شفاآنلاین:جامعه>شبکههای اجتماعی>واقعهای که در عربستان رخ داد و2 تن از حاجیان ایرانی مورد تعرض قرار گرفتند، از چند جهت قابل بررسی است.
به گزارش شفا آنلاین،نخست آنکه در سرزمین وحی نباید کسانی
که برای ادای تکلیف آمدهاند قربانی شهوات یا بازیهای شیطانی شوند. اگریک
عنصر شیطانی چنین کرد طبعاً باید بسرعت مجازات شود تا برداشت تبانی یا
برنامهریزی در اذهان پدید نیاید. دوم آنکه نباید شیطنت فرد یا افرادی، ما
را به خروج از عدالت و انصاف کشانده و زمینه آلودگی به گناه را فراهم آورد.
طبعاً نمیتوان و نباید خطا یا گناه فردی را تعمیم داد و به گونهای
غیرعقلانی به یک قوم و ملیت اهانت روا داشت. سوم آنکه برخوردهاینژاد
پرستانه با دین و باور ما همخوانی ندارد.
انسان، انسان است و ملاک برتری تقواست. چهارم، باعث تأسف است که پیامهای
اهانت بار بدون خواندن یا ارزیابی عقلانی محتوا بسرعت در فضای مجازی و
شبکهها توزیع میشود و بعضاً افرادی تحت تأثیر احساسات ولو با انگیزه های
دینگرایانه، پیامهایی را توزیع میکنند که به طورحساب شده،اصل دین را هدف
گرفته است.
البته این سخنان به هیچ وجه از شناعت رفتار مأموران سعودی کم نمیکند ولی
فراموش نکنیم که قبح رفتار طرف مقابل باید به بهترین شکل پاسخ داده شود و
ما را گرفتار رفتاری چون آنان نکند.
«تعرض به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده.» این خبر که با تأخیری چند روزه
به یکباره در خبرگزاریها و روزنامههای کشور به آن پرداخته شد در کمتر از
چند ساعت موج بزرگی در فضای مجازی به راه انداخت که هماکنون هم آثارش
باقی است. واکنشها بالا گرفت، قرار اعتراضها جلوی در سفارتخانه عربستان
گذاشته شد، شخصیتهای دینی و تریبونهای نماز جمعه واکنش نشان دادند و در
نهایت حج عمره تعلیق شد. با این همه فضای مجازی ملتهب ماند . دستگاه
دیپلماسی کشورمان هم در یک موضعگیری رسمی با درخواست برای محاکمه این 2
مأمور از سوی کشور عربستان در کمترین زمان، عذرخواهی رسمی این کشور را هم
خواستار شد و در نهایت عذرخواهی شفاهی را نپذیرفت. اما در فضای مجازی که
بسیاری از مناسبات رسمی در آن کنار میرود چه گذشت؟ کاربران به کدام
سویههای این پدیده پرداختند و چرا برخی از این سوی بام و برخی از آن سو
افتادند؟
بسیاری بر این باورند که مجموعه اعتراضات مردم و مسئولان از جمله تجمع در
مقابل سفارت عربستان و دفتر نمایندگی سازمانملل، راهپیمایی نمازگزاران 7
شهر پس از نماز جمعه و در نهایت موضع رسمی کشور در خصوص اعاده حیثیت و
پیگیری ویژه، احضار سفیر این کشور و تأکید بر مجازات قاطع عاملان و تمرکز
بر محاکمه و اجرای آن هوشمندانه، مؤثر و متناسب با همه شئون ملی و دینی
بوده است. وزیر خارجه عربستان نیز در دیدار با سفیر ایران اطمینان داده که
ریاض مأموران خاطی فرودگاه جده را در سریعترین زمان ممکن و قاطعانه به اشد
مجازات خواهد رساند و در ادامه سخنگوی امنیتی وزارت کشور عربستانسعودی هم
در بیانیهای عنوان کرده نظام و سیستم حاکم در پادشاهی عربستان براساس
کتاب و سنت پایهریزی شده و بر این اساس هرکس به ارتکاب چنین اتهاماتی متهم
شود و این قبیل جرائم را انجام دهد، با شدیدترین مجازات روبهرو میشود.
پیگیریهای مقامات کشورمان تا رسیدن به نتیجه و عذرخواهی رسمی و برخورد
قانونی و شرعی همچنان ادامه دارد اما تحلیل مواجهه شبکههای اجتماعی
کاربران ایرانی در این زمینه خود موضوع دیگری است.
برخی از کاربران به دلایلی همچون همدردی، حس میهن دوستی، سوابق
بدرفتاریهای گذشته پلیس عربستان یا عوامل دیگری اعتراضات زیرپوستی خود را
به اشکال مختلف نشان دادند. برخی نیز مثل همیشه از آب گلآلود ماهی خودشان
را گرفتند. بعضیها دعوا را نژادی – زبانی کردند یا به امید برانگیختن
احساسات قومی دست به توهین زدند و البته خیلیها هم نادانسته با موج رفتند.
مگر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای برداشتن مرزها و نزدیکتر شدن
آدمها ساخته نشدهاند؟ پس چرا آن را به ضد خودش تبدیل میکنیم؟
دکتر علی گرانمایهپور استاد علوم ارتباطات میگوید: «موج اعتراضات زمانی
شدت گرفت که شبکههای اجتماعی و موبایلی به لزوم برخورد جدی با عاملان آن
پرداختند و خبرهای موثق و غیرموثق مدام در شبکهها رد و بدل میشد که به
نظرم چند نکته کلیدی دراین قضیه وجود دارد: در گذشته که رسانهها تا این حد
پیشرفت نکرده بودند و تلویزیون و روزنامه و رادیو وظیفه اطلاعرسانی را
داشتند، شایعات به صورت درگوشی به یکدیگر اطلاع داده میشد یا کم و بیش از
سوی شبکههای ماهوارهای. ولی در حال حاضر با تولد نسل جدید رسانهها
شبکههای اجتماعی هرکدام به رسانهای مورد توجه تبدیل شدهاند و اخبار چه
درست و چه نادرست در کمترین زمان ممکن مخابره میشود.
اینجا نباید از بازار داغ شایعات هم به سادگی بگذریم، وقتی در مسألهای
ابهام باشد شایعه به همراه دارد و مسئولان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی برای
پیشگیری از چنین فضایی باید صادقانه و بیپرده با مردم حرف بزنند و روی
اینگونه اتفاقات به دلیل اینکه مبادا تبدیل به آفتی شود سرپوش نگذارند
چراکه مردم با استفاده از همین شبکههای اجتماعی دست به کار میشوند و
یکدیگر را مطلع میکنند.»
شایعه البته یکی از آسیبهای اجتماعی است که به اعتقاد دکتر گرانمایهپور
در نبود اطلاعرسانی دقیق شعلهور میشود، تحلیلی که شاید در این پدیده خاص
چندان قابل اتکا به نظر نرسد زیرا بیش از شایعه آنچه در شبکههای اجتماعی
نمود پیدا کرد آشفتگی بود اما این تئوری را به گونه دیگری میتوان مورد
توجه قرار داد و آن اینکه شایعات داغ سالهای پیش که در تاکسیها دست به
دست میشد حالا از تاکسی به فیسبوک و وایبر کوچیده و استادان علوم
ارتباطات باید برای پیشگیری از آن در پدیدههای مشابه آستین بالا بزنند و
به صورتبندی نظری بپردازند و راهکار نشان دهند. گرانمایهپور در تحلیل سویه
دیگری از موضوع میگوید: «نکته دیگر اینکه تولیدکننده محتوای شبکههای
اجتماعی دولت نیست بلکه خود مردم هستند و هرکدام با ذهنیتی خاص و با میزان
بالایی از احساسی شدن به تولید این محتواها میپردازند و در کل دوره اینکه
تولید خبر و محتوا در انحصار دولتها باشد به پایان رسیده است و شهروندان
با استفاده از تلفن همراه و دسترسی به شبکههایی که در اختیار دارند دست به
اطلاعرسانی میزنند. اما درباره توهین به نژاد و فرهنگ و زبان که
متأسفانه توسط برخی از کاربران در واکنش به حادثه فرودگاه جده صورت گرفت از
دیدگاه من این یک عکسالعمل است. تعرض به 2 نوجوان ایرانی خط قرمز را رد
کرد و واکنش کاربران ایرانی هم در پاسخ به تبلیغات منفی و تخریبهای سیاسی و
فرهنگی و اجتماعی شماری از رسانهها و کاربران عرب آغاز شد و البته این
عکسالعملها توجیهپذیر نیست.»چند هفتهای از ماجرای فرودگاه جده میگذرد
ولی رد و بدل شدن پیامها و موج اعتراضات در شبکههای اجتماعی بویژه
شبکههای موبایلی همچنان ادامه دارد و هر روز با شکل جدیدی منتشر میشود و
سمت و سویی طنزآمیز یا تخریبگرایانه به خود میگیرد.
برخی به ملتی توهین کردند و چنان نوشتند که انگار کشور عربستان با همه
جمعیتاش پشت این ماجرا بودهاند. برخی آن را طرحی از سوی حاکمیت عربستان
دانستند. برخی از این طرف بام افتادند و با گرفتن قیافهای جهانوطن نوشتند
که حالا مثلاً فرهنگ و تمدن ایرانی چه گلی به سر بشریت زده. بعضیها تذکر
دادند که مراقب باشید بخشی از ملت ایران عربزبان هستند. بعضیها خواستند
همان طور که در مقابل توهین فیسبوکی به لیونل مسی بازیکن تیم ملی
آرژانتین، کمپین عذرخواهی از او راه انداختند با پوشیدن لباس عربی از اعراب
جهان عذرخواهی کنند و خلاصه آشفته بازاری شد که بیا و ببین. عدهای هم یاد
انتخابات بعدی و انتخابات مجلس افتادند که «بله این هم از تدبیر و امید» و
بعضی هم نوشتند «خب این هم از سوژه فیسبوک، چند وقتی بود فضا کسلکننده
شده بود» و...
گرانمایهپور علت حجم بالای ارسال پیامها را روشن نبودن حقیقت میداند و
معتقد است در پدیدههای مشابه باید دقیقتر و فراگیرتر عمل کرد که البته
شرط آن هم این است که اساساً دسترسی کاملی به همه جزئیات یک پدیده وجود
داشته باشد: «پنهان کردن واقعیت یا ابهام در آن منجر به از دست رفتن اعتماد
مردم میشود و در چنین فضایی کاربران خودشان دست به کار میشوند و از
هرجایی که بتوانند کسب خبر میکنند. باید مثالی در این رابطه بزنم. سقوط
هواپمای لوفت هانزا در کوههای آلپ و کشته شدن 150 مسافر در فروردین ماه
امسال یکی از خبرهای تلخی بود که مردم کشور آلمان را بشدت تحت تأثیر قرار
داد. مسئولان شرکت آلمانی با بررسیهای ویژه دریافتند که کمک خلبان از
افسردگی رنج میبرده و از پیش تصمیم به این کار گرفته بود و حقیقت را بدون
کم وکاستی در اختیار مردم قرار دادند. سؤال اینجاست آیا آنها واتس اپ و
لاین و وایبر و فیس بوک و توییتر ندارند؟ چرا آنها شروع به تولید محتوا در
اعتراض به سقوط هواپیما نکردند؟ پاسخ اینجاست که اگر مسئولان کشور آلمان
حقیقت را فاش نمیکردند یا روی آن سرپوش میگذاشتند مردم این کشور هم
اعتراضات خود را علنی میکردند و در شبکههای اجتماعی خشم خود را نشان
میدادند.»
اشاره دکتر گرانمایهپور بیشتر به ابهامی است که در خبرگزاریها از نحوه
بهکارگیری واژههای «تعرض» و «تجاوز» و نیز گاه «شبه تجاوز» ناشی میشد و
حتی تصمیمگیری برای مخاطب و مسئولان را سخت میکرد، چراکه در مباحث فقهی و
قضایی تفاوت عمیقی بین تعرض و تجاوز وجود دارد. با این همه نکتهای که
قابل تأمل است و باید به آن اهمیت داد نیاز مردم به دستیابی به اطلاعات است
و اینکه اگر میدانی برای کسب اخبار به آنها داده نشود میدان دیگری باز
خواهد شد و شایعات به راه خواهد افتاد و در این کارزار خیلی از کسانی که به
دنبال هدفی خاص هستند هم محلی برای عرض اندام پیدا خواهند کرد و البته
کسانی که فاقد قدرت تحلیل مسائل هستند ناخواسته فریب میخورند و باری به
هرجهت اخبار غلط یا جهت دار را منتشر میکنند و به چنددستگیها دامن
میزنند. اینها به جای خود درست اما به دو نکته دیگر هم باید توجه کرد
نخست اینکه در پی ارتقای فرهنگ استفاده از شبکههای مجازی باشیم و دوم آنکه
با توسعه فضاهای فرهنگی، تفریحی و ورزشی برای تخلیه هیجانات جوانان و
نوجوانان میتوان تا حدود زیادی از تخلیه هیجان در شبکههای اجتماعی و فضای
مجازی کاست.
امیر محبیان
استاد دانشگاه
ایران