روایت یک بیمار
صبا شعردوست ٢٧ساله از تهران یکی از همین افراد است که به تازگی تشخیص
اشتباه و پی در پی پزشکان در چند مرکز درمانی معتبر تهران برای او مشکلات
زیادی را به وجود آورده است. صبا که هنوز از اتفاقاتی که در چند روز گذشته
برایش پیش آمده و برخوردهای نامناسب پزشکان و کادر درمانی بیمارستانهای
تهران و تشخیص اشتباه و تعجببرانگیز آنها در شوک است، ماجرا را اینگونه
توضیح میدهد: «درد شدیدی در شکم و کمرم احساس کردم، با گذشت چند ساعت،
دردم شدت بیشتری پیدا کرد، به همین دلیل به بیمارستان [...] مراجعه کردم،
پزشک آن بیمارستان بلافاصله برای من امآرآی نوشت، به دلیل شلوغی و نوبت
طولانی در مرکز تصویربرداری آن بیمارستان، به توصیه خانواده با هزینه شخصی
به یکی از مراکز معتبر تصویربرداری پزشکی خصوصی در شمال تهران رفتم و جواب
آن را خیلی سریع گرفتم و دوباره به بیمارستان[...] مراجعه کردم، پزشک پس از
دیدن جواب امآرآی به من گفت که مهرههای ٤ و ٥ کمرم مشکل بیرونزدگی
دیسک دارد و با چند روز استراحت و مصرف داروهای مسکن، دردم برطرف
میشود.»
او ادامه میدهد: «پس از ٢ روز استراحت و تمامشدن قرصهای مسکن، دردم بیشتر شد، دوباره به همان بیمارستان مراجعه کردیم، ولی اینبار پزشک دیگری با انجام معاینه به من گفت که تو عفونت شدید معده و روده داری. او در جواب سوال ما درخصوص تشخیص پزشک قبلی و دیسک کمر هم به ما گفت که تشخیص من این است که تو عفونت دستگاه گوارش داری و احتمالا همکار من در تشخیص اشتباه کرده. این پزشک هم داروهای جدیدی به من داد و گفت تا چند روز آینده با مصرف آنتیبیوتیکهایی که برایم تجویز کرده، حالم بهتر میشود.»
اما این پایان ماجرای صبا نبود، او پس از چند روز حالش بدتر شد و درنهایت با اورژانس تهران به بیمارستان دیگری منتقل شد. «پس از ورود به بخش اورژانس بیمارستان[...] کشیک شب به من گفت احتمال زیاد بارداری خارج از رحم دارم و باید بستری شوم. پس از انجام سونوگرافی و معاینه توسط جراح متخصص، درنهایت به ما گفتند که آپاندیست حاد است و باید هرچه سریعتر جراحی شوم ولی به دلیل تب بالای ٤٢ درجه، امکان جراحی وجود نداشت.»
او که هنوز دردهای آن چند
روز را از یاد نبرده، با ناراحتی و نگرانی میگوید: «من از آن
زمان به بعد چیز زیادی به خاطر ندارم، پس از به هوش آمدن، پزشکان به من
گفتند که آپاندیس من قبل از رسیدن به بیمارستان ترکیده بود و شانس آوردم که
الان زندهام.» صبا در پاسخ به این پرسش که آیا از پزشکانی که با تشخیص
اشتباه خود باعث به خطر افتادن جان او شدهاند، شکایت میکند، میگوید:
«هنوز به این موضوع فکر نکردهام، بهحدی در این چند روز به من و
خانوادهام سخت گذشته که فقط دوست دارم چند روزی را با آرامش سپری کنم، ولی
فکر نمیکنم اگر هم شکایتی انجام شود، به نتیجه برسد.
فقط خدا را شکر میکنم که اکنون زندهام و مشکل خاصی ندارم. ولی بسیاری از پرستاران و پزشکان بیمارستانی که در آن بستری بودم، به من میگفتند که ٢٥ تا ٣٠درصد ترکیدگی آپادیس منجر به مرگ بیمار میشود یا روند درمان را طولانی و مشکل میکند.» او صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «تنها چیزی که در این چند وقت ذهنم را مشغول کرده، این است که اگر در همان بیمارستان[...] پزشکان تشخیص درستی داشتند، من و خانوادهام این همه عذاب نمیکشیدیم و هزینه نمیکردیم، اگر برای من اتفاقی افتاده بود چه کسی پاسخگو بود و چگونه جبران میشد؟»
گرفتن شرح حال از بیمار فراموش شده است
تشخیص غلط پزشکی، تنها محصول خطای یک فرد نیست و عوامل زیادی در بروز آن
نقش دارد؛ گرچه شاید نقش پزشک در اشتباهات پزشکی پررنگتر است. کیوان
الچیان عضو هیأتمدیره انجمن متخصصان داخلی با بیان این مطلب
میگوید: «در گذشته، گرفتن شرح حال از بیمار بهعنوان واحدهای درسی در
دانشگاههای علوم پزشکی تدریس میشد، آن زمان به دانشجوی پزشکی آموزش
میدادند که چه سوالاتی از بیمار بپرسد و چگونه با بیمار برخورد کند، اما
این روزها گرفتن شرح حال از بیمار فراموش شده است.
البته بخشی از مشکل به کمرنگ شدن این آموزشها در دانشگاههای علوم پزشکی مربوط میشود.» او با بیان اینکه ما در آموزش علم نشانهشناسی بیماری در دانشگاههای علوم پزشکی ضعف داریم، میافزاید: «ضعف در سیستم آموزشی پزشکان، یکی از مشکلات مهم نظام سلامت است.
البته نباید این ضعف را به کیفیت پایین آموزش پزشکی در کشور تعبیر کرد، بلکه منظور من وجود نقاط ضعف در بخشی از سرفصلهای آموزشی است.» الچیان ادامه میدهد: «قطع فرآیند آموزش پزشکان بعد از فارغالتحصیلی یکی دیگر از مشکلات ما در این خصوص است. البته برخی کلاسهای آموزشی در قالب سمینارها و گردهماییهای علمی و تخصصی برگزار میشود، ولی این کارگاههای آموزشی چندان مدون نیست و باید در این خصوص برنامهریزی جامعی انجام شود و آموزشها منطبق با نیازهای جامعه باشد.»
به گفته عضو هیأتمدیره متخصصان داخلی، بیشتر پزشکان ترجیح میدهند کارهای تشخیصی را به عهده مراکز پاراکلینیک مثل سونوگرافی و رادیولوژی و امآرآی بگذارند و خودشان از شنیدن شرح حال بیمار امتناع میکنند و معاینههای بالینی روی بیمار کمتر انجام میشود.
«ارجاع بیمار به این مراکز در برخی مواقع به دلیل این است که پزشک نیاز به فرصت برای فکر کردن و تشخیص بیماری دارد و از طرف دیگر این امکانات تشخیص را دقیقتر و البته راحتتر میکند.» او میافزاید: «البته حجم بالای بیماران و تعداد ویزیتهای زیاد در مدت زمان محدود، در تشخیصهای اشتباه دخیل است که بخشی از آن به کمبود پزشکان و حضور فیزیکی بیش از توان آنها در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی مربوط میشود و بخش دیگری هم به دلیل پایین بودن تعرفههاست. بعضی از پزشکان سعی دارند با انجام ویزیتهای بیشتر این فاصله را جبران کنند.»
الچیان ارتباط کم پزشکان با یکدیگر را یکی دیگر از عوامل موثر در افزایش
تشخیصهای اشتباه عنوان میکند و در این باره میگوید: «متاسفانه اگر پزشکی
در مورد خاصی اطلاعات کافی ندارد، به ندرت بیمار را به پزشکان دیگر ارجاع
میدهد که این مسأله ناشی از نبود ارتباطات سازنده در جامعه پزشکی است.» او
با بیان اینکه با اجرای صحیح طرح پزشک خانواده میتوان تا حد زیادی از
تشخیصهای اشتباه پزشکی جلوگیری کرد، میافزاید: «به طور کلی نمیتوان گفت
که تشخیص اشتباه پزشکی در کشور آمار نگرانکننده یا رو به افزایشی دارد،
چون این موضوع بهطور مستقیم با اعتماد عمومی جامعه به نظام سلامت کشور در
ارتباط است و به همین دلیل باید در اعلام آمار و ارقام و صحبتها در این
زمینه دقت کرد، ولی با این حال باید تشخیصهای اشتباه پزشکی را بهعنوان
یکی از مشکلات حوزه سلامت پذیرفت و برای کاهش آن برنامهریزی کرد. با
تبلیغات منفی نباید از کاه، کوه ساخت و مشکلات را بیشتر کرد.»
تشخیص اشتباه پزشکی و لزوم آموزش و بازآموزی هدفمند پزشکان
هدفمند کردن آموزش و بازآموزی پزشکان توسط وزارت بهداشت یکی از ضروریات
نظام سلامت است که میتواند تشخیصهای اشتباه پزشکی را کاهش دهد. داریوش
طاهرخانی عضو شورایعالی نظام پزشکی با بیان این مطلب میگوید:
«در علوم مختلف درصدی از خطا اجتنابناپذیر است اما باید دقت داشت که
هرچند در برخی از علوم، خطاها قابل جبران هستند اما در علم پزشکی گاهی هرگز
فرصت جبران خطا وجود ندارد و برخی از خطاها ممکن است به حیات بیمار خاتمه
دهد. بنابراین باید ضریب خطا در علوم پزشکی به حداقل برسد. برای رسیدن به
این هدف باید، وزارت بهداشت آموزش و بازآموزیهای پزشکان را هدفمند کند.»
او با اشاره به اهمیت بازآموزی پزشکان در بهبود کیفیت خدمات درمانی و کاهش
خطاهای پزشکی، دراینباره میگوید: «قانونگذار با هدف کاهش ضریب خطا در
امر درمان، قانون بازآموزی پزشکان را تصویب کرده است تا با انتقال دانش
جدید و روشهای نوین درمان و آموزشهای مجدد در این راستا به نظام سلامت
کمک کند اما قانون بازآموزی پزشکان نیز مانند بسیاری از قوانین حوزه سلامت
فقط برای رفع تکلیف به اجرا درآمده و هیچ مرجعی اثربخشی آن را در نظام
سلامت مورد ارزیابی قرار نمیدهد.»
طاهرخانی ادامه میدهد: «امروز زمان آن رسیده است که سیاستگذاران سلامت دیگر منحصرا در تیتر رسانهها نمانند و با گذشتن از آن وارد متن نظام سلامت شوند و با پرداختن به اصلیترین تکلیفشان در حوزه درمان، یعنی نظارت بر درمان، مواردی را که نیازمند بازآموزی است، شناسایی کنند و برنامهریزیهایشان را در حوزه اجرای قانون بازآموزی پزشکان، متناسب با نیاز جامعه تنظیم کنند.»
خطاهای پزشکی و ورود پزشکان به حوزههای غیرتخصصی
هرچند میزان شکایتها از اشتباهات پزشکی در چند سال گذشته افزایش داشته
ولی این به منزله افت کیفیت خدماتدرمانی ارایه شده توسط پزشکان نیست.
محمدرضا خردمند یکی دیگر از اعضای شورایعالی نظام پزشکی با بیان این مطلب میگوید: «افزایش آگاهی عمومی دلیل اصلی افزایش شکایتهای
پزشکی است. البته سازمان نظام پزشکی نسبت به تشخیصهای اشتباه و بهطورکلی
خطاهای پزشکی بیتفاوت نیست. تشخیصهای اشتباه پزشکی واقعیتی است که باید
آن را پذیرفت.
خوشبختانه سازمان نظام پزشکی و پزشکی قانونی هر ساله آمار
جامعی را درخصوص اشتباهات پزشکی و شکایتهای مطرحشده در این خصوص را منتشر
میکند.» او ادامه میدهد: «نباید با فضاسازی رعب و وحشت در مردم ایجاد
کرد و باعث بیاعتمادی جامعه به نظام سلامت کشور شد، به عقیده من و بسیاری
از کارشناسان، وضع خطاهای پزشکی در کشور نگرانکننده نیست ولی باید برای
کمکردن آن برنامهریزی کرد.»
خردمند با بیان اینکه در تشخیص غلط پزشکی، فقط پزشکان مقصر نیستند و در بروز اشتباهات پزشکی، نقش بیمارستان و سیستم نظام درمان و آموزشی از پزشکان پررنگتر است، میافزاید: «نقص در سیستم آموزشی و بهروز کردن آموزشهای پزشکی همگام با نیازهای جامعه یکی از مواردی است که میتواند میزان خطاهای پزشکی را کاهش دهد؛ موضوعی که مسئولان وزارت بهداشت هم به دنبال آن هستند.»
او با تأکید بر نقش بوروکراسی
بیمارستانی در افزایش تشخیصهای اشتباه پزشکان، میگوید: «وقتی پرونده
بیمار در بوروکراسی بیمارستانها گرفتار میشود و حتی گاهی تا مدتها در
بخش حسابداری، مددکاری، بیمه و بایگانی بیمارستان میماند و پزشک به آن
دسترسی ندارد، نمیتوان توقع زیادی از پزشک برای تشخیص درست داشت.»
خردمند ادامه میدهد: «همچنین بسیاری از وسایل تشخیصی بیمارستانها بهخصوص بیمارستانهای دولتی از رده خارج است و میتواند در بروز تشخیصهای غلط پزشکی تأثیرگذار باشد. بهطور نمونه، فعالان نظام سلامت و درمان بارها تأکید کردهاند که دستگاههای امآرآی قدیمی و فرسوده اغلب بیمارستانهای دولتی باید تعویض شود اما بسیاری از بیمارستانها تخصیص چنین اعتباری را در اولویت قرار نمیدهند.»
عضو شورایعالی نظام پزشکی ورود برخی پزشکان به حوزههای غیرتخصصی مانند زیبایی را یکی دیگر از عوامل افزایش خطاهای پزشکی عنوان میکند و دراینباره میگوید: «در چند سال اخیر بسیاری از پزشکان با تخصصهای مختلف به حوزه زیبایی وارد شدهاند، البته مشکلات مالی و پایین بودن تعرفههای خدمات درمانی در گرایش پزشکان برای فعالیت در این حوزه نقش پررنگی دارد.»