دکتر
رابرت جکلر، استاد دانشگاه و صاحب کرسي رشته بيماريهاي گوش و حلق و بيني و
جراح سر و گردن ميگويد: «من از اينکه اين پزشکان تا چه حد براي اظهار اين
شهادت مشتاق بودند شگفتزده شده بودم. به عقيده من، روشي که آنان در
پيشگرفتهاند، يک راه غيرعلمي در يک دادگاه بيطرف است که سبب مرگ شاکياني
ميشود که از عواقب سيگار کشيدن در سراسر عمر خود رنج ميکشند.»
دکتر
جکلر براي اين تحقيق، شکاياتي که بين سال 2009 تا 2014 بر ضد شرکتهاي
دخانيات براي آسيبهايي که به افراد وارد شده بود را تجزيه و تحليل کرده و
مشاهده کرده بود که همگي اين بيماران براي مدتي طولاني سيگاري بودند. آنها
سيگاريهاي قهاري بودند و در اعضايي از بدن خود مانند حنجره، دهان و مري
سرطان داشتند.
در
موارد ادعاي غرامت، موضوع موردبحث اين بود که آيا سيگار کشيدن درباره هر
يک از شاکيان عامل ايجاد سرطان بوده است يا نه. دکتر جکلر پيش از بازبيني
نوشتههاي علمي درباره اينکه آيا شهادت کارشناسان بهوسيله مقالههاي
منتشرشده حمايت ميشود، نظريات شاهدان کارشناس و شهادتهاي هنگام محاکمه که
در هر مورد را جويا شد، پيش از اينکه به بازبيني نوشتههاي علمي در اين
زمينه بپردازد.
دکتر جکلر اظهار کرد: «اين تحقيق نشان داد که اين متخصصان براي شهادتهاي خود از روشهاي نامعتبر استفاده کردهاند.»
در
اصل کارخانههاي دخانيات جي آر. رينولدز، فيليپ موريس و لوريلارد به اين 6
متخصص گوش، حلق و بيني پول پرداخت کردهاند تا در موافقت با عملکرد
شرکتهاي دخانيات در 50 سال گذشته شهادت بدهند.
شهادتي
که اين متخصصين مهيا کردهاند در تمام اين شکايات به چشم ميخورد. قسمتي
از اين استراتژي که براي تبرئه کردن صنايع دخاني به کار رفته است ميگويد:
«با توجه به فهرستي از عوامل آسيبزا مانند الکل، دودهاي ديزلي، اگزوز
ماشينها، ماهيهاي نمکسود، رفلکس اسيد معده، دهانشويه و حتي زندگي شهري
در ذهن اعضاي هيئتمنصفه در مورد نقش سيگار کشيدن در بروز سرطان شاکيان اين
پروندهها ترديد ايجاد شده است.»
دکتر
جکلر اشاره ميکند که اين اظهارات تاکتيکي در مقايسه با افراد غيرسيگاري
که در معرض اين عوامل محيطي قرار دارند، خيلي ناقص است. بهعبارتديگر اگر
اين عوامل بيماريزا، علل اصلي سرطان سر و گردن باشند، ميزان اين سرطان در
ميان غيرسيگاريها بايد بسيار بيشتر از اين باشد که در حال حاضر مشاهده
ميکنيم.
تعليم متخصصان گوش و حلق و بيني
اين
مطالعه نشان ميدهد که شرکتهاي دخانيات مشتاق بودند که استشهادهاي قوي و
محکمي داشته باشند و به اين منظور هزينههاي زيادي صرف کردهاند.
يک
پزشک اظهار کرده است، وکلاي يکي شرکت دخانيات براي او پيشنهادي فرستاده
است که او گزارشهايي را تاييد کند که يک جراح عمومي بهعنوان يکي از منابع
موثق رد کرده است.
اين
استشهادها نفع زيادي نيز براي اين پزشکان داشته است تا جايي که يکي از
آنها اظهار کرده که تنها براي يکي از اين شهادتها 100 هزار دلار دريافت
کرده است.
در
شکاياتي که موضوع پرونده اين بوده که آيا سيگار کشيدن يا نکشيدن سبب سرطان
اين شاکيان شده است يا خير، استانداردهاي حقوقي بيش از 50 درصد احتمال
ميدهند که عامل اين سرطانها دخانيات بوده باشد.
دکتر جکلر ميگويد: «مطالعات موجود ميگويند احتمال اينکه دخانيات منجر به سرطان سر و گردن ميشود بيش از 50 درصد است.»
او
اظهارات مکرر اين 6 متخصص بنا بر اينکه دخانيات سبب سرطان گوش، حلق و بيني
نميشود را رد کرده و غير معتبر دانسته است. به گفته او، صنعت دخانيات
بهترين متخصصاني که با پول ميتوان خريد را شناسايي کرده و آنان را با
اظهاراتي که در اذهان افراد شک و ترديد ايجاد ميکند، آموزش داده است تا
آنان اين مطالب را بارها و بارها در موقعيتهاي مختلف تکرار کنند.
مطالعه دکتر جکلر که در نشريه Laryngoscope به چاپ رسيده و توسط دپارتمان گوش و حلق و بيني و جراحي سر و گردن دانشگاه استنفورد حمايت شده است.