اسرار موفقيت مرد طلایی ایــران

اميد طلايي ‌ رفتارهايش با تمام همسن و سالانش متفاوت بود براي همين احساس مي‌كردم با آنها فرق دارد حتي سريع‌تر از آنها حركت مي‌كرد و زودتر از آن كه انتظارش را داشتم شروع به حرف زدن كرد. كم كم متوجه نگاه كنجكاو و روحيه جستجوگر او شدم. براي همين تنها مي‌خواستم احساس مادري‌ام را پناه لحظه‌هايش كنم تا روزي شاهد موفقيتش در وراي همان احساس پاك مادرانه‌اي كه خداوند ارزاني‌ام داشته، باشم. شهين سينايي مادر شاهين گوانجي از تصميم سال‌ها قبلش اين گونه گفت: وقتي مي‌ديدم تا اين حد مصر است و به سراغ كارهايي مي‌رود كه سراسر كنجكاوي است ياد پدرم مي‌افتادم كه مي‌گفت در سال‌هاي كودكي يك تفنگ درست كرده بود اما پدر و عموهايش به جاي اين‌كه تشويقش كنند او را فلك كرده بودند. نمي‌خواستم شاهين هم خاطره ناراحت‌كننده‌اي را در ذهنش بپروراند براي همين حتي آن زمان كه تازه فرش اتاق پذيرايي‌مان را خريده بوديم و شاهين شيشه آب و زردچوبه را روي آن ريخت دعوايش نكردم و فقط يك دستمال و قاشق به او دادم تا فرش را تميز كند. اگرچه نمي‌توانست به خوبي اين كار را انجام دهد اما مي‌بايست مسئوليت پذيري را ياد مي‌گرفت. از فرداي آن روز ظرف‌هاي ادويه اي كه برايش تهيه كرده بودم را به همراه آب به حياط مي‌برد و براي درست كردن طلا كه در فيلم‌ها با آن آشنا شده بود تمام تلاشش را به كار مي‌گرفت. به خوبي مي‌دانستم موفق نخواهد شد اما مي‌خواستم تلاش كردن را از همان كودكي تمرين كند. وي ادامه داد: شيشه آب و زردچوبه را جلوي نور خورشيد قرار مي‌داد تا خشك شود، شيشه كه برق مي‌زد تصور مي‌كرد به نتيجه رسيده است اما وقتي مي‌ديد اين طور نشده است نااميد نمي‌شد براي همين تصميم گرفت كمي‌خاك و آب را با هم تركيب كند و از آن گل تهيه و مخلوط آب و زردچوبه را به آن اضافه كند. مدتي را با اين جديت سپري كرد تا اين‌كه فهميد نتيجه بخش نيست، به سراغم آمد و گفت: مادر طلا درست نمي‌شود. در جواب به او گفتم من اين را مي‌دانستم اما مي‌خواستم خودت تلاش كني و متوجه شوي كه چيزي به اين با ارزشي به اين سادگي تهيه نمي‌شود. تكيه گاه‌هاي محكم روزهاي كنجكاوي مرد طلايي ايران سپري شد تا اينكه پا به دبستان گذاشت و با درس علوم و مباحث آن آشنا شد. روزي مادرش متوجه رفتار غير قابل باور او شد. يك كلاغ مرده را زير خاك دفن كرده بود و هر چند ساعت يكبار خاك‌ها را از روي لاشه كلاغ كنار مي‌زد تا فرآيند تجزيه شدن مردگان را كه در كتاب علوم خوانده بود از نزديك ببيند. متوجه شدم كه بوي متصاعد شده از لاشه كلاغ در حين وارسي‌اش شاهين را آزار مي‌دهد اما به هر ترتيبي بود مي‌خواست راز تجزيه آن را كشف كند. براي همين، از مواردي كه بايد رعايت مي‌كرد تا بيمار نشود به او گفتم و يك ماسك و دستكش هم به او دادم تا هرچه مي‌خواهد از اين آزمايش كشف كند. شهين سينايي از روزهايي مي‌گويد كه بهترين همراه شاهين بوده است و با كمك همسرش به اميد آينده روشن فرزندشان گام‌هايي محكم بر مي‌داشتند. لبخندهاي اميدوار كننده هنوز هم برايش جاي سؤال دارد كه چرا به دنبال كشف دارو بود. گمان مي‌كرد اگر فلفل و زردچوبه و خاك را با هم مخلوط كند مي‌تواند دارو بسازد. امروز كه به چهار سالگي اش و كارهايي كه انجام مي‌داد فكر مي‌كند مي‌فهمد پدر و مادرش آنقدر صبور و مهربان بودند كه هرچه سپاسگزارشان باشد كم است. اگر مادرش آن همه حوصله را براي تربيت و پاسخگويي به سؤالات متعدد ذهنش به خرج نمي‌داد اكنون پا به اين جايگاه نمي‌گذاشت. شاهين گوانجي كه اكنون مدال‌ها و عناوين بيشماري را در كارنامه موفقيت‌هايش دارد از خاطرات دوران كودكي اش اين چنين مي‌گويد:‌ بعد از اين‌كه متوجه شدم نمي‌توانم در خانه طلا درست كنم مادرم كمي‌ميخ و يك آهنربا به من داد تا با آن بازي كنم و طبق معمول مي‌خواست مرا با چيزهاي جديد آشنا سازد. بعد از اين‌كه خاصيت آهنربا را فهميدم آن را به پايه‌هاي مبل و وسايل پلاستيكي نزديك كردم اما ديدم آهنربايم ديگر عمل نمي‌كند با گريه نزد مادرم رفتم و گفتم آهنربايم خراب شده است. نخ‌هاي نامرئي اش ديگر وسايل را به سمت خودشان نمي‌كشند و باز هم مادرم در كمال حوصله و صبر مرا از خاصيت آهنربا مطلع كرد. روزها گذشت تا اين‌كه به فكر اختراع افتادم. قوطي‌هاي پلاستيكي را به هم چسبانده بودم و مي‌خواستم دستگاه ضد عفوني كننده مايعات بسازم. هر كسي اختراعم را مي‌ديد به آن مي‌خنديد اما از آن روزها تنها لبخند تحسين آميز پدرو مادرم در ذهنم به خوبي حك شده است و همين باعث شد تا به خود باوري برسم. گام نخست در دوره دبيرستان تصميم گرفت دستگاه ضد عفوني كننده مايعات را كامل تر كند و همين طورهم شد. اين اولين اختراع او بود كه به ثبت رسيد و مقدمه اي براي موفقيت‌هاي بعدي‌اش شد، مي‌گويد:‌ دستگاه با اضافه كردن مغزهاي تصفيه كننده كاملتر شد و به اين ترتيب توانستم از اكثر مراكز علمي‌مختلف كشور تاييديه بگيرم كه مهم ترين آنها مربوط به پژوهش‌هاي علمي‌و صنعتي ايران و بنياد ملي نخبگان است. پس از آن وارد دانشگاه شدم و به دليل علاقه به مسائل دارو سازي گياهي رشته گياه پزشكي را انتخاب كردم و پس از آن هم بدون كنكور و از طريق استعدادهاي درخشان و با رتبه اول كشوري در مقطع كارشناسي ارشد در رشته بيوتكنولوژي ادامه تحصيل دادم تا بتوانم كارهاي تحقيقاتي‌ام را به طور منظم ادامه دهم. قدرداني شاهين گوانجي به اين مرحله از افتخار راه پيدا كرده است اما افتخارآفرينان كشورش را هرگز فراموش نمي‌كند، مرداني كه آنقدر بزرگ بوده‌اند كه حتي نامي‌از آنها باقي نمانده است. به حضور در كشوري كه مرداني به اين بزرگي داشته است افتخار مي‌كند و به همين دليل دوست دارد تمام توانش را براي آباداني و پيروزي‌هاي هر چه بيشتر كشورش به كار گيرد. او تمام شادي‌هاي اين مسير را مديون پدر و مادري مي‌داند كه لحظه اي او را تنها نگذاشتند و بهترين دوست‌هاي او بوده‌اند، مادري كه خود را وقف فرزندانش كرده بود؛ خانواده‌اي چهار نفره كه هر روز ساعتي را دور هم مي‌نشستند و از اتفاقات طول روزشان حرف مي‌زدند. شهين سينايي مي‌گويد:‌ كافي بود شاهين احساس خستگي يا نا اميدي كند، اول به او مي‌گفتم وضو بگير، دو ركعت نماز بخوان و سپس كنار او مي‌نشستم و به حرفهايش گوش مي‌دادم و از نصيحت‌هاي مادرانه برايش مي‌گفتم. وقتي آرامش را در چهره او مي‌ديدم خوشحال مي‌شدم از اين‌كه فرزندم ناراحتي‌هايش را با من در ميان مي‌گذارد و مي‌توانم به او كمك كنم. شيرين ترين خاطره مادر شاهين به سال 1384 باز مي‌گردد، همان شبي كه دور هم مشغول صرف شام بودند و در دل نگران پسرشان در آلمان. مي‌گويد:‌ زماني كه شاهين با من تماس گرفت و از كسب مدال طلايش در آلمان گفت نمي‌دانستم با چه زباني خدا را شكر بگويم كه نتيجه بيداري‌هاي شبانه ام و گفتن داستان‌هايي از امام زمان ( عج ) را اين‌گونه نشانم داده است. خدا را شكرمي‌كنم كه اين همه لطفش را شامل حال من و خانواده‌ام قرار داده است افتخـــــاري بزرگ   موفقيت‌هاي اين جوان اصفهاني تنها به اينجا ختم نمي‌شود زيرا علاوه بر ارائه مقالات علمي‌پژوهشي ISI و ISC متعدد، در كنگره‌هاي مختلف كشورهاي انگليس، آلمان، امريكا،‌فرانسه،‌ ايتاليا، مالزي، فنلاند و ... شركت كرده است. البته در بسياري از كشورهاي ديگر هم كه حضور نداشته پوستر‌هايي را ارائه داده كه مورد استقبال قرار گرفته است. مهم تر از همه اين‌كه چند ماه گذشته طي مصاحبه‌اي با مسئولان ژورنال مالزي، به عنوان رئيس هيات داوران ژورنال جهاني اختراعات انتخاب شد. در اين ژورنال كه رؤساي مراكز مختلف نانو تكنولوژي و مخترعان فلوريداي امريكا حضور دارند اختراعات برتر دنيا دو مرتبه در سال يعني در ماه‌هاي ژانويه و نوامبر به چاپ مي‌رسد كه در نهايت بايد به تأييد اين جوان ايراني برسد. به گفته وي در خارج از كشور ما آنقدر كه به علم و توان مديريتي فرد توجه مي‌شود به سن او توجه نخواهد شد و شايد به همين خاطر باشد كه در روزهاي اخير كنوانسيون جهاني ژن از او به عنوان سخنران اين كنوانسيون كه برندگان جايزه نوبل در آن حضور دارند دعوت به عمل آورده است. زنجيره موفقـــــيت‌ها كارهاي پژوهشي و موفقيت‌هاي او يكي پس از ديگري رقم خورد تا اين‌كه در سال 1382 و 1383 به عنوان پژوهشگر نمونه اصفهان و در سال 1384 پژوهشگر نمونه كشور شد. پس از آن در سال 1384 براي اختراع عصاره گياهي جذب حشرات مدال طلاي جهاني اختراعات آلمان را به دست آورد. در سال 1385 هم علاوه بر انتخاب وي به عنوان پژوهشگر نمونه كشور، با اختراع اسپري حشره كش كه براي افراد به هيچ عنوان مضر نيست نقره اختراعات آلمان را از آن خود كرد. شاهين گوانجي در سال 1386 جايزه و كاپ ويژه مخترعان جهاني را به خود اختصاص داد و در همان سال در ميان 7500 دانشجوي كشور به دليل اختراع داروي گياهي براي درمان آفت دهان، موفق به كسب رتبه اول اختراع كشور شد. وي در سال 1387 داراي مدال برنز اختراعات در زمينه ميكروبيولوژي جهان بود. در سال 1388 و 1389 به دليل دارا بودن بيشترين تعداد پژوهش‌ها برترين جوان سال در سطح كشور معرفي شد. همچنين جايزه ويژه بهترين اختراع جهان از لهستان را براي درمان آفت دهان كسب كرد. سال 1390 مدال و نشان بنياد سادات را به خود اختصاص داد و در سال 1391 موفق به دريافت مدال طلاي المپياد مخترعان شد. در سال جاري هم در جشنواره حضرت علي اكبر (ع) به عنوان جوان برتر شاخه کشاورزی علم و فناوري كشور برگزيده شد. سهیلا نوری.