به گزارش شفا آنلاین،هرچند که آنان آموزش را در دهههاي بعدي به حدي سختگيرانه و
خشونتبار کردند که بسياري از والدين از فرستادن کودک خود به مدرسههاي
کودکستان و شبانه واهمه داشتند.
اين کودکان با چنان تنبيهات بدني سختي مواجه بودند که چندين مورد نقص عضو نيز در تاريخ هر مؤسسه آموزشي وجود داشت. با اين حال در اواسط قرن، سال 1837 ميلادي فردي به نام فريبل در آلمان نخستين مهدکودک با تعريف امروزي خود را بنيان نهاد.
بدين معني که در باغي کودکان را جمع کرده و محلي براي بازي آنان تدارک ديده بود. وي نام کيندرگارتن يا باغ کودکان را روي آن نهاد. موفقيت اين مهدکودک به حدي چشمگير بود که اين نام به عنوان نام اصلي مهدکودک روي آن ماند. در غرب و ايالات متحده آمريکا طرفداران تأسيس مهدهاي کودک روز به روز بيشتر ميشدند و با تحقيقات بيشتر روانشناسي و شکوفايي علم روانشناسي کودک و نوجوان، شکل آموزش و تربيت کودکان نيز روز به روز در حال تغيير بود و مراکز تربيتي تمام تلاش خود را ميکردند تا به والدين نشان دهند از بهترين خدمات خود به کودکان فروگذار نيستند.
با اين حال تا سالهاي متمادي مهدهاي کودک با آموزش
نوين تنها مختص قشر مرفه و رده بالاي جامعه بودند و طبقه متوسط کودکان را
تنها به مدرسه ميفرستادند و مهدکودک نهادي غيرضروري و لوکس تلقي ميشد. تا
اينکه در سال 1870 ميلادي، اواخر قرن نوزده، نخستين مهدکودک رايگان براي
عموم مردم در آمريکا، توسط فردي به نام کانراد هيوسن بنيان نهاده شد که
هنوز هم پابرجاست و کودکان را به رايگان ميپذيرد. تجارب خواهر وي، اليزابت
هيوسن در رابطه با رفتار درست با کودکان که در قالب چندين کتاب درآمده بود
تا سالهاي متمادي در دانشگاههاي معتبر آمريکا و اروپا تدريس ميشد.
در حال حاضر تنها در 15 ايالات از ايالات متحده آمريکا مهدکودکها حق دريافت وجه در قبال ارائه خدمات به کودکان و ثبت نام آنان را دارند و در باقي ايالات، مهدهاي کودک نيز مانند مدارس عمومي، رايگان هستند و دولت هزينه برنامههاي آنان را ميپردازد. در اين مهدکودکها کودکان مانند مهدکودکهاي ايران و باقي کشورها به انجام برنامههايي مانند نقاشي، ورزش، قصهخواني و چيزهايي از اين دست ميپردازند.
با اين حال مؤسسات خصوصي بسياري وجود
دارند که براي ثبت نام کودکان از آنان شهريههاي گزاف دريافت ميکنند. مگر
اينکه کودکان در زمينهاي که اين مهدکودکهاي خصوصي، تدريس ميکند به شدت
ماهر و با استعداد باشد که در اين صورت بورسيه آن مهدکودک به کودک تعلق
خواهد گرفت. اين مهدها در زمينههايي مانند موسيقي، ورزش، هنر، رقص، رياضي و
علوم طبيعي فعاليت ميکنند و به صورتي کاملاً تخصصي از همان سنين اوليه به
آموزش و تربيت کودکان ميپردازند.
در
کشورهاي ديگر اروپايي نيز وضعي مشابه در جريان است. در فرانسه تعدادي
مهدکودک شبانهروزي وجود دارند که بر طبق ساعات شبانهروز براي کودکان
برنامه و کلاس برگزار ميکنند. شبانهروزي بودن اين مهدکودکها به اين خاطر
است که در بسياري موارد والدين، شبانه به مراسمي بزرگسالانه دعوت شدهاند و
مهدکودک وظيفه نگهداري از کودک را طي ساعاتي مقرر به عهده ميگيرد.
همچنين
خانوادهاي که نميتوانند در سفري کودک خود را به همراه ببرند، وي را به
مهدکودک سپرده و کودک ميتواند تا شش روز را در مهدکودک بماند. در فرانسه
همچنين کودکان اجازه دارند هرگاه که حس کردند فضاي مهدکودک را دوست ندارند،
آنجا را ترک کنند و با والدين خود به خانه بروند. علاوه بر اين آنان
ميتوانند هر زمان که احساس خستگي کردند از مربي خود بخواهند جاي خواب آنان
را آماده کند تا بتوانند بخوابند.
در سوئيس تمامي مربيان مهدکودک به اجبار
دورههاي روانشناسي را طي کردهاند و مسئولان مهدکودک نيز بايد حتماً از
کارشناسان علوم تربيتي باشند. همچنين در آلمان مهدهاي کودک مکاني براي
ارسال مربي به خانهها هستند. يک مهدکودک در آلمان اين امکان را دارد که
مثل يک آژانس خدماتي براي والديني که علاقهاي ندارند کودک خود را به
مهدکودک بفرستند، مربي ارسال کند و کودک در خانه آموزش ببيند.
در آلمان
همچنين مربيها و مؤسسات بسياري وجود دارند که به صورت تخصصي با کودکان
معلول کار ميکنند و با توجه به آسيبي که از سمت معلوليت متوجه آنان شده به
راحتي به آنان آموزشهاي لازم را ارائه دهند. در انگلستان اما در چندين
دهه گذشته در دوران مارگارت تاچر، مهدکودکهاي عمومي با وجود رايگان بودن
اوضاع خوبي نداشتند و مردم از اينکه طبقه اشراف بهترين سرويسدهي و خدمات
را دريافت ميکردند ناراضي بودند. در مهدهاي کودک به کودکان زورگويي و
قلدري ميشد، آموزشهاي عمومي کيفيت و کارايي بالايي نداشت، تنبيهات بدني
همچنان صورت ميگرفت و بهداشت نيز به درستي رعايت نميشد.
پس از اصلاح
الگوي بهداشتي در ابتداي قرن 21، به مرور بر کيفيت آموزشهاي درست و بهداشت
مهدکودکها افزوده شد و اکنون در انگلستان کودکان در محيطي سالم و
شادابتر ميتوانند دوران پيش از مدرسه خود را بگذرانند. همچنين در برخي از
مناطق محلي و کشاورزي انگلستان، سالانه بين مهدهاي کودک نواحي مختلف
مسابقات ورزشي و هنري بسياري انجام ميشود که در آن کودکان از مهدکودکهاي
مختلف استعدادهاي خود را به نمايش ميگذارند.
با
اين حال، فرهنگ مهدکودک در تمامي دنيا به همين شکل نيست. در ژاپن مهدهاي
کودکي وجود دارد که کودکان در آن پيروي از قوانين را ميآموزند.
پليس
همديگر ميشوند، ساعاتي را به تميز کردن محيط مهدکودک ميگذرانند و در
تمرينهاي خود موظفاند به يکديگر در انجام تکاليف کمک کنند. در اين کشور
مهدکودکها محيطي براي تفريح و خوشگذراني در نظر گرفته نميشوند، بلکه
محيطي هستند که کودکان در آن ميتوانند جامعهپذير شوند و فرهنگ درون جامعه
خود را بپذيرند.
در آفريقاي جنوبي مردان اجازه حضور و کار در مهدکودکها
را ندارند و کمتر مردي ميتواند حرفهاي را دنبال کند که در آن با کودکان
سرو کار داشته باشد. در اين کشور مردم ترجيح ميدهند فقط زنان به کودکان
نزديک شوند و حتي مجريهاي برنامههاي تلويزيوني کودکان در اين کشور مرد
نيستند. البته جدايي مردان از کار با کودکان به آفريقاي جنوبي محدود
نميشود و بسياري از فرهنگها نيز با توجه به اينکه مرد ممکن است به کودکان
آسيب برساند، حرفه کار با کودکان را براي مردان مناسب نميدانند.
در تونس
اما مهدکودکها محيطي براي يادگيري انجام مرسومات آييني و فرهنگي است.
کودکان در مهدکودکهاي تونس تعاليم اسلامي را ميآموزند و به تفصيل ياد
ميگيرند چطور مراسم مذهبي خود را به انجام برسانند. تونس در ميان کشورهاي
اسلامي در زمينه آموزش مذهبي به کودکان و نوجوان در صدر قرار دارد. در اين
کشور تحقيقات بسياري در زمينه بهبود آموزشهاي مذهبي روي کودکان و نوجوانان
انجام شده است و بسياري نيز از نتايج اين تحقيقات استفاده ميبرند.
در نهايت ميتوان گفت ايران نيز به لحاظ کيفيت آموزشهاي عمومي و رعايت بهداشت و نظافت در ردهاي همگام با باقي کشورهاي توسعه يافته قرار دارد. اما مسئله مهم به اينجا ختم نميشود و تربيت درست نسل بعدي، ارائه الگوي زندگي سالم به کودکان و توجه به سلامت رواني آنان با واکنشهاي درست و دقت لازم همچنان ضروري است. اين رفتار درست درحالحاضر در سرتاسر کشور يافت نميشود؛ اما با آموزش بيشتر مربيان و سختگيريهاي بيشتر سازمانهاي مسئول ميتوان به اين امر دست يافت.
سپید