بعد از پیگیریها و فرستادن چندین پیام منتظر شدیم که «سمانه زندی» از مسابقات برگردد تا با او بیشتر درباره خودش و این مسابقه حرف بزنیم. حالا خانم زندی تازه به ایران بازگشته است:
هرکسی میتوانست در این مسابقه شرکت کند
طبق گفتههای زند، داوریهای این مسابقه در مرحله اول کاملا اینترنتی بوده و براساس سوابق تحصیلی، فعالیتهای اجتماعی، عکس و ویدئوی ارسالی توسط شرکت کننده انجام گرفته. در فیلم ارسالی شرکت کننده باید از خانواده، محل زندگی و نحوه قرآن خواندنش فیلم بگیرد. رعایت حجاب اسلامی نیز در این فیلم واجب است. این مسابقه محدودیت سنی هم دارد و فقط دختران بین ۱۸ تا ۲۷ سال میتوانند در آن شرکت کنند. همچنین شرکت کننده باید یک عکس چهره و یک عکس تمام قد نیز برای مسابقه بفرستد که عمومی منتشر نخواهد شد.
همه فضای مسابقه مطابق با فرهنگ ما نیست
سمانه درباره نحوه برگزاری مسابقه نظراتی هم دارد. او معتقد است که همه فضای مسابقه مورد قبول جامعه ما نیست: «در کل دنیا، دین با بخشی از فرهنگ مردم جامعه ترکیب میشود. ترکیبی از عرف، دین و رسم و رسومات آن جامعه؛ و ممکن است فضای حاکم بر آنجا نیز با فضای جامعه ما مطابقت نداشته باشد. مثلا دختران ایرانی بخصوص مذهبیها ترجیح میدهند سادهتر لباس بپوشند اما در اندونزی این موضوع برعکس است؛ کسی که حجاب دارد بیشتر لباسهای پر زرق و برق میپوشد به طوری که شاید ما ایرانیها این پوشش را نپسندیم. پوشش مسابقه هم همین طور است. بیشتر تاکید روی متانت و نجابت است.»
اسپانسرها برندهای مد و لوازم آرایش بودند!
در عکسهای منتشر شده از این فستیوال تصاویری از صحنه آرایش شدن شرکت کنندگان وجود دارد که زندی در این باره حرفهای جالبی میزند: «اسپانسرهای مسابقه از شرکتهای مد و لوازم آرایشی بودند؛ پس طبیعی است که تاکید بیشتری روی آرایش دختران شود. همچنین انتخاب لباسها نیز خیلی دست خودمان نبود. مثلا در سایز من سه لباس وجود داشت که من فقط میتوانستم بین آنها انتخاب کنم. خود من خیلی سبک لباسها و حجم آرایشها و بعضی سبکهای رفتاری را نمیپسندیدم اما روزهای اول دست خودمان نبود ولی در روزهای بعد به خاطر مخالفت چندنفر دیگر مقداری آرایشها تغییر کرد. من به خاطر نشان دادن زیبایی در این مسابقه شرکت نکرده بودم به همین خاطر با بعضی از کارها مخالف بودم و بعدها اعتراضم را به گریمور اعلام کردم.»
از ما توقع داشتند آواز بخوانیم!
سمانه میگوید در این مسابقات چیزهایی دیده که با فرهنگ اسلامی ما مغایرت دارد: «در اندونزی جاهایی وجود دارد که موزیک میگذارند و آواز میخوانند و از ما هم توقع داشتند که آواز بخوانیم. این بخش، جزئی از مسابقه نبود و کاملا تفریحی بود ولی برای من و چند نفر دیگر از شرکت کنندگان خیلی جا افتاده نبود که بخواهیم چنین کاری کنیم. برای دختران اندونزیایی و در کل شرق آسیا این موضوع عادی بود. یا عکاسی که اسپانسر برای ما فرستاده بود آقا بود. این آقا قبلا مسیحی بوده اما مسلمان شده بود ولی من نمیپسندیدم که عکسهایم را یک آقا بگیرد و به همین خاطر عکاس من یک خانم انتخاب شد. ژست و پز داخل عکسها همگی دست خودم بود. در کل، این عکسها را نمیپسندیدم و این در معرض نمایش بودن را دوست نداشتم چون دردسر زیاد دارد.»
من نماینده مردم ایران نبودم
سمانه معتقد است که او نماینده ایران نبوده و صرفا یک ایرانی بوده است که در این مسابقه شرکت کرده اما رسانهها به این موضوع دامن زدند و وی را نماینده ایران معرفی کردند: «من نماینده هیچ کس در این مسابقه نبودم؛ اگر قرار بود نماینده ایران باشم باید همه مردم ایران در یک رای گیری به من رای میدادند و من انتخاب میشدم تا نماینده ایران شوم اما من فقط یک دختر ایرانی بودم که در این مسابقه شرکت کرده است.»
نماز شب و منجوق دوزی اصلا ملاک نبود
خبر حضور سمانه زندی در این مسابقات ابتدا توسط رسانههای فارسی زبان خارجی با عنوان «نماینده دختر شایسته ایران همراه با حواشی مسابقات» منتشر شد. اما او معتقد است بیشتر این اخبار واقعی نیست چون این رسانهها هیچ نمایندهای در این فستیوال نداشتند: «من قبلا در راست یا دروغ بودن این رسانهها شک داشتم اما الان مطمئن شدم که راست نمینویسند. مثلا در این رسانهها نوشتند که مسابقه «انتخاب دختر شایسته مسلمان» در صورتی که ترجمه انگلیسی آن اصلا کلمه شایسته ندارد. همچنین در رسانهها نوشته شد که دخترها باید نیمههای شب بیدار شوند و نماز شب بخوانند اما اصلا چنین چیزی وجود نداشت و این موضوع کاملا اختیاری بود و از همه خندهدارتر اینکه یکی از ملاکها را منجوق دوزی دخترها عنوان کردند و یک سری عکس منتشر کردند اما اصلا این طور نبود. ما برای بازدید به یکی از کارگاههای صنایع دستی اندونزی رفتیم که در آنجا پارچههای دستدوز گرانقیمتی تولید میشد. بعد از بازدید به ما گفتند دوست دارید دوخت این پارچهها را یاد بگیرید و بعد، دوخت آن را به ما آموزش دادند.»
یکی از دخترها خواننده بود!
جایزه نفر اول این مسابقه حدود ۴۰ میلیون تومان پول نقد، ساعت طلا، سفر
حج و بورسیه تحصیلی دانشگاه بود. این جایزه برای بسیاری از دختران شرکت
کننده وسوسه کننده بود اما سمانه میگوید در این مسابقه شرکت کرده تا فقط
تجربه متفاوتی داشته باشد و یک چیزهایی یاد بگیرد نه اینکه ثابت کند که از
بقیه برتر است.
در نهایت فاطیما از تونس توانست برنده این مسابقه شود: «فاطیما از نظر
دانش و از نظر تحصیلی در سطح خیلی بالایی قرار داشت. او درک درستی از مسائل
و باورهای اعتقادیاش داشت و خیلی خوب میتوانست از اعتقاداتش دفاع کند.
همچنین فاطیما به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و شخصیت
تاثیرگذاری داشت.»
سمانه در این مسابقات عنوان most inspiring را کسب کرد. خودش میگوید که این عبارت ترجمه فارسی ندارد ولی میتوان آن را به معنی الهامبخشترین دختر جمع ترجمه کرد: «این مسابقه عنوانهای مختلفی داشت که من موفق به دریافت این عنوان شدم. یکی دیگر از دخترها که از اندونزی بود خواننده بود و به خاطر صدای خوبی که در آواز خواندن داشت لقب بااستعدادترین فرد مسابقه را کسب کرد. یکی دیگر هم به خاطر قرائت خوب قرآن جایزه گرفت.»
بیشتر، آدم «معنوی» هستم
معیارهای انتخاب این مسابقه برای خود زندی هم خیلی واضح نیست و وقتی از
وی درباره اعتقادات مذهبی و فعالیتهای اجتماعیاش میپرسیم این گونه پاسخ
میدهد: «من آدم معنوی هستم. من در رشته حفظ و قرائت قرآن در زمان کودکی و
نوجوانی مقامهایی دارم اما بعدها بیشتر به تفسیر قرآن روی آوردم.»
زندی در رسانههای اجتماعی نیز فعالیت میکند. او درباره فعالیتهایش در
شبکههای اجتماعی میگوید: «داورهای مسابقه هم فعالیتها و پستها و
عکسهای من در شبکههای اجتماعی را حتما دیدهاند و با علم به آنها مرا
انتخاب کردند. حالا اینکه معیار آنها چه بوده من نمیدانم اما واقعیت این
است که من خودم، خودم را انتخاب نکردم. به نظر من هم آنها آدمهای بدی
نیستند و افکار بدی در ذهنشان ندارند اما اینکه چطور یک هدف را به واقعیت
تبدیل کنی کار بسیار سختی است که خوب خود من هم ایراداتی را به نحوه
برگزاری مسابقه دارم اما میتوان گفت برداشت آنها از اسلام متفاوت است.
در همان اندونزی پزشکی که از من تست روانشناسی گرفت به محض شنیدن صدای
اذان سریع بلند شد و به من گفت اگر میخواهید نماز بخوانید من در اتاقم
چادرنماز دارم.»
این سفر، سمانه را حسابی مشهور کرد؛ شهرتی که برایش دردسرساز شده است
اما او از کارش پشیمان نیست و میگوید به تجربهاش میارزد.
جام جم سرا