اول از همه پرهيز از غذا يا fasting يعني چه؟
در فرهنگ لغات Fasting
به معناي پرهيز از همه يا برخي از انواع غذا يا نوشيدني تعريف شده است.
پرهيز از غذا براي کساني براساس اعتقاد مذهبي به روزهداري ميپردازند امر
جديدي نيست.
کلمه fasten
در انگليسي قديم به معناي «پرهيز از غذا بهعنوان يک تکليف مذهبي» و «قول
دادن، پيمان بستن، وعده دادن و رعايت روزهداري» است. مسيحيان کاتوليک با
شدت و تواليهاي متفاوتي در دوره 40 روزه ميان چهارشنبه خاکستر تا عيد پاک
روزه ميگيرند. مسلمانان در طول ماه رمضان از سپيدهدم تا غروب آفتاب روزه
ميگيرند.
مردم
از دوران باستان اشکالي از روزهداري را انجام ميدادهاند. افلاطون،
فيلسوف مشهور، زماني گفت: «من براي کارايي جسمي و ذهني بيشتر از غذا پرهيز
ميکنم.» کتيبههاي اهرام مصر در 3800 سال پيش از ميلاد يادآور ميشوند:
«يکچهارم زندگي انسانها به چيزي که ميخورد وابسته است، سهچهارم ديگر به
پزشکشان مربوط است.»
بنابراين،
اغلب افراد با روال روزهداري مذهبي آشنا هستند و اختلافي دراين باره
ندارند. همچنين اختلافنظري درباره پرهيز از مصرف غذا و نوشيدني پيش از
آزمايشهاي ناشتا يا در اعمال جراحي وجود ندارد. واقعيت اين است که در طول
قرن گذشته ميلادي، چه افراد عادي و چه متخصصان پزشکي، تلاش کردهاند ارتباط
ميان پرهيز از غذا و سلامت را امتحان کنند.
اپتون
سينکلر، نويسنده آمريکايي و برنده جايزه پوليتزر در سال 1911 برداشت خود
از تاثيربخشي محدود کردن مصرف کالري را در کتابي با نام «معالجه با پرهيز
از غذا» به رشته تحرير درآورد. اتو بوخينگر آلماني در سال 1952 کلينيکهاي
اروپايي بوخينگر را بنياد نهاد تا بر برنامه درمانياش براساس پرهيز از غذا
نظارت کنند.
امروزه، بيش از 500 جلد کتاب که مجموعهاي از پروتکلها براي پرهيز از غذا را از محدود کردن مداوم کالري دريافتي تا روزهداري يک روز در ميان بيان کردهاند، در اختيار ميگذارند، اما چگونه ميتوان از ميان اطلاعات نادرست گذر كرد و اطلاعات دقيق و درست را به دست آورد که ممکن است به درد زندگيتان بخورد.
من در اين موارد به دو منبع تکيه ميکنم.
يکي
از منابع، جامعه بزرگ و بسيار اهل مشارکت و اغلب شگفتانگيز مردان و زنان
روي فيسبوک است که از به اشتراک گذاشتن خود و شوخطبعيشان لذت ميگيرند.
اخيرا از آنها خواستم که احساسات و تجربيات شخصيشان درباره پرهيز از غذا
را بيان کنند و شمار فراواني از اظهارنظرها دريافت کردم.
آنچه
من از اين اظهارنظرها را دريافتم اين بود که تعريف پرهيز از غذا در ميان
اين افراد طيفي گسترده دارد، از پرهيز از همهچيز به جز نوشيدن آب گرفته
تا محصولات آماده در بازار براي اين کار به همراه انواع گوناگون غذاي
طبيعي.
در مجموع، اين افراد نظرات گوناگوني درباره موضوع پرهيز از غذا خوردن داشتند.
براي
اينکه از سردرگمي در اين مورد بيرون بيايم، به دومين منبع اطلاعاتيام
رجوع ميکنم، يعني اطلاعات به دست آماده از پژوهشگران دانشگاهي معتبر که
دادههايي در اين باره را در ژورنالهايي با بازبيني پژوهشگران مستقل منتشر
کردهاند.
من
پس از مرور و بازبيني نوشتهها دراينباره، کار درخشان دکتر والتر لونگو
يکي از بزرگترين پيشگامان در حوزه طول عمر و نيز پرهيز از غذا را کشف
کردم. دکتر لونگو در مقام رئيس انستيتوي طول عمر در دانشگاه کاليفرنياي
جنوبي و استاد پيريشناسي و علوم زيستشناختي، خودش را بهعنوان يکي از
برجستهترين پيشگامان اين حوزه تثبيت کرده است و به بررسي روشهاي جديد
مطابق آخرين روشهاي علمي براي به حداکثر رساندن طول عمر، کاستن از خطر
بيماري بهطور همزمان و موفقيت براي مديريت پايدار وزن پرداخته است. اگر
شما بتوانيد به اين 3 هدف برسيد، پيروزي سهگانهاي را به دست آوردهايد.
آخرين
بررسي لونگو در اين باره باعث جلب توجه رسانهها شد، زيرا رويکردي
منحصربهفرد و علمي را براي دستکاري در رژيم غذايي به شکلي ارائه ميدهد
که پرهيز از غذا خوردن را تقليد ميکند، بدون اينکه باعث اثرات جانبي
زيانبار آن شود.
لونگو و همکارانش تصميم گرفتند به جاي استفاده از کلمه پرهيز از غذا خوردن يا fasting
پروتکل پيشنهاديشان را «رژيم گرفتن دورهاي» بنامند. از افراد شرکتکننده
در کارآزمايي باليني انساني خواسته شد که رژيم غذايي معمولشان را مصرف
کنند و بعد براي 5 روز از اين برنامه غذايي کمکالري پيروي کنند:
روز اول: 1090 کالري شامل 10 درصد پروتئين، 56 درصد چربي و 34 درصد کربوهيدرات.
روز دوم تا پنجم: 725 کالري شامل
9 درصد پروتئين، 44 درصد چربي و 47 درصد کربوهيدرات.
اين
چرخه رژيم دورهاي 5 روزه يک بار در ماه براي 3 ماه تکرار ميشود. نتايج
اين رژيم غذايي 5 روزه خيرهکننده است: عوامل خطرساز براي ديابت، بيماري
قلبي، سرطان و سالمندي بهطور شاخصي کاهش مييابد و درعينحال شاخصهاي
ترميم، از جمله سالمندي مطلوب بهطور عمدهاي افزايش مييابد.
آنچه
بهخصوص در اين برنامه غذايي جلب توجه من را کرد، اين بود که باعث رد شدن
باور نادرست درباره نقصان توده عضلاني به علت رژيم غذايي گرفتن است. کاهش
وزني که در اين افراد رخ داد، مربوط به چربي ميشد، نه عضله و مهمتر اينکه
از چربي داخلشکمي رخ داده بود که به ميزان زيادي با افزايش بيماري و
مرگومير همراهي دارد.
کار
لونگو و ساير دانشمندان اين حوزه نشان داده است که در کارازمايي حيواني و
انساني، رويکرد تحت نظارت و سالم به اين نوع برنامه دورهاي کوتاهمدت
منافع بسياري دارد:
بهبود يافتن: کاهش مقاومت به انسولين، هورمون رشد انساني، ترميم سلولي، بيان ژن، خلقوخو
افزايش يافتن: سرعت متابوليسم، برداشت از چربيهاي اضافي بدن، عامل نوروتروپيک آزادشده از مغز
حفظ کردن: توده عضلاني
کاهش يافتن: اشتها، ميل شديد به غذا، استرس اکسيداتيو، التهاب، کلسترول، تريگليسريدها، قند خون.
پيشگيري كردن احتمالي: سرطان، آلزايمر
بالا بردن احتمالي: طول عمر و کيفيت زندگي.
توصيه
من اين است که به جاي رفتن به دنبال پرهيزهاي مد روز، از برنامههاي
معتبر و با اساس علمي استفاده کنيد. لطفا پيش از آنکه هر برنامه شامل پرهيز
از غذايي را به کار ببنديد با يک متخصص تغذيه يا پزشک متخصص مطلع و معتبر
مشورت کنيد، زيرا بديهي است که اين برنامه غذايي براي هر فردي مناسب نيست،
بهخصوص براي افراد دچار اختلالات خوردوخوراک (مانند بياشتهايي عصبي)،
کودکان و افراد داراي مشکلات پزشکي خاص.
براي افراد ديگر، اين حوزه به تازگي تکامليافته ممکن است دنياي مهيج جديدي از فرصتها براي آن برنده شدنهاي سهگانه باشد: افزايش طول عمر بهينه، کاهش خطر دچار شدن به بيماريها و در نهايت رسيدن به شيوهاي فوقالعاده براي حفظ وزن در حد طبيعي بهطور پايدار.