کد خبر: ۷۳۷۴۳
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۴ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - 2015August 19
شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت رواني کودکان در رفتار آنان با ديگران و توانايي آنان در مقابله با مشکلات آينده در زندگي و جامعه تأثير بسزايي دارد.

به گزارش شفا آنلاین،اما چه رفتاري بايد با کودکان داشت تا آنان آسيب نبينند، در چه موقعيتي بايد باشند تا سلامت روحي و رواني آنان لطمه‌اي نبيند و از همه مهم‌تر اين رفتار درست تا چه حد در مهدهاي کودک ديده مي‌شود، اينها از جمله پرسش‌هايي است که براي دريافت پاسخ آن به مهدي تهراني‌دوست، روانپزشک کودکان مراجعه کرديم که در ادامه مي‌خوانيد.


به نظر شما در محيط مهدکودک‌ها چه عواملي بايد رعايت شود تا آن محيط به لحاظ رواني براي کودکان، سالم تلقي شود؟

مهدکودک‌ها به اين علت که کودکان از سنين پايين با آن در ارتباط هستند، محيط حساسي به حساب مي‌آيند و طبيعتاً بايد محيطي باشند که شباهت‌هايي با محيط خانه و خانواده کودک داشته باشند و مربيان مهدکودک نيز بايد رابطه عاطفي با کودک برقرار کنند و ساعاتي که کودک از مادر خود جداست خواهد بود، نبايد ساعاتي اضطراب‌آور باشد.

مربي بايد شرايطي را براي کودک فراهم کند که جايي براي نگراني‌، حس ناامني و اضطرابي که ما با عنوان اضطراب جدايي مي‌شناسيم، نماند. از طرف ديگر محيط بايد نشاط و سرگرمي را براي کودک فراهم بکند و در مقايسه با محيط مدرسه و ساختار قانونمند آن محيط آزادتري داشته باشد، مانند همان‌چيزي که کودک در خانه تجربه مي‌کند. البته منظور ما از آزاد بودن، نبود قاعده و نظم نيست.

چون در منزل هم يک سري قوانين براي کودکان وجود دارد. ولي طبيعتاً در نحوه نشستن، خوابيدن، غذا خوردن و رفتار بچه‌ها و شکل بازي کردن آنها بايد شرايطي باشد که بيش از حد آزادي آنان را سلب نکند. اگر محيط مهدکودک خشک و رسمي باشد، بچه‌ها معمولاً آن را تحمل نخواهند کرد و اگر مربي ارتباط خوبي با آنان برقرار نکند، کودکان رغبتي براي حضور در مهدکودک پيدا نمي‌کنند و نگراني‌ها و اضطراب‌هاي جدايي در اين شرايط بيشتر در کودکان مشاهده مي‌شود.

محيط همچنين بايد به گونه‌اي باشد که انجام بازي‌هاي دسته جمعي و فيزيکي در آن فراهم باشد. کودکان در سني قرار دارند که بازي کردن جزئي از رشد آنها، چه رشد فيزيکي و چه رشد شناختي و ارتباطي در نظر گرفته است.

بازي کردن وسيله‌اي براي برقراري ارتباط با دنياي بيرون کودکان است و اسباب‌بازي‌ها نيز براي کودکان موجوداتي جاندار تلقي مي‌شوند که با آنها صحبت مي‌کنند و هر کدام شخصيتي مجزا دارند. بازي کردن با همسالان و اسباب‌بازي‌ها رشد اجتماعي را که در خانه امکان آن بسيار کم است، در مهدکودک، بيشتر فراهم مي‌کند. از سوي ديگر کودکان تعامل و همکاري با بچه‌هاي ديگر، رعايت قوانين و بودن در اجتماع را در يک جامعه کوچک ياد مي‌گيرند و خود کنترلي را تمرين مي‌کنند. اينها همه مواردي است که تنها فضاي مهدکودک مي‌تواند شرايطش را براي کودکان فراهم کند.

نکته ديگري که بايد در نظر گرفته شود اين است که مهدکودک‌ها رشد شناختي و يادگيري کودک را تسريع مي‌بخشند. البته منظور ما از يادگيري اين نيست که حتماً براي کودکان کلاس‌هاي آموزشي گذاشته شود که گاهي اوقات مرسوم است، مانند کلاس‌هاي سفت و سختي مثل کلاس زبان و رياضي و باقي محتواي درس‌هايي را که هنوز هم برخي از مهدکودک‌ها براي کودکان مي‌گذارند. بلکه يادگيري درست، نوعي از يادگيري است که با بودن در محيط، خود کودک به آن دست مي‌يابد. اين يادگيري از طريق پند و نصيحت‌هاي مستقيم به دست نمي‌آيد و با قرار گرفتن کودک در بين بزرگسالان، همسالان و در حين بازي و اجراي قوانين حاصل مي‌شود.

متأسفانه گاه مهدکودک‌ها محيط آموزشي خيلي شديدي براي کودکان در نظر مي‌گيرند. يعني هم والدين علاقه دارند که کودکان بيشتر و بيشتر به کلاس‌هاي آموزشي بروند و هم مهدکودک‌ها علاقه دارند کلاس‌هاي بيشتري براي رضايت پدر و مادرها و همچنين تأمين منافع مالي برگزار کنند. در حالي که کودکان در سنين زير پيش دبستان آموزش‌هاي شديدي نياز ندارند. حفظ کردن اشعار نيز ضروري نيست و حتي آموزش خواندن و نوشتن پيش از مدرسه مي‌تواند تأثير عکس روي کودکان داشته باشند.

اشاره کرديد مربي بايد با کودکان رابطه عاطفي برقرار کند تا جدايي از پدر و مادر کمتر براي کودک به چشم بيايد. اين رابطه عاطفي بين کودک و مربي چه حد و مرزهايي دارد؟

منظور ما از رابطه عاطفي، رابطه‌اي ا‌ست که در آن کودک احساس امنيت و آرامش مي‌کند. طبيعتاً کودک در ابتدا مربي را فردي بيگانه مي‌داند. بچه‌ها در ابتدا در محيط خانه و خانواده و در بين چهره‌هاي آشنا بوده‌اند و با ورود به محيط جديد و تنها شدن با افراد بيگانه، رفتار مربي بايد به گونه‌اي باشد که کودک حس ناامني و نگراني نداشته باشد. اين رابطه صميمي و دوستانه مي‌تواند از طريق بازي کردن، خنديدن، روي خوش نشان دادن و گوش دادن به سخنان کودک ايجاد شود و محيط شاد و پرنشاطي براي وي به وجود بياورد.

در اين صورت کودک حس نمي‌کند خارج از خانه هميشه تهديدآميز است. مربي همچنين با شرکت کردن در بازي‌هاي کودکان و آموزش به آنها حين بازي تبديل به الگويي براي آنان مي‌شود که رابطه را براي کودکان حتي نزديک‌تر هم مي‌کند.

همچنين اشاره کرديد محيط مهدکودک بايد به محيط خانه شباهت بالايي داشته باشد. اين شباهت چه ابعادي دارد و آيا شباهت‌هاي فرهنگي و مذهبي را هم شامل مي‌شود؟

طبيعتاً دوگانگي‌هاي شديد نبايد در کودکان وجود داشته باشد که وي را دچار سردرگمي کند. نبايد آموزش‌هايي که در خانه و در مهدکودک به کودکان ارائه مي‌شود محتوايي کاملاً متفاوت داشته باشد. هرچند شما بايد در نظر داشته باشيد سنين کودکان در مهدکودک‌ها سنيني نيست که ما بخواهيم مذهب و فرهنگ را به طور مستقيم آموزش دهيم و بايد و نبايدهاي فرهنگي و مذهبي را به آنها بگوييم.

آنان در سنيني نيستند که متوجه اين مسائل شوند و اگر ما بخواهيم بيش‌از حد معمول اين موضوعات را به کودک ارائه دهيم اثر عکس مي‌گذارد. اين موارد بايد به صورت غيرمستقيم به کودکان گفته شود و البته بين آموزش‌هاي خانه و مهدکودک هم بايد هماهنگي وجود داشته باشد. به‌خاطر اينکه اين دوگانگي به رشد کودکان آسيب خواهد زد. خود کودکان به تنهايي قدرت تفکيک و تمييز اين مسائل را از يکديگر ندارند و همين مي‌تواند براي شناخت آنان مشکل‌ساز باشد.

وضعيت فيزيکي مهدکودک بايد از چه ويژگي‌هايي برخوردار باشد؟

قطعاً تمامي مهدکودک‌ها استانداردهاي مشخصي دارند که جزو شرايط اوليه آنان است و تنها با رعايت اين موارد است که مجوز دريافت مي‌کنند. آنچه مهم است اين است که در مهدکودک‌ها امنيت کافي وجود داشته باشد. برخي کودکان توجه کمتري به رعايت موارد ايمني دارند و به موارد خطرناک علاقه پيدا مي‌کنند.

اين کودکان قطعاً بايد مراقبت‌هاي ويژه‌اي داشته باشند. فضاي مهدکودک بايد به گونه‌اي باشد که موجب آسيب رساندن به کودکان نشود. مورادي مثل برق‌گرفتگي، بلندي‌هاي خطرناک، اشياي نوک‌تيز و وسايل بازي غيرايمن، همگي احتمال آسيب رساندن به کودکان را بالا مي‌برند. فضاهايي براي بازي کردن، استراحت، غذا خوردن و از اين قبيل، هرکدام بايد از هم جدا باشد و قطعاً فضا هم بايد با تعداد کودکان متناسب باشد. در عين حال چون مراقبت‌هاي بيشتري در مهدکودک لازم هست مربي‌ها نيز بايد تعداد مناسبي داشته باشند تا نظارت و مراقبت بهتري صورت بگيرد.

در مبحث بررسي سلامت رواني کودکان در مهدهاي کودک، همسالان چه نقشي دارند؟

ماهيت ارتباط با همسالان في‌نفسه نه تنها آسيب زننده نيست، بلکه مفيد هم هست. به اين علت که اجتماع پذيري و ارتباط بيشتر را غيرمستقيم به کودکان ياد مي‌دهد. با اين وجود امکان دارد کودکاني باشند که از نظر رفتاري، پرتحرک يا پرخاشگر محسوب شوند و لجبازي‌ها، مخالفت‌ها يا واکنش‌هاي مخرب ديگري داشته باشند که اگر در محيط مهدکودک قرار بگيرند براي باقي کودکان ايجاد مزاحمت کنند. طبيعتاً مربيان و والدين آن دسته از کودکان بايد راهکاري براي اصلاح رفتار کودک بينديشند وگرنه امکان دارد اين دسته از افراد روي باقي کودکان تأثير نامناسب داشته باشند.

مربي کودک چه نقشي در اين ميان دارد؟

مربي قطعاً نقش نظارتي و حمايت‌کننده دارد. وي بايد تشخيص دهد چه زمان‌هايي رفتارهاي کودکان با يکديگر آسيب زننده است و بتواند با واکنش مناسب و به موقع، از آسيب ديدن کودکان جلوگيري کند. اگر کودکي باقي همسالانش را مسخره کند، اذيت و آزار بدهد و با آنان ناسازگار باشد، حتماً مربي بايد آموزش ديده باشد که اين رفتارها را چگونه مديريت و متوقف کند. والدين اين کودکان حتماً در آگاه شوند که اگر کودک بايد تحت نظر و درمان باشد و تأخيري در آن صورت نگيرد.


مهدي تهراني دوست، رئيس انجمن روان‌پزشکان کودک و نوجوان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: