شفا آنلاین>سلامت>شايد شيرينترين خاطره من به يک جراحي نادر برگردد. زمانيکه در بيمارستان مفيد مسئوليت بخشي را برعهد داشتم، کودکي شش ماهه را نزد من آوردند که در اثر اتفاق نادري دچار سانحه شده بود.
به گزارش
شفا آنلاین،
ماجرا از اين قرار بود که کودک را در کنار
پنجرهاي قرار داده بودند که شيشه مشجر داشته و ناگهان اين شيشه ميشکند و
قسمت اعظم آن در جمجمه کودک فرو ميرود، به طوريکه فقط بخش کوچکي از شيشه
پيدا بود.
وقتي از مغز کودک عکسبرداري کرديم، مشاهده کرديم که جسم خارجي
آنقدر بزرگ است که تا عمق مغز را شکافته و نشان دهنده وخامت حال کودک بود.
ياد استاد شيوا بخير که اميدوارم سايه ايشان بر سر جامعه پزشکي مستدام
باشد، ايشان متخصص بيهوشي و دراين جراحي همراه تيم بودند.
خلاصه جراحي
بسيار سختي بود و اصلا نميدانستيم که قرار است با چه چيزي روبرو شويم،
اينکه آيا شيشه رگ يا بافتي را بريده يا نه؟ بنابراين در يک شرايط اورژانسي
عمل جراحي را آغاز کرديم. جراحي از ساعت سه بعدازظهر تا ساعت 9 صبح روز
بعد به طول انجاميد. اما درنهايت بدون هيچگونه عارضه اي اين جراحي به
اتمام رسيد و حال کودک بهبود پيدا کرد.
خاطره
ديگر من مربوط به سال 73 و دختربچه زيبايي بود که از پشت بام افتاده و
خونريزي وسيع مغزي کرده بود که بعد مشخص شد، در اثر خشونت پدر دچار عارضه
مغزي شده و به بيمارستان منتقل شده بود. اين کودک يک ونيم ساله بود و بايد
فورا تحت عمل جراحي قرار ميگرفت. درنهايت جراحي انجام شد و مشکل رفع شد و
حال کودک روبه بهبود قرار گرفت. تااينکه حدود يکسال و نيم پيش در مطب بودم
که خانم و آقايي به همراه دختر جواني وارد مطب شدند. اين دختر همان
دختربچهاي بود که سال 73 توسط خودم جراحي شده بود، که قرار بود ازدواج
کند و چون قبلا سابقه جراحي مغز داشت، براي تاييد سلامت آمده بودند.
ميبينيد که بهترين خاطرات من با بهبودي يک کودک رقم خورده است. اميدوارم
که هيچ کودکي بيمار نشود.
عليرضا زالي
رئيس سازمان نظام پزشکي کشور