کد خبر: ۶۲۷۶۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - 2015May 20
شفاآنلاین:جامعه>خواندنی>خانواداه پسر بچه ۱۱ ساله‌ای به نام «ژی گوبیائو» که با معلولیت ذهنی به دنیا آمده است به دلیل این‌که فرزندشان از سن ۶ سالگی هر وقت بیرون از خانه می‌رفت دسته گلی به آب می‌داد و به اموال مردم و همسایه‌ها خسارت می‌زد بر گردنش طناب و قلاده بستند!
به گزارش شفا آنلاین : سال‌هاست که خانوادۀ «ژی گوبیائو» او را با طناب می‌بندند. معلولیت ذهنی در این پسر زمانی که بسیار کم سن و سال بود، تشخیص داده شد. او از وقتی که حدوداً شش سال داشت، از خانه بیرون می‌رفت و به اموال همسایه‌ها خسارت می‌زد. خویشاوندانش که چایکارانی فقیرند، مجبور شدند درآمدِ نزدیک به یک سال خودشان را برای جبران خسارتهایی که این پسر به بار آورده بود، صرف کنند. حال آن‌ها ظاهراً راهکار دیگری جز بستن او پیدا نکرده‌اند.
پدربزرگ گوبیائو می‌گوید که نوه‌اش هنگام تولد دچار آسیب مغزی شد. آن روز به دلیل رانش زمین، رساندن مادر به بیمارستان برای زایمان میسر نبود. وقتی گوبیائو بزرگ شد خانوادۀ او که از رفتارش به تنگ آمده‌ بودند، پول‌هایشان را جمع کردند تا او را پیش پزشکان محلی ببرند.
پدربزرگ گوبیائو ادامه می‌دهد تنها کاری که پزشکان کردند این بود که توصیه کنند پسر را به پکن یا شانگهای ببرند تا درمانهای تخصصی‌تری برایش انجام شود؛ سفری که خانوادۀ او امکان مالی انجامش را نداشت.
هر روز صبح که ژی جانتو (پدربزرگ) از خواب برمی‌خیزد، نوه‌اش را به ستون می‌بندد. البته او می‌گوید قصد آزار پسر را ندارد، بلکه هدفش حفظ سلامتی وی و جلوگیری از ورشکستگی خانواده است.









وقتی که اولین بار، گوبیائو را دهکده‌اش دیدم، به نظر یک پسربچۀ ۱۱ سالۀ معمولی می‌رسید. با این تفاوت که یک طناب مانع از آن می‌شد که از جایی که به آن بسته شده بود بیش از چند قدم فاصله بگیرد.
جانتو توضیح داد که خانواده باید هر بار که او برای بازی به گوشه‌ای از دهکده می‌رفت، زمان زیادی را صرف یافتنش می‌کردند. رفتارهای او همچنین خرج زیادی روی دست خانواده می‌گذاشت. آن‌ها مجبور بودند خسارت شیشه‌ها و کاشی‌هایی که گوبیائو می‌شکست را بپردازند. چنان که تا ۱۱ سالگی مجبور به پرداخت ۱۶۰۰ دلار خسارت شده بودند. این میزان پول تقریباً برابر با درآمد یک سال خانواده است. از نظر آن‌ها چارۀ دیگری جز محدود کردن تحرک گوبیائو وجود نداشت.
در دهکدۀ ۲۰۰ نفره‌ای که این پسر و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کنند، کار اغلب ساکنان کشاورزی است. بستن گوبیائو به سایر اعضای این خانوادۀ شش نفره اجازه می‌دهد به کارشان در مزارع چای بپردازند. پدربزرگ و مادربزرگ گوبیائو چای‌کار هستند. این خانواده یک بار موفق شدند ۱۵۰ دلار پس انداز کنند و گوبیائو را به دکتر ببرند اما پزشکان او را در بیمارستان نپذیرفتند و توصیه کردند که پسر را به پکن یا شانگهای ببرند.
جانتو گاهی مجبور است پسر را به کمر خود ببندد. او می‌گوید که بزرگ‌ترین کابوسشان این است که گوبیائو خودش را از طناب خلاص کند: «اوضاع بد‌تر و بد‌تر می‌شود؛ ما پیر می‌شویم و او روز به روز بزرگ‌تر و قوی‌تر می‌شود.»
یکی و دو سال دیگر، گوبیائو قوی‌تر از آن خواهد شد که بتوان با طناب کنترلش کرد. پدربزرگ نمی‌داند که آن وقت چه باید بکند.

جام جم سرا
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: