشان هم معتادان فراری پارک شوش هستند، گوشت غذاها را جدا میکنند وبقیه غذا را هم میریزند جلوی کبوترها.

خب هیچ کس هم نمیتواند جلویشان را بگیرد.» او با گلایه از بیتوجهی شهرداری به پراکندگی معتادان پارک شوش میگوید: «ما تازه داشتیم نفسی تازه میکردیم که این یخچال نصب شد، بعضی شبها تعداد زیادی معتاد جلوی در یخچال تجمع میکنند و همین موجب شده تا ما جرأت نکنیم حتی در ماشین هایمان را باز بگذاریم.

بعضی از این معتادها فقط به دنبال مواد هستند، معتاد، متادون میخواهد وگرنه با یک نان بربری هم سه نفر سیر میشوند. جالب اینکه همین چند روز پیش یکی از همین کارتنخوابها یک ظرف غذا دستش گرفته بود بلند دادمی زند حراج فقط 2 تومن، باورتان میشود غذای داخل یخچال را برداشته بود و منت هم میگذاشت که غذای هفت تومنی را زیر قیمت میدهد.»کبیری یکی دیگر از رانندههای رسمی پایانه تاکسی در تأیید حرفهای همکارش سرش را تکان داده و میگوید: «باورتان میشود هیچ راننده تاکسی جرأت نزدیک شدن به یخچال را ندارد، البته حق هم نیست، اما اگر کسی گرسنه هم باشد، همین کارتنخوابهایی که دور وبر خیابان میبینید، اجازه نمیدهند رانندهها دست به یخچال بزنند، ولی خب کاری به بقیه کارتنخوابها ندارند، آنها آزادانه غذا برمیدارند و گاهی هم حیف و میل میکنند.»

مثل همین ظرفهای نصف و نیمه غذایی که اطراف پایانه به شکل زشتی دست خورده رها شده است. در همین هنگام زن جوانی با چند ظرف غذای یکبار مصرف سر میرسد و بدون اینکه حتی نگاهی به دور برش بیندازد، همه ظرفها را یکجا در طبقه دوم و سوم یخچال قرار میدهد، اما هنوز سرش را برنگردانده، فاتحه همه غذاها در صدم ثانیه خوانده میشود.

البته چند ظرف دستخورده قیمه هم که معلوم است دو-سه روز از پختشان گذشته، گوشه یخچال چشمک میزند، اماکسی طالبشان نیست. به گفته چند مغازه دار روبهروی پارک، بیشتر مشتریهای یخچال کارتنخوابها و معتادان همین حوالی هستند که طی این پانزده بیست روزی که ازاجرای طرح انضباطی در پارک شوش میگذرد، به پارک حقانی، خواجو و کوچه روبهروی پارک آمدهاند و حالا هم باید سراغشان را همین دور و اطراف گرفت.

«من ساکن نارمک تهران هستم، اما وقتی خبر نصب این یخچال را از تلویزیون شنیدم، همراه همسرم غذاهای نذری دیروز را برای استفاده نیازمندان آوردم، اگرچه میدانم که شاید به دست نیازمندان واقعی نرسد، ولی همین که بهکار یک انسان گرسنه بیاید هم کافی است.» خانم شجاعی که خودش را ملزم کرده برای آوردن چند ظرف غذا از یک نقطه شرقی به جنوبیترین بخش پایتخت بیاید، این حرفها را میزند و میگوید که حاضر است بازهم برای این کار به شوش بیاید.» ای کاش در هر منطقه یکی از این یخچالها نصب میشد تا جلوی اسراف و حیف و میل غذاها گرفته شود.» در همین هنگام آقایی با چند کیسه لباس دست دوم مستقیم کنار کمد آهنی لباس که معلوم نیست با چه هدفی قفل شده و کلیدش هم دست شهرداری است، بساط پهن میکند، البته قیافهاش داد میزند که لباسها مال خودش نیست.

«من این لباسها را برای فروش آوردهام، البته اگر این کمد لباس باز شود، بعید میدانم بتوانم چیزی بفروشم و ممکن است کار و کاسبیام کساد شود. ولی خب حالا که درش قفل است و کسی هم در این چند روز لباس نیاورده یا اگر هم آورده در جا بردهاند و به ما نرسیده است.»

این مرد که خودش را سعید معرفی میکند از استقبال خوب کارتنخوابها از این طرح میگوید و بعد هم ما را ارجاع میدهد به پسر جوان ژولیدهای که مشغول گشت وگذار داخل یخچال است.» من چندمین بار است که دنبال غذا میگردم، قبلاً در پارک شوش میخوابیدم، ولی حالا پاتوقم روبهروی پارک، روی صندلی ایستگاه اتوبوس است، وقتهایی هم که گرسنه میشوم به جای اینکه سرم را داخل سطلهای زباله کنم، مستقیم میآیم سراغ همین یخچال.»

گروه «پایان کارتنخوابی» به عنوان متولی این حرکت انساندوستانه با طرح این ایده، راه همواری برای کمکرسانی به نیازمندان و گرسنگان شهر باز کرده است. «ایده نبودن گرسنه در شهر ما را به کتابخانه، یخچال، کمد لباس و کمد اسباب بازی برای بچهها رساند.

حالا میخواهیم این ایده را به همه مناطق شهر بکشانیم، البته همه اینها بهانه است، بهانهای برای اینکه ثابت کنیم هنوز هم هستند آدمهایی که آوازه خیر بودن و مهربانیشان به گوش هیچ کس نرسیده. .» اینها را حیدری، رئیس گروه پایان کارتنخواب میگوید.

او با بیان اینکه برای شروع کار و نصب نخستین یخچال ما کمی اذیت شدیم، یعنی چون این اتفاق برای نخستین بار میافتاد، شهرداری 2 تا 3 ماه ما را معطل انتخاب مکان مناسب کرد، ما در ابتدا 8-7 نقطه از شهر مثل ابتدای «ترمینال فیاض بخش» و «روبهروی بیمارستان سینا» را پیشنهاد دادیم، اما شهرداری همه آنها را رد کرد و در نهایت به جای فعلی در خیابان شوش رسیدیم.»حیدری همچنین به مردمی اشاره میکند که از ساعت 2 بامداد درون یخچال غذا میگذارند: «باور کنید از 8 صبح تا نیمههای شب درون یخچال غذای تازه میگذارند، چون ما منع کردهایم کسی اضافه غذایش را بیاورد.

ما میخواهیم فرهنگ یک پیمانه بیشتر برای همنوعمان را گسترش دهیم.»او تأکید میکند که روزهای چهارشنبه هر هفته برنامه مفصلی برای کارتنخوابهای شوش، هرندی و دروازه غار دارند، اما حالا میگوید که هدفشان فراتر از جامعه کارتنخوابی است، آنها میخواهند همه گرسنگان و نیازمندان شهر به این طرح بپیوندند. برای همین وقتی میشنود که برخی زبان به انتقاد گشوده و میگویند کارشان موازی با دیگر نهادهای جلوگیری از آسیب است و ممکن است به کار آنها خدشه وارد شود، گلایه میکند.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: