انقلاب مشروطه رویداد عظیمی بود که در ایران اواخر دوره قاجار به وقوع پیوست و اثرات دیرپایی را از نظر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... بر آن جامعه به جا گذاشت.
این انقلاب را میتوان نقطه عطفی در کل تاریخ این سرزمین به شمار آورد که طی آن مردم ستمدیده ایران برای محدود کردن قدرت مطلقه پادشاهان به پاخاسته، استبداد را به زانو درآورده و مشروطه را برقرار کردند. در این دوران مقوله وقف با تحولی متناسب با اوضاع و شرایط زمان به همراه بود.
این تحول از سویی ناشی از تعدد روحانیون و راه یافتن آنها به
شهرها و روستاها و توصیه آنها به وقف و دیگر موارد مبتنی بر موقوفات بود.
همچنین توسعه تعداد نفرات روحانیت و رشد سریع مدارس طلاب به فعالیت مضاعفی
در این رابطه منجر میشد. حلوفصل کارهای مردمی و ثبت موقوفات و املاک،
شرایط ممتازی برای روحانیت به وجود آورد و با پیدایش مرجعیت کل، پدیده
نوظهور دیگری به این مجموعه افزوده شد. از سوی دیگر، تحول در وقف ناشی از
راه یافتن افراد فرهیخته و نخبه به جامعه واقفان بود.
افرادی مانند عبدالحسین میرزا فرمانفرما که از تحصیلات جدید برخوردار بود و کاملا با شرایط جهانی و وضع جامعه و فرهنگ ایرانی آشنایی داشت، با رویکردی جدید تلاش کرد مبتنی بر نیازهای جامعه روشهای جدید از مصادیق وقف را در خدمت مردم بهکار گیرد.
یکی از بزرگترین و موفقترین نمونههای وقفنامه از وی تحت عنوان انستیتوپاستور است. ١٠٠سال پیش مرحوم فرمانفرمایان محل ساختمان انستیتوپاستور را برای استفاده از آن در تهیه واکسن وقف کرد. بعد از مرحوم فرمانفرمایان، فرزند وی نیز منزل خود را در تجریش وقف انستیتوپاستور کرد و دوست او مرحوم ممیززاده خانهاش را وقف انستیتوپاستور کرد.