کد خبر: ۷۷۵۵۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۴ - 2015September 18
شفا آنلاین>سلامت>سال‌هاي مديدي است که صنف پرستاران نسبت به وضعيت نامطلوب کاريشان اعتراض مي‌کنند و مسئولان با وعده و وعيدهاي پوچ و توخالي سعي مي‌کنند، پرستاران را به سکوت وادارکنند.

به گزارش شفا آنلاین،نه هشدارها را جدي مي‌گيرند و نه راه‌حلي اساسي را مدنظر قرار مي‌دهند بلکه روز به روز به اين آتش زير خاکستر دامن مي‌زدند.

 طي پرسشنامه‌اي، از شرايط وضعيت کاري پرستاران خصوصي و دولتي باخبر شديم و قريب به اتفاق آنها از وضعيت نامناسب، کمبود نيرو، تجهيزات به روز نشده، مسئوليت زياد، شيفت‌هاي طولاني، حقوق کم، وضعيت نامطلوب و نداشتن منزلت اجتماعي گلايه داشتند. هرچند که معتقد بودند پاسخ تمامي اين مسائل را مسئولان مي‌دانند اما سهل‌انگاري مي‌کنند.

 پرستاران از خستگي‌هاي مفرط که ناشي از آسيب‌هاي جسمي مانند آرتروز، ديسک کمر، گردن درد است تا فرسودگي‌هاي رواني مانند افسردگي، اضطراب، آشفتگي فکر، بدخلقي نام مي‌برند که در کمتر از 10 سال کاري، گربانگير آنها مي‌شود.

 آنها هم چنين کمبود نيرو را به دليل مهاجرت پرستاران به کشورهاي مختلف و نگاه ويژه‌اي که کشورها به اين رشته دارند، مي‌دانند و معتقدند وضع شغلي و درآمد پرستاران بيمارستان‌هاي دولتي به مراتب مناسب‌تر از بيمارستان‌هاي خصوصي است. يکي ديگر از شکايات پرستاران، عدم پشتيباني از سوي مسئولان، تحقير و بي‌حرمتي از سوي برخي پزشکان و همراهان بيمار است.

با اين تفاصيل با برخي از پرستاران در مورد کاستي‌هاي حرفه ايشان گفت و‌گو کرده‌ايم که در زير مي‌خوانيد:


پرستاري در بيمارستان‌هاي خصوصي بيگاري است

يکي از سرپرستاران بيمارستان‌هاي مطرح خصوصي تهران در مورد درآمدهاي اندک و ناچيز اين حرفه مي‌گويد: «درآمد من با بيست و اندي سابقه با يک پزشک عمومي که چند ساعت در اورژانس وقت خود را سپري مي‌کند، زمين تا آسمان فرق دارد.

با اين حقوق‌ها در سال‌هاي نه چندان دور مسئولان بايد با چراغ به دنبال پرستاران راه بيفتند، مگر آن که تحولي در حقوق و درآمد انجام شود. پرستاري در بيمارستان‌ها مخصوصا بيمارستان‌هاي خصوصي بيگاري است» اين سرپرستار در مورد کمبود نيرو گفت: «بعضي از پرستاران به دليل مزاياي کم و درآمدهاي ناچيز در ايران، به کشورهاي ديگر مهاجرت مي‌کنند و مسئولان براي جبران آن از دانشجويان ترم 7 و 8 براي پرستاري کمک مي‌گيرند. اين نيرو‌ها تجربه ندارند.

مسئولان اين دانشجويان بي‌تجربه را همانند يک پرستار مي‌دانند.» وي در مورد امنيت شغلي پرستاران ادامه داد: «اکثر مردم، پرستاران را درک نمي‌کنند و براي آنها هيچ ارج و قربي درنظر نمي‌گيرند. امنيت کاري در حرفه‌ ما مخصوصا در بيمارستان‌هاي خصوصي بسيار پايين است. ما هم از جانب پزشک و هم همراه بيمار مورد توهين قرار مي‌گيريم.

همراهان بسيار متوقع هستند و خارج از حد نرمال مي‌خواهند سرويس بگيرند. تنها کساني که ما را نمي‌رنجانند خود بيماران هستند.

در مورد فرسودگي‌هايي که اين شغل در آينده به وجود مي‌آ‌ورد علاوه بر بيماري‌هاي جسمي، اختلافات خانوادگي است. اين اختلافات به دليل شيفت‌هاي طولاني و متغير است. پرستاران نه مي‌توانند مادر خوبي باشند و نه همسر خوبي، به همين لحاظ قشر مجرد در اين صنف زياد است.» وي به‌عنوان سخن آخر اظهار داشت: «باتوجه به شرايط فعلي هيچ اميدي به رشد درمان نمي‌بينم. کادر درماني ما سير نزولي پيدا کرده است. ما بهترين تجهيزات را داريم اما از منظر عملکرد ضعيف هستيم و بايد بحث‌هاي اساسي در اين زمينه شود.»


شغلي سخت و زيان‌آور

صدرا اميري يکي ديگر از پرستارهاي کشورکه در بخش اتاق عمل مشغول به فعاليت است، در مورد فرسودگي شغلي اين رشته مي‌گويد: «اينکه پرستار در چه بخشي مشغول به کار باشد بسيار مهم است. درواقع فرسودگي هر پرستار باتوجه به بخش مورد نظر مانند آي سي يو، سي‌سي يو، اتاق عمل يا بخش عمومي متفاوت است و براي هر کدام از آنها يک نوع سبک و سخت کاري در نظر گرفته شده است.

اما نمي‌توان منکر اين قضيه شد که حرفه‌ پرستاري، حرفه‌اي سخت با شيفت‌هاي طولاني‌مدت است. مثلا ما در بخش مراقبت‌هاي ويژه با آن روبرو شده‌ايم. بيمار در بخش آي سي يو بستري بوده و از طريق مانيتورها متوجه نامنظم بودن ضربان قلبش شده‌ايم.

بعد متوجه شديم که حرفه‌اي‌ترين پرستار در کنار بيمار ايستاده است اما باز ضربان قلب نامنظم است. وقتي به سمت بيمار مي‌آييم متوجه مي‌شويم که پرستارما به دليل شيفت‌هاي طولاني و چند جا کار کردن در حالت ايستاده، خوابش برده است.

کمر درد، ديسک کمر، پا درد، واريس، گردن درد، هموروييد و بواسير از ديگر عوارض جسمي اين شغل است.» وي طبق رتبه‌بندي بين‌المللي بعد از کار در معدن، پرستاري را دومين رشته‌ي سخت و زيان‌آور نام مي‌برد. مجلس شوراي اسلامي نيز در دهه‌ي 80 اين شغل را سخت و زيان‌آور اعلام کرده است.

کشفي از کمبود نيروي پرستار گله دارد و دليل عمده‌ آن را در مسائل مالي، نبود انگيزه، ساعات کار بالا و حضور سخت مي‌داند و معتقد است: «در هر مقطعي از پرستاري اگر 50 نفر فارغ‌التحصيل شوند، 5 نفر آنها فقط جذب رشته‌ خود مي‌شوند.

من سراغ دارم پرستاراني که وارد بورس شده‌اند يا در شرکت ايران خودرو مشغول کار هستند. دريافتي‌ها بسيار کم است، مبتني بر عملکرد نيست و تمام اين نارضايتي‌ها هم از اين تعرفه آغاز مي‌شود. پرستاري که کارشناسي ارشد دارد، بيمار را جابه‌جا مي‌کند، وي را به سرويس بهداشتي مي‌برد و... با خودش اين فکر را نمي‌کند با اين حقوق کم چرا بايد اين کارها را انجام دهم؟» وي در مورد عوارض‌هاي رواني حرفه‌ پرستاري مي‌گويد: «ما ديگر به مشکلات رواني عادت کرده‌ايم، درست است که با غم بيمار غمگين مي‌شويم و يا با فوتش مدتي ناراحت مي‌شويم.

حتي وقتي دختر 17 ساله‌اي سر زايمان، جانش را از دست مي‌دهد، فکر آن که دختر من هم 17 سال دارد واقعا عذاب‌آور است اما عمده‌ مشکلات پرستاران عوارض جسماني است. بودن در محيط‌هاي آلوده، سر و کله زدن با بيمارهاي ايدزي و هپاتيتي و... تمامي اين موارد بر روي پرستارها اثر دارد. ما پرستاري داشتيم که بيمار به وي نگفته ايدز دارد و پرستار متاسفانه مبتلا به اين بيماري شده، همين‌طور در مورد هپاتيت. متاسفانه هيچگونه حمايتي براي اين دسته موارد پيش‌بيني نشده است. من منکر لذت‌بخش بودن اين حرفه نمي‌شوم اما شرايط حاکم، کاري کرده است که اين رشته لذت‌بخش نباشد.

اينکه خدا مشکل بنده‌هايش را در مهارت دست‌هاي يک فرد ديگر قرار مي‌دهد بسيار لذت‌بخش است ولي اي کاش قانوني براي ارتقاء بهره‌وري اين شغل بگذارند و اجازه ندهند اين انگيزه‌ها از بين برود. ما به نيروي پرستار محتاجيم.


حقوق 1 ميليون و 100 هزار توماني پرستاران

يکي از پرستاران بيمارستان خصوصي با سابقه 23 ساله که در صدد بازنشستگي است، مي‌گويد: «به دنبال کارهاي بيمه‌ام که رفته‌ام، مي‌گويند براي شما در 10 سال اخير بيمه رد نشده اما بيمارستان مي‌گويد پرداخت کرده‌ايم، فعلا درگيردار بيمه و بيمارستان هستم.»

وي که از کمبود حقوق خود شاکي است ادامه مي‌دهد: «شيفت‌هاي سنگين، فرسودگي‌هاي شغلي، روزهاي تعطيل سرکار آمدن بدون آنکه اضافه‌کاري محسوب شود مگر روزهاي تعطيل رسمي مانند اعياد، عوارض رواني از جمله افسردگي، با پايه حقوق 1 ميليون و 100 هزار تومان مي‌ارزد؟ من به‌عنوان شخصي که بيش از 20سال است به اين حرفه مشغولم با اين درآمد نتواسته‌ام نه خانه بخرم و نه ماشين.

در صورتي که در بيمارستان‌هاي دولتي از اين خبرها نيست. پايه حقوق آنها بالاتر است و در کنارش نيز يکسري مزايايي مي‌گيرند. يکي از معضلات جامعه‌ي پرستاري، کمبود نيرو است ولي ما براي جبران آن چه مي‌کنيم؟ اين درست است که دانشجويان ترم 8 را نه به‌عنوان دستيار بلکه به‌عنوان يک پرستار درنظر بگيريم؟

اوايلي که ما پرستار شديم، تجربه نداشتيم اما هر کداممان پايان طرح را گذرانده بوديم اما اين دانشجويان چطور؟ نه تنها تجربه ندارند بلکه فاقد حس مسئوليت‌پذيري هستند و تمام مسئوليت‌ها بر عهده‌ پرستاران با سابقه مي‌افتد. آنها دهه‌ هفتادي هستند و با ساير دهه‌ها کاملا متفاوتند.

اين پرستاران حرمت و ديوار بين مريض و همراه با خودشان را بر مي‌دارند» وي در مورد رابطه‌ همراهان بيمار با پرستار گفت: «نمي‌توان نسخه‌ کاملي ارائه داد. اين بستگي به خود پرستار و همراه دارد. البته همراه حق دارد بي‌تابي کند، استرس داشته باشد و ما هم با حوصله سعي مي‌کنيم دلداري و آرامش دهيم.»

اين خانم در مورد تفاوت پرستار با سرپرستار و سوپروايزر مي‌گويد: «سوپروايزرها و سرپرستارها طبق روابط به اين درجه مي‌رسند نه ضوابط. آنها نه در تعطيلات سر کار مي‌آيند، نه شيفت مي‌مانند، فقط شيفت‌هاي اداري به بيمارستان مي‌آيند و به مراتب حقوق بالاتر از ما پرستاران مي‌گيرند.

من حقوقم را با پزشکان نمي‌سنجم بلکه در ميان خود کادر پرستاران تفاوت حقوقي بسيار زياد است. در مورد فرسودگي‌هاي جسمي هم بايد بگويم بيشترين ناراحتي‌ها مربوط به کمردرد، پادرد، شانه درد مي‌شود. ما معاينات ساليانه داريم و جالب آن است که هر سال مي‌گويند چقدر نيروها فرسوده هستند.»سپید

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: